English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
consolidated debt U بدهی یک کاسه شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
There are wheels within wheels . U کاسه ای زیر نیم کاسه است
conversions U استفاده بلاجهت و من غیر حق از مال غیر اختلاس کردن تبدیل یک بدهی به بدهی دیگربا نرخ ارز کمتر
conversion U استفاده بلاجهت و من غیر حق از مال غیر اختلاس کردن تبدیل یک بدهی به بدهی دیگربا نرخ ارز کمتر
bowl کاسه
craniums U کاسه سر
bowls U کاسه
in a lump sum U یک کاسه
pappus U کاسه گل
messmate U هم کاسه
mazard U کاسه
crania U کاسه سر
chalices U کاسه
chalice U کاسه
skull U کاسه سر
cranium U کاسه سر
lump sum U یک کاسه
lump sums U یک کاسه
calix U کاسه گل
drinking cup U کاسه
socket کاسه
calycle U کاسه گل
cotyla U کاسه
calyx U کاسه گل
skulls U کاسه سر
cupule U کاسه
sockets U کاسه
craniography U شرح کاسه سر
fawner U کاسه لیس
brown-noser U کاسه لیس
dipper stick U کاسه بیل
arse-licker U کاسه لیس
lickspittle U کاسه لیس
minion U کاسه لیس
bowls U کاسه رهنما
turtleback U کاسه پشت
cup seal U بوبند کاسه
husk U غلاف یا کاسه گل
husks U غلاف یا کاسه گل
cat's paw U کاسه لیس
puppet U کاسه لیس
doormat U کاسه لیس
corolla U جام گل کاسه گل
A bowl hotter than the soup it contains. <proverb> U کاسه از آش گرمتر.
knee cap U کاسه زانو
kegler U کاسه ساز
cranial nerve U عصب کاسه سر
hard shell U کاسه دار
glene U کاسه مفصل
flower cup U غلاف کاسه گل
brainpan U کاسه مغز
knee pan U کاسه زانو
kneepan U کاسه زانو
yes-man U کاسه لیس
glene U کاسه چشم
eye socket کاسه چشم
eye sockets U کاسه چشم
ball bearing U کاسه ساچمه
ball bearings U کاسه ساچمه
toady U کاسه لیس
suck-up U کاسه لیس
bootlicker U کاسه لیس
eyehole U کاسه چشم
bowl U کاسه رهنما
patellae U کاسه زانو
eager beaver U کاسه گرم تر از اش
parasitism U کاسه لیسی
patella U کاسه زانو
ass-kisser [American E] U کاسه لیس
kiss-ass [American E] U کاسه لیس
loricate U کاسه دار
stuffing box U کاسه نمد
sealings U کاسه نمدها
lickspittle U کاسه لیس
scutum U کاسه زانو
kneecap U کاسه زانو
porringer U کاسه اش خوری
socket کاسه چشم
socket کاسه بندگاه
sockets U کاسه بندگاه
seal U کاسه نمد
seals U کاسه نمد
scal U کاسه نمد
oil seal U کاسه نمد
stooge U کاسه لیس
kneecaps U کاسه زانو
debits U بدهی
debited U بدهی
debiting U بدهی
debit U بدهی
liability to disease U بدهی
due U بدهی
liabilities U بدهی
debts U بدهی
debt U بدهی
liability U بدهی
indebtedness U بدهی
They put the blane on him . he was the scapegoat. U کاسه کوزه ها سر اوشکست
carapace U کاسه سنگ پشت
suborbital U زیر کاسه چشمی
toadyism U مداهنه کاسه لیسی
sockets U سرپیچ کاسه چشم
drinking vessel U فرف ابخوری کاسه
sound bow U کاسه زنگ اخبار
labyrinth seal U کاسه نمد لایبرنت
patellate U مانند کاسه زانو
stifle bone U کاسه زانوی اسب
hardshell U کاسه دار سخت
She had three bowls of soup. U سه کاسه سوپ خورد
inferior calyx U کاسه پایین افتاده
housemaid's knee U اماس کاسه زانو
patellar U مانند کاسه زانو
calipash U کاسه لاک پشت
porringer U کلاه کاسه مانند
public debt U بدهی دولت
debt burden U بار بدهی
to get into debt U بدهی پیداکردن
national debt U بدهی ملی
net debt U بدهی خالص
oxygen debt U بدهی اکسیژن
floating debt U بدهی متغیر
legal liability U بدهی قانونی
the d. of a debt U پرداخت بدهی
to be in debt U بدهی داشتن
liabilities and assets U بدهی و دارایی
private debt U بدهی خصوصی
due bill U سند بدهی
debit note U صورتحساب بدهی
liability insurance U بیمه بدهی
debits U حساب بدهی
debiting U ستون بدهی
acknowladgement of debt U قبول بدهی
acknowledgement of debt U اقرار به بدهی
absolute liability U بدهی مطلق
admission of liability U قبول بدهی
an active debt U بدهی با ربح
debited U حساب بدهی
debits U ستون بدهی
debiting U حساب بدهی
back U بدهی پس افتاده
backs U بدهی پس افتاده
liquidation U پرداخت بدهی
promissory note U برگه بدهی
debt U بدهی داشتن
debts U بدهی داشتن
credit note U سند بدهی
credit notes U سند بدهی
arrear U بدهی پس افتاده
arrear U بدهی معوق
contingent liability U بدهی احتمالی
contingent liability U بدهی اتفاقی
debit U حساب بدهی
promissory notes U سند بدهی
current liability U بدهی جاری
promissory notes U برگه بدهی
promissory note U سند بدهی
debt perpetrator U مرتکب بدهی
collective liability U بدهی جمعی
bank overdraft U بدهی به بانک
debt perpetrator U خطاکار در بدهی
book debts U بدهی دفتری
debited U ستون بدهی
debit U ستون بدهی
capital liability U بدهی سرمایه
capital liability U بدهی درازمدت
debit card U کارت بدهی
testudinate U مانند کاسه سنگ پشت
postorbital U واقع در پشت کاسه چشم
on good turn deserves another U کاسه جایی رودکه بازاردقدح
To hold out ones begging bowl . To send ( pass ) round the hat . U کاسه گدایی دست گرفتن
there are wheels within wheels U زیرکاسه نیم کاسه است
toady U کاسه لیس مداهنه کردن
calipee U کاسه زیرین لاک پشت
incomplete flower U گلی که یکی ازچهارقسمت ان کاسه
My patience is exhausted ( worn out ) . U کاسه صبرم لبریز شده
inferior calyx U کاسه پایین تر از تخم دان
inferior ovary U تخم دان پایین تر از کاسه
My patience has run out (is exhausted). U کاسه صبرم لبریز است
infraorbital U واقع در زیر کاسه چشم
testudinarious U مانند کاسه سنگ پشت
testudineous U مانند کاسه سنگ پشت
sycophancy U مفت خوری کاسه لیسی
supra orbital U واقع دربالای کاسه چشم
To go round hat in hand . U کاسه گدایی بدست گرفتن
To be in debt up to ones ears. U غرق بدهی بودن
realisation [British E] [of something] U پرداخت بدهی [اقتصاد]
realization [American E] [of something] U پرداخت بدهی [اقتصاد]
liquidation [of something] U پرداخت بدهی [اقتصاد]
to pay one's way U بدهی بهم نزدن
rebate U پرداخت قسمتی از بدهی
up to the eyes in debt U تا گردن زیر بدهی
deep in debt U تا گردن زیر بدهی
defaults U عدم پرداخت بدهی
debits U در ستون بدهی گذاشتن
default U عدم پرداخت بدهی
defaulted U عدم پرداخت بدهی
defaulting U عدم پرداخت بدهی
chargeable U قابل بدهی یا پرداخت
charge account U حساب بدهی مشتری
due U بدهی موعد پرداخت
solvency U توانایی پرداخت بدهی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com