English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 27 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
He was walking with slow steps . U با قدمهای آهسته راه می رفت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
I'm beginning to get scared [hungry] . U آهسته آهسته به ترس می افتم [گرسنه می شوم] .
accelerando آهسته آهسته آهنگ را تندتر کنید
To walk with firm steps . U با قدمهای محکم راه رفتن
programming specification U مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
To quicken ones pace . U قدمهای خود را سریع تر کردن ( تندتر راه رفتن )
SLOW آهسته
foot pace قدم آهسته
drag one's feet/heels <idiom> U آهسته کار کردن
inch U پیمودن مسیر [به طریق آهسته]
Put the table down gently. U میز زا آهسته زمین بگذارید
To speak slowly. U آهسته صحبت کردن (شمرده)
snail's pace <idiom> U حرکت آهسته روبه جلو
to edge one's way [towards something] U [به چیزی] آهسته و با احتیاط نزدیک شدن
asymmetric video compression U تا روی کامپیوتر آهسته هم اجرا شود
She was reading the book to herself. U کتاب را آهسته ( پیش خودش) می خواند
adagio آهسته و ملایم [اجرای آهنگ باهستگی]
Slow but sure wins the race. <proverb> U پیروزى از آن کسى است که آهسته و مطمئن مى رود .
To speak in a low voice. U آهسته صحبت کردن ( با صدای کوتاه ،یواش )
Could you drive more slowly, please? U ممکن است لطفا کمی آهسته تر برانید؟
to go easy on somebody [something] U با کسی [چیزی] مهربان [آهسته] [ملایم] رفتار کردن
Be slow to promise and quick to perform. <proverb> U در قول دادن آهسته باش ولى در انجام آن تسریع کن.
The tourist industry is recovering to pre-crisis levels. U صنعت گردشگری آهسته ترمیم می شود و به سطح قبل از بحران می رسد.
adagio رقص دو نفری که زن روی پنجهء پا میرقصد و بکمک مرد آهسته بهوا میپرد
to anneal U سخت کردن [روند گرمایش و سرمایش آهسته جهت سفت شدن و کاهش شکنندگی] [فلزات] [مهندسی]
buffer U استفاده از فضای ذخیره سازی موقت در پورتهای ورودی یا خروجی تا وسایل جانبی آهسته بتوانند با CPU سریع کار کند
Better late than never. <proverb> U آهسته برو همیشه برو.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com