Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (33 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
roughdry
U
بدون صافکاری و اتو کشی خشک کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
smooth
U
صافکاری کردن
smoothed
U
صافکاری کردن
smoothest
U
صافکاری کردن
smoothen
U
صافکاری کردن
smooths
U
صافکاری کردن
spreading
U
صافکاری
blinding
U
صافکاری
blindingly
U
صافکاری
blindage
U
صافکاری ساختمان
bright finish
U
صافکاری براق
pallet
U
ماله مخصوص کوزه گران مالهء صافکاری
pallets
U
ماله مخصوص کوزه گران مالهء صافکاری
without any reservation
U
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally
U
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
unformed
U
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
run through
<idiom>
U
ازاول تا آخر بدون توقف کردن تمرین کردن
flattest
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently
U
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest
U
بدون اهمیت
[بدون جلب توجه]
deice
U
بدون یخ کردن
Taoism
U
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
disequilibrate
U
بدون تعادل کردن
unseam
U
بدون درز کردن
delousing
U
بدون شپش کردن
delouse
U
بدون شپش کردن
depolarize
U
بدون قطب کردن
deloused
U
بدون شپش کردن
degum
U
بدون صمغ کردن
delouses
U
بدون شپش کردن
denitrify
U
بدون نیترات کردن
parataxis
U
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law
U
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
live in a small way
U
بدون سر و صدا زندگی کردن
prejudging
U
بدون رسیدگی قضاوت کردن
prejudged
U
بدون رسیدگی قضاوت کردن
prejudge
U
بدون رسیدگی قضاوت کردن
prejudges
U
بدون رسیدگی قضاوت کردن
ad-lib
U
بدون نوشته صحبت کردن
ad-libbed
U
بدون نوشته صحبت کردن
ad-libs
U
بدون نوشته صحبت کردن
ad-libbing
U
بدون نوشته صحبت کردن
unvoice
U
بدون صدا ادا کردن
unstressed
U
بدون اضطراب بدون کشش
achylous
U
بدون کیلوس بدون قیلوس
unbranched
U
بدون انشعاب بدون شعبه
offhand
U
بدون مقدمه بدون تهیه
lynches
U
بدون محاکمه مجازات کردن یاکشتن
smoothest
U
صاف کردن بدون اشکال بودن
smooth
U
صاف کردن بدون اشکال بودن
lynched
U
بدون محاکمه مجازات کردن یاکشتن
no answer
[n/a]
[in forms]
U
بدون پاسخ
[در برگه برای پر کردن]
lynch
U
بدون محاکمه مجازات کردن یاکشتن
cohabit
U
با هم زندگی کردن بدون ازدواج رسمی
glides
U
پرواز کردن بدون نیروی موتور
glide
U
پرواز کردن بدون نیروی موتور
do without
<idiom>
U
بدون هیچ چیزی کار کردن
cold turkey
<idiom>
U
ترک کردن اعتیاد بدون دارو
glided
U
پرواز کردن بدون نیروی موتور
obtrude
U
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
drip-dry
U
خشک کردن پارچه بدون چلاندن ان
drip dry
U
خشک کردن پارچه بدون چلاندن ان
knock about
<idiom>
بدون برنامه ریزی سفر کردن
cohabits
U
با هم زندگی کردن بدون ازدواج رسمی
cohabited
U
با هم زندگی کردن بدون ازدواج رسمی
to grope women
U
عشقبازی کردن با زنها
[بدون رضایت زن]
to feel women up
U
عشقبازی کردن با زنها
[بدون رضایت زن]
smoothed
U
صاف کردن بدون اشکال بودن
obtruding
U
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
obtrudes
U
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
to make a grab at women
U
عشقبازی کردن با زنها
[بدون رضایت زن]
obtruded
U
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
smooths
U
صاف کردن بدون اشکال بودن
cohabiting
U
با هم زندگی کردن بدون ازدواج رسمی
free lance
U
کار کردن بدون وابستگی بحزب یا جماعتی
multi tasking
U
همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده
adlib
U
بدون مقدمه صحبت کردن بمیل خود
Give the benefit of the doubt
<idiom>
U
[باور کردن اظهارات شخصی بدون مدرک]
multitasking
U
همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده
pirated
U
بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن
pirates
U
بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن
pirate
U
بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن
pirating
U
بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن
goose step
U
رژه روی بابدن راست و بدون خم کردن زانو
to do without any thing
U
ازچیزی صرف نظرکردن بدون چیزی گذران کردن
To play for love .
