English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (684 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
zoom U با صدای وزوز حرکت کردن
zoomed U با صدای وزوز حرکت کردن
zooms U با صدای وزوز حرکت کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
whir U صدای وزوز
grid hum U صدای وزوز شبکه
plodding U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plodded U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plod U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plods U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
buzz U وزوز کردن
buzzed U وزوز کردن
bole U وزوز کردن
hums U وزوز کردن
hummed U وزوز کردن
bombinate U وزوز کردن
buzzes U وزوز کردن
buzzing U وزوز کردن
bumbles U وزوز کردن
bumb U وزوز کردن
hum U وزوز کردن
bumble U وزوز کردن
bumbled U وزوز کردن
zooms U وزوز بسرعت ترقی کردن یