Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (29 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
barter with someone
U
با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
to barter
[to trade by barter]
U
دادوستد کالا با کالا کردن
Other Matches
barters
U
دادوستد کالا
bartering
U
دادوستد کالا
bartered
U
دادوستد کالا
barter
U
دادوستد کالا
law of demand
U
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
supporting goods
U
موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
cob web theorem
U
ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
transire
U
برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
department stores
U
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department store
U
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
shelf life
U
مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
say's law
U
از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
cash on delivery
U
فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
freightliner
U
شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
demand elasticity
U
درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
throughput capacity
U
فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
consignee
U
گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
c & f
U
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
indirect objects
U
کالا اعتراض کردن
objects
U
کالا اعتراض کردن
to offer
U
عرضه کردن
[ کالا]
objecting
U
کالا اعتراض کردن
objected
U
کالا اعتراض کردن
object
U
کالا اعتراض کردن
direct objects
U
کالا اعتراض کردن
released
U
ترخیص کردن کالا
to discharge goods
U
کالا را تخلیه کردن
acceptance of goods
U
قبول کردن کالا
release
U
ترخیص کردن کالا
releases
U
ترخیص کردن کالا
to boycott goods
U
تحریم کردن کالا
To import goods
[from abroad]
کالا از خارج وارد کردن
lot
U
کالا بقطعات تقسیم کردن
plundrage
U
غارت کردن کالا ازعرشه کشتی
stowage
U
حق انبارداری انبار کردن کالا در کشتی
snake out
U
خارج کردن کالا از انبار ناو
lighters
U
با قایق باری کالا حمل کردن
lighter
U
با قایق باری کالا حمل کردن
stock
U
عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
stocked
U
عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
passing action
U
عملیات رد و بدل کردن کالا وتدارکات مبادله تدارکات
rig the market
U
با احتکار کالا افزایش وکاهش مصنوعی در قیمت هاایجاد کردن
roll on roll off
U
سوار کردن و حرکت دادن سریع بار و کالا بین انبارها
trafficked
U
کالا
trafficking
U
کالا
traffics
U
کالا
product
U
کالا
commodity
U
کالا
traffic
U
کالا
chattel
U
کالا
stuffed
U
کالا
traffick
U
کالا
products
U
کالا
stuff
U
کالا
commodities
U
کالا
matter
U
کالا
matters
U
کالا
article
U
کالا
produce
U
کالا
produces
U
کالا
mercery
U
کالا
object of sale
U
کالا
mattering
U
کالا
materials
U
کالا
material
U
کالا
mattered
U
کالا
articles
U
کالا
produced
U
کالا
ware
U
کالا
merchandise
U
کالا
cargo
U
کالا
cargoes
U
کالا
wares
U
کالا
stuffs
U
کالا
good
U
کالا
goods
U
کالا
to make a complaint
[about]
U
شکایت کردن
[درباره]
[مثال: ناراضی بودن درباره کالا یا سرویس]
gluts
U
فراوانی کالا
gluts
U
وفور کالا
order for goods
U
سفارش کالا
stock requisition
U
درخواست کالا
stowage
U
انبار کالا
on receipt of the goods
U
برسیدن کالا
mock up
U
مدل کالا
showroom
U
نمایشگاه کالا
fair
U
نمایشگاه کالا
storeroom
U
انبار کالا
stock room
U
انبار کالا
lien on goods
U
حق حبس کالا
fairer
U
نمایشگاه کالا
fairest
U
نمایشگاه کالا
showrooms
U
نمایشگاه کالا
glut
U
وفور کالا
draft
U
بسته کالا
glut
U
فراوانی کالا
interchange
U
مبادله کالا
drafted
U
بسته کالا
inventories
U
موجودی کالا
samples
U
نمونه کالا
commodities
U
کالا جنس
margin utility
U
حد مطلوبیت کالا
on receipt of the goods
U
بوصول کالا
fate of goods
U
وضعیت کالا
inventory
U
صورت کالا
depots
U
انبار کالا
depot
U
انبار کالا
drafts
U
بسته کالا
handling of goods
U
جابجایی کالا
exclusion principle
U
کالا نیستندشد
interchanging
U
مبادله کالا
interchanges
U
مبادله کالا
fairs
U
نمایشگاه کالا
commodity
U
کالا جنس
interchanged
U
مبادله کالا
inventory
U
موجودی کالا
sample
U
نمونه کالا
collection of goods
U
دریافت کالا
commodity code
U
علامت کالا
traffics
U
مبادله کالا
hold
U
انبار کالا
commodity exchange
U
مبادله کالا
commodity exchange
U
بورس کالا
commodity flow
U
جریان کالا
commodities exchange
U
بورس کالا
commodity agreement
U
موافقتنامه کالا
trafficked
U
مبادله کالا
traffic
U
مبادله کالا
commodity broker
U
دلال کالا
holds
U
انبار کالا
commodity broker
U
واسطه کالا
commodity catalogue
U
کاتالوگ کالا
commodity code
U
رمز کالا
commodity code
U
شماره کالا
commodity market
U
بازار کالا
copper alloy
U
همبسته کالا
trafficking
U
مبادله کالا
sampled
U
نمونه کالا
warehouse
U
انبار کالا
consignor
U
فرستنده کالا
warehouses
U
انبار کالا
bill of goods
U
صورت کالا
acceptance of goods
U
پذیرفتن کالا
interchange
U
مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
interchanges
U
مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
interchanged
U
مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
interchanging
U
مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
stocked
U
موجودی کالا ذخیره
design change
U
تغییر شکل کالا
proforma
U
پیشنهاد فروش کالا
storehouses
U
مخزن انبار کالا
storehouse
U
مخزن انبار کالا
delivery order
U
دستور تحویل کالا
selling costs
U
هزینههای فروش کالا
product liability
U
مسئوولیت در قبال کالا
stock
U
موجودی کالا ذخیره
price tag
U
برچسب قیمت کالا
catalogue price
U
قیمت کالا درکاتالوگ
dead pledge
U
گرو زمین و کالا
initial campaign
U
معرفی کالا به بازار
custody of goods
U
حفافت یا نگهداری کالا
goods received note
U
برگه دریافت کالا
freight forwarder
U
حمل کننده کالا
consignment note
U
سند ارسال کالا
goods train
U
قطار حمل کالا
goods trains
U
قطار حمل کالا
consignor
U
حمل کننده کالا
turnover tax
U
مالیات بر گردش کالا
to countermand goods
U
سفارش کالا را پس گرفتن
containerization
U
حمل کالا با کانتینر
unit cost
U
هزینه هر واحداز کالا
d. of goods
U
تحویل کالا یا اجناس
sales tax
U
مالیات بر فروش کالا
prices
U
ارزش پولی کالا
price
U
ارزش پولی کالا
identification of supplies
U
تشخیص هویت کالا
total revenue
U
قیمت کل فروش یک کالا
trade channel
U
کانال توزیع کالا
handling charges
U
هزینههای جابجایی کالا
goods inwards sheet
U
برگ تحویل کالا
fairing
U
ارمغانی که از نماسشگاه کالا
consignor
U
ارسال کننده کالا
mass production of goods
U
تولید انبوه کالا
storeroom
U
مخزن انبار کالا
launch
U
جا انداختن کالا در بازار
launched
U
جا انداختن کالا در بازار
destination port
U
بندر تحویل کالا
trade
U
مزاحمت مبادله کالا
strike below
U
بردن کالا به انبار
trade
U
حمل کالا با کشتی
delivery
U
تحویل کالا دادن
launches
U
جا انداختن کالا در بازار
distribution system
U
شبکه توزیع کالا
discount of goods
U
تخفیف روی کالا
clearance
U
ترخیص کالا ازگمرک
on approval
U
خرید کالا به شرط
marketing area
U
منطقه توزیع کالا
materiel cognizance
U
مدیریت تشخیص کالا
stock requisition
U
تقاضا جهت کالا
distribution cost
U
هزینه توزیع کالا
launching
U
جا انداختن کالا در بازار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com