English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 193 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cellular expanded U بتن با حفره منبسط
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
expands U منبسط شدن منبسط کردن
expanding U منبسط شدن منبسط کردن
expand U منبسط شدن منبسط کردن
prolate U منبسط
distent U منبسط
trig U منبسط
extends U منبسط کردن
extend U منبسط کردن
exploded U منبسط کردن
explodes U منبسط کردن
exploding U منبسط کردن
explode U منبسط کردن
patulous U منبسط پهن
rarify U منبسط کردن
expanded U منبسط شده
extending U منبسط کردن
stretch U منبسط شدن
expander U منبسط کننده
stretched U منبسط شدن
stretches U منبسط شدن
rarefy U منبسط کردن
stretch U منبسط کردن کش امدن
porrect U پهن شده منبسط
stretches U منبسط کردن کش امدن
stretched U منبسط کردن کش امدن
volume expander U منبسط کننده دینامیکی
artificial expended clay U رس منبسط شده مصنوعی
upstroke U خط منبسط بطرف بالا
expands U منبسط کردن توسعه دادن
extensor U عضلهء منبسط ماهیچهء بازکننده
extensible U منبسط شدنی توسعه پذیر
porrect U منبسط کردن ارائه دادن
expanding U منبسط کردن توسعه دادن
expand U منبسط کردن توسعه دادن
chamber U حفره
chambers U حفره
borings U حفره
interstice U حفره
cavitation U حفره
ventricles U حفره
laigh U حفره
lacuna U حفره
fovea U حفره
delving U حفره
delves U حفره
delved U حفره
delve U حفره
loculus U حفره
craters U حفره
crater U حفره
porous U حفره
ventricle U حفره
cavities U حفره
hollows U حفره
pothole U حفره
potholes U حفره
cell U حفره
cells U حفره
dale U حفره
dales U حفره
sucket U حفره
cavern U حفره
thirl U حفره
hollow U حفره
ditches U حفره
socket حفره
sockets U حفره
sinus U حفره مغ
sinuses U حفره مغ
ditch U حفره
venter U حفره
ditched U حفره
sheugh U حفره
caverns U حفره
holes U حفره
sheuch U حفره
holing U حفره
hole U حفره
cavity U حفره
holed U حفره
camouflet U حفره ماسوره
electron hole U حفره الکترونی
weak square U حفره سوراخ
cavitation U حفره سازی
camouflet U حفره زیرزمینی
fossa U حفره فرورفتگی
charging socket حفره جا شارژر
fossate U حفره دار
foveal U حفره دار
trilocular U دارای سه حفره
maw U حفره معده
mold cavity U حفره قالب
ozone hole U حفره اوزون
pitting U ایجاد حفره
knot hole U محل حفره
gleonid U حفره دار
vacuolar U حفره مانند
vacuolation U تشکیل حفره
foveiform U حفره مانند
vacuolation U ایجاد حفره
vacuolate U حفره مانند
foveate U حفره دار
loculate U حفره دار
crypts U حفره غدهای
cavern U حفره زیرزمینی
hollows U گودی حفره
caverns U حفره زیرزمینی
hollow U گودی حفره
pitted U حفره دار
crypt U حفره غدهای
pit U گودال حفره
pit U حفره روباه
pits U گودال حفره
boring U حفره کنی
pits U حفره روباه
alveolate U حفره دار
calyculate U حفره دار
let off <idiom> U خالی کردن (تفنگ)،منبسط کردن
pit U حفره خرج چاه
chambers U جان لوله حفره
loculus U حفره کیسه گرده
fuze cavity U حفره نصب ماسوره
fox hole U سنگر حفره روباه
sinks U ته نشینی حفره یاگودال
socket bayonet سرنیزه حفره دار
excavation U گود برداری حفره
electron pair U زوج الکترون حفره
pits U حفره خرج چاه
vacuolate U حفرهای حفره دار
triloculate U دارای سه حفره سه یاختهای
sink U ته نشینی حفره یاگودال
vacuolar U حفرهای حفره دار
chamber U جان لوله حفره
vesiculate U مربوط به حفره تاول دار
cavity U سوراخ حفره یا محفظه قالب
lumen U حفره یا مجرای عضولولهای شکل
vesicular U حفره ایجادکردن ابدانک دارکردن
cavities U سوراخ حفره یا محفظه قالب
vesicular U مربوط به حفره تاول دار
lacunate U وابسته به حفره یا جای خالی
receptacles U حفره درون سلولی گیاه
hawse buckler U درپوش حفره زنجیر لنگر
lacunar U وابسته به حفره یا جای خالی
lacunal U وابسته به حفره یا جای خالی
lacunary U وابسته به حفره یا جای خالی
loculus U سلول یا حفره تخمدان مرکب
hydrothorax U تجمع مایع در حفره جنب
calyculate U دارای سطوح حفره دار
receptacle U حفره درون سلولی گیاه
hamstringing U زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstrung U زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstrings U زردپی طرفین حفره پشت زانو
tamping U سفت کردن حفره ها بعد ازپرکردن
hamstring U زردپی طرفین حفره پشت زانو
vesiculate U حفره ایجاد کردن ابدانک دارکردن
lumen U حفره سلولی درون جدار گیاه
crater U دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
craters U دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
sitzmark U حفره حاصل از زمین خوردن اسکی باز
stope U حفره پله مانند برای استخراج سنگ معدن
pits U منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
pit U منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
loculicidal U شکوفا در شکاف پشت حفره یاحجره گرزن گیاه
ball and socket joint [مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
PCMCIA U - سوزنی که در انتهای کارت PCMCIA درون حفره آن قرار دارد
endodontia U شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
endodontics U شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
middle ear U حفره کوچکی محدود به پرده که صدا را ازگوش خارجی به گوش داخلی منتقل میکند
cupped U حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
ditch U حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
ditched U حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
ditches U حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
cup U حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
cups U حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
back plane U یک برد مدار چاپی PCB که شامل حفره هایی است که سایر بردها می توانند بازاویههای صحیح در ان جای بگیرند
earth U حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
earths U حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
faxing U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxes U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxed U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
fax U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
sullage pit U چاله زه کشی سنگر یا حفره زه کشی
phototransistor U نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
black hole U حفره سیاه چاله سیاه
shoot the curl U موج سواری در حفره موج
alveolar U حفره دار حبابک دار
shoot the tube U موج سواری در حفره موج
black holes U حفره سیاه چاله سیاه
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
pelvis U لگن خاصره حفره لگن خاصره
pelvises U لگن خاصره حفره لگن خاصره
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com