U
عشقی بازی کردن ( بدون شرط بندی پولی )
seamless integration
U
فرایندشامل کردن وسیله بانرم افزارجدیددر سیستم بدون مشکل
standalone
U
که بدون نیاز به وسیله دیگر قابل کار کردن است
bottoming reamer
U
وسیلهای برای میزان و بزرگ ردن سوراخ به اندازه دلخواه بدون کج کردن لبه ها
licenses
U
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licences
U
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licence
U
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
fans
U
بیشترین تعداد ورودیهای که یک مداریا قطعه میتواند بدون محدود کردن نیرویش تحمل کند
fanning
U
بیشترین تعداد ورودیهای که یک مداریا قطعه میتواند بدون محدود کردن نیرویش تحمل کند
tiles
U
مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
fanned
U
بیشترین تعداد ورودیهای که یک مداریا قطعه میتواند بدون محدود کردن نیرویش تحمل کند
fan
U
بیشترین تعداد ورودیهای که یک مداریا قطعه میتواند بدون محدود کردن نیرویش تحمل کند
tile
U
مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
intensive cultivation
U
اضافه کردن مقدار تولید از طریق افزایش عامل کار یا سرمایه بدون اینکه سطح زیر کشت زیادشود
earom
U
Only Read Alterableحافظه فقط خواندنی تغییرپذیرالکتریکی RO که میتواند بدون پاک کردن تمام اصلاعات ذخیره شده به طور انتخابی تغییرکند
rifles
U
توپ بدون عقب نشینی خان تفنگ خان کشی کردن
rifle
U
توپ بدون عقب نشینی خان تفنگ خان کشی کردن
goose step
U
رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
piracy
U
چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
dehydrogenate
U
هیدروژن چیزی را گرفتن بدون هیدروژن کردن
dehydrogenize
U
هیدروژن چیزی را گرفتن بدون هیدروژن کردن
recoilless
U
جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
inoperculate
U
بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
innocent passage
U
مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
communication
U
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
trojan horse
U
برنامه وارد شده در سیستم توسط سک شخص کلاهبردار. یک تابع نامناسب انجام میدهد درحین کپی کردن اطلاعات در فایل با اولویت کمتر که از آن پس آن شخص بدون اجازه کاربر به آن دسترسی خواهد داشت
implied trust
U
امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
window
U
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
but
U
بدون
obtrusively
U
بدون حق
goalless
U
بدون گل
wanting
U
بدون
unstressed
U
بدون مد
undoubted
U
بدون شک
not nearctic
U
بدون
ex
U
بدون
ex-
U
بدون
acheilous
U
بدون لب
undoubtedly
U
بدون شک
indubitable
U
بدون شک
doubtlessly
U
بدون شک
and no mistake
U
بدون شک
bottomless
U
بدون ته
i'll warrant
U
بدون شک
to a certainty
U
بدون شک
acheilos
U
بدون لب
without
U
بدون
sans
U
بدون
impeccable
<adj.>
U
بدون مشکل
termless
U
بدون شرط
bare
U
بدون روکش
sound
<adj.>
U
بدون مشکل
awless
U
بدون بیم
free trader
U
بدون گمرک
unwary
U
بدون نگرانی
tenantless
U
بدون مستاجر
flawless
<adj.>
U
بدون مشکل
immaculate
<adj.>
U
بدون مشکل
free play
U
بدون محدودیت
faultless
<adj.>
U
بدون مشکل
diamensionless
U
بدون اندازه
diamensionless
U
بدون بعد
bared
U
بدون روکش
holdless
U
بدون گیره
unfurnished
U
بدون اثاثیه
unequivocal
U
بدون ابهام
dimensionless
U
بدون بعد
cordless
<adj.>
U
بدون سیم
terrorless
U
بدون ترس
safely
U
بدون خطر
wireless
<adj.>
U
بدون سیم
bareheaded
U
بدون کلاه
bares
U
بدون روکش
barest
U
بدون روکش
achromic
U
بدون ترخیم
confidently
U
بدون شبهه
unresponsive
U
بدون احتیاط
quiescently
U
بدون جنبش
undeviating
U
بدون انحراف
continuously
U
بدون توقف
unequivocally
U
بدون ابهام
free of tax
U
بدون مالیات
endless
U
بدون پایان
baring
U
بدون روکش
unruffled
U
بدون موج
free from backlash
U
بدون لقی
free from error
<adj.>
U
بدون مشکل
discontinuously
U
بدون اتصال
unalloyed
U
بدون الیاژ
free from slip
U
بدون لغزش
acid free
U
بدون اسید
air dry
U
بدون رطوبت
constantly
U
بدون تغییر
barer
U
بدون روکش
unceasing
U
بدون وقفه
direct
<adj.>
U
بدون واسطه
unmaned
U
بدون سرنشین
unpromising
U
بدون امید
unexceptional
U
بدون استثنا
unattended
U
بدون متصدی
shadeless
U
بدون سایه
unmennerly
U
بدون اداب
unmanned
U
بدون سرنشین
unmannered
U
بدون اداب
unprofitable
U
بدون سود
shockless
U
بدون ضربه
flavorless
U
بدون مزه
unsigned
U
بدون امضاء
unadvised
U
بدون اطلاع
smokeless
U
بدون دود
unaligned
U
بدون صف ارایی
intestate
U
بدون وصیت
fruitlessly
U
بدون نتیجه
alcohol-free
<adj.>
U
بدون الکل
vibrationless
U
بدون لرزه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com