English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 220 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stagnant U بدون حرکت
standstill U بدون حرکت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
cylinder U 1-گروه شیارها روی دیسک . 2-شیارها روی یک وسیله چند دیسکه که بدون حرکت نوک خواندن / نوشتن قابل دستیابی است
cylinders U 1-گروه شیارها روی دیسک . 2-شیارها روی یک وسیله چند دیسکه که بدون حرکت نوک خواندن / نوشتن قابل دستیابی است
direct U مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
directed U مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
directs U مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
travelling U حرکت بدون پوشش ومراقبت
swing U هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن
swings U هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن
clean U حرکت بدون نقص
cleaned U حرکت بدون نقص
cleanest U حرکت بدون نقص
cleans U حرکت بدون نقص
mush U افزایش ناگهانی زاویه حمله بدون شتاب قائم انی متعاقب که از اندازه حرکت در امتدادمسیر اصلی ناشی میشود
axle stub U اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی
change of edge U تغییر حرکت از یک لبه تیغه به لبه دیگر بدون چرخیدن بدن
free wheel U حرکت بدون رکاب زدن
ooch U حرکت غیرمجاز قایق بدون باد
stabile U بدون حرکت بی حرکت
Other Matches
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently U آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest U بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
offhand U بدون مقدمه بدون تهیه
achylous U بدون کیلوس بدون قیلوس
unstressed U بدون اضطراب بدون کشش
unbranched U بدون انشعاب بدون شعبه
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
aerodynamics U مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march U سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
recoilless U جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
inoperculate U بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion U معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
k day U روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
power traverse U مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
move on U ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
but U بدون
without U بدون
to a certainty U بدون شک
undoubtedly U بدون شک
sans U بدون
and no mistake U بدون شک
goalless U بدون گل
doubtlessly U بدون شک
indubitable U بدون شک
acheilous U بدون لب
acheilos U بدون لب
i'll warrant U بدون شک
not nearctic U بدون
obtrusively U بدون حق
ex- U بدون
ex U بدون
undoubted U بدون شک
unstressed U بدون مد
wanting U بدون
bottomless U بدون ته
bares U بدون روکش
irrespective U بدون مراعات
barest U بدون روکش
under one's own steam <idiom> U بدون کمک
barer U بدون روکش
discontinuously U بدون اتصال
bared U بدون روکش
bare U بدون روکش
wing it <idiom> U بدون آمادگی
unattended U بدون متصدی
endless U بدون پایان
backless U بدون پشت
non delay U بدون تاخیر
indiscriminately U بدون تمیز
unequivocally U بدون ابهام
nonstop U بدون توقف
failure free U بدون خرابی
unconditional U بدون قیدوشرط
unmanned U بدون سرنشین
nonboresafe U بدون ضامن
unwary U بدون نگرانی
unexceptional U بدون استثنا
intestate U بدون وصیت
recoilless U بدون لنگر
smokeless U بدون دود
disposed U بدون پوشش
to be sure <idiom> U مطمئنا ،بدون شک
baring U بدون روکش
nonsyllabic U بدون هجایی
disconnectedly U بدون ارتباط
dimensionless U بدون بعد
backless U بدون پشتی
sans ceremonie U بدون تشریفات
cordless U بدون سیم
sans recours U بدون رجوع
seamless U بدون درز
exposed U بدون پوشش
with in compass U بدون مبالغه
undoubted U بدون تردید
cold turkey U بدون آمادگی
scoreless U بدون امتیاز
without milk U بدون شیر
decaffeinated U بدون کافئین
in vain <idiom> U بدون تفثیروموفقیت
no doubt U بدون تردید
diamensionless U بدون بعد
diamensionless U بدون اندازه
faceless U بدون ویژگی
faceless U بدون صورت
deice U بدون یخ کردن
unleaded U بدون سرب
off hand U بدون آمادگی
nothing if not <idiom> U مطمئنا،بدون شک
degas U بدون گازکردن
dealated U بدون بال
run on U بدون وقفه
excluding meals U بدون غذا
exclusive of U بدون در نظرگرفتن
tax-free <adj.> U بدون مالیات
workless U بدون عمل
pathless U بدون جاده
static U بدون تحرک
frozen U بدون ترقی
unceasing U بدون وقفه
wireless <adj.> U بدون سیم
inapproachable U بدون دسترسی
incognizant U بدون شناسایی
without recourse U بدون رجوع
cordless <adj.> U بدون سیم
constantly U بدون تغییر
immusical U بدون هماهنگی
immethodical U بدون اسلوب
tax-exempt <adj.> U بدون مالیات
non-taxable <adj.> U بدون مالیات
zero-rated <adj.> U بدون مالیات
non-assessable <adj.> U بدون مالیات
taxless <adj.> U بدون مالیات
unoccupied U بدون مستاجر
free from taxes <adj.> U بدون مالیات
exempt from taxation [only after nouns] <adj.> U بدون مالیات
exempt from taxes [only after nouns] <adj.> U بدون مالیات
free of tax [only after nouns] <adj.> U بدون مالیات
safely U بدون خطر
holdless U بدون گیره
zero elasticity U بدون کشش
incommunicable U بدون رابطه
without recourse U بدون حق مراجعه
inoperculate U بدون دریچه
free trader U بدون گمرک
intolerantly U بدون بردباری
free play U بدون محدودیت
free of tax U بدون مالیات
inviscid U بدون لزوجت
without justification U بدون مجوز
quiescently U بدون جنبش
unprofitable U بدون سود
free from slip U بدون لغزش
irreflexive U بدون واکنش
free from backlash U بدون لقی
flavorless U بدون مزه
irrespective of U بدون ملاحظه
aimlessly U بدون مقصد
on the square U بدون کجی
faultless U بدون خطا
inofficial U بدون اجازه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com