English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
project section U بخش تهیه طرحها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
project manager U مدیر طرحها
pattern perception test U ازمون ادراک طرحها
target materials U مواد و وسایل بردن هدفهاروی نقشه یا نشان دادن ومشخص کردن انها روی طرحها
laying up U تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
purveys U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveying U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey U تهیه اذوقه تهیه سورسات
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
projection U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
purveying U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purvey U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveys U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveyed U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
preparations U تهیه
preparation U تهیه
procurement U تهیه
housing U تهیه جا
ministration U تهیه
seating U تهیه جا
off hand U بی تهیه
purveys U تهیه
purveyed U تهیه
purvey U تهیه
purveying U تهیه
provision U تهیه
counter preparation U ضد تهیه
supplying U تهیه
supply U تهیه
supplied U تهیه
provided <adj.> <past-p.> U تهیه شده
prepare U تهیه کردن
preparation fire U تیر تهیه
procures U تهیه کردن
procuring U تهیه کردن
preparation fire U اتش تهیه
preparation of food U تهیه خوراک
preparation time U زمان تهیه
weaponry U تهیه سلاح
appropriated <adj.> <past-p.> U تهیه شده
provided [that] <conj.> U تهیه شده
procured U تهیه کردن
procure U تهیه کردن
data processing U تهیه و تولیداطلاعات
purveyance U تهیه خواربار
blend U تهیه کردن
blends U تهیه کردن
provisionment U تهیه خواربار
cater U تهیه کردن
catered U تهیه کردن
catering U تهیه کردن
caters U تهیه کردن
supplied U تهیه کردن
prepares U تهیه کردن
preparing U تهیه کردن
prepare mortar U تهیه ملات
preparatorily U بعنوان تهیه
preparator U تهیه کننده
data processing U تهیه اطلاعات
photo imagery U تهیه عکس
lighting feeder U تهیه روشنایی
administer U تهیه کردن
administered U تهیه کردن
administering U تهیه کردن
administers U تهیه کردن
placement U تهیه کار
placement U تهیه شغل
placements U تهیه کار
placements U تهیه شغل
base development U تهیه پایگاه
processes U تهیه کردن
fabricator U تهیه کننده
supplier U تهیه کننده
suppliers U تهیه کننده
pitched U تهیه دیده
process U تهیه کردن
laid on <past-p.> U تهیه شده
parasceve U روز تهیه
provide U تهیه دیدن
provide U تهیه کردن
provides U تهیه دیدن
provides U تهیه کردن
afford U تهیه کردن
afforded U تهیه کردن
affording U تهیه کردن
affords U تهیه کردن
on the stocks U د رشرف تهیه
counter preparation U تیر ضد تهیه
to find in U تهیه کردن
to make provision U تهیه دیدن
preparations U اتش تهیه
preparations U تهیه مقدمات
preparation U تهیه و ارایش
to bargain for U تهیه دیدن
the water supply of tehran U تهیه اب تهران
the preparation day U روز تهیه
supplying U تهیه کردن
vacuum-packed تهیه شده
preparations U تهیه و ارایش
victualage U تهیه اذوقه
victual U تهیه اذوقه
triplicity U تهیه در سه نسخه
triplication U تهیه در سه نسخه
preparation U اتش تهیه
furtherance U تهیه وسایل
preparation U تهیه مقدمات
provision U تهیه کردن
supply U تهیه کردن
programmer U تهیه کننده برنامه
melinite U مخصوص تهیه چاشنی
budgeteer U تهیه کننده بودجه
aggregate flow diagram U نمودار تهیه مصالح
bill U تهیه کردن صورتحساب
gets U تهیه کردن فهمیدن
bills U تهیه کردن صورتحساب
area projection U تهیه تصویر منطقه
area projection U تهیه نقشه از منطقه
tasty U باسلیقه تهیه شده
tastiest U باسلیقه تهیه شده
artillery preparation U تیر تهیه توپخانه
conserving U کنسرو تهیه کردن
barrier tactics U تاکتیک تهیه موانع
beach unit U یکان تهیه بارانداز
budget directive U دستورالعمل تهیه بودجه
conserve U کنسرو تهیه کردن
conserved U کنسرو تهیه کردن
conserves U کنسرو تهیه کردن
preparation U تهیه کردن اتش
artillery preparation U اتش تهیه توپخانه
tastier U باسلیقه تهیه شده
getting U تهیه کردن فهمیدن
forge U تهیه جنس قلابی
forges U تهیه جنس قلابی
advancing U قبلا تهیه شده
topography U تهیه نقشه از عوارض
budgeter U تهیه کننده بودجه
prearranged U از پیش تهیه شده
process U تهیه و تولید کردن
information providers U تهیه کنندگان اطلاعات
hydrography U تهیه نقشه دریایی
he is an adequate provider U برای تهیه خواربار
advances U قبلا تهیه شده
duplicators U ماشین تهیه رونوشت
effigies U تمثال تهیه کردن
acetylene generator U دستگاه تهیه استیلن
effigy U تمثال تهیه کردن
lyonnaise U باپیاز تهیه شده
programme U برنامه تهیه کردن
programmes U برنامه تهیه کردن
preparations U تهیه کردن اتش
advance U قبلا تهیه شده
programmers U تهیه کننده برنامه
it is in preparation U در دست تهیه است
duplicator U ماشین تهیه رونوشت
furred U تهیه شده باخز
rotogravure U تهیه گراور غلتکی
extemporising U فورا تهیه کردن
extemporize U فورا تهیه کردن
extemporized U فورا تهیه کردن
extemporizes U فورا تهیه کردن
extemporizing U فورا تهیه کردن
preparatory students U شاگردان تهیه یا مقدماتی
procure U تهیه و تحویل اماد
get U تهیه کردن فهمیدن
procured U تهیه و تحویل اماد
harnessing U اشیاء تهیه کردن
harnessed U اشیاء تهیه کردن
procures U تهیه و تحویل اماد
harness U اشیاء تهیه کردن
extemporises U فورا تهیه کردن
extemporised U فورا تهیه کردن
program section U بخش تهیه برنامه ها
quadruplication U تهیه چیزی درچهارنسخه
quadruplicate U در چهارنسخه تهیه کردن
host U تهیه تسهیلات ورزشی
hosted U تهیه تسهیلات ورزشی
hosting U تهیه تسهیلات ورزشی
hosts U تهیه تسهیلات ورزشی
scripting U تهیه فایل اغازگر
fund U تهیه وجه کردن
funded U تهیه وجه کردن
preparatory U مربوط به تهیه یامقدمات
stenciler U تهیه کننده استنسیل
stenciller U تهیه کننده استنسیل
project section U بخش تهیه پروژه ها
to lay in a stock U موجودی تهیه کردن
procuring U تهیه و تحویل اماد
procurement U تهیه و تحویل اماد
prearrange U قبلا تهیه کردن
polychromy U فن تهیه نقوش الوان
polychrome U تهیه عکسهای رنگی
whomp up U بسرعت تهیه کردن
affordable قابل تهیه و خریداری
cold turkey U بدون تهیه وتدارک
foresees U قبلا تهیه دیدن
foresee U قبلا تهیه دیدن
processes U تهیه و تولید کردن
triplicate U در سه نسخه تهیه کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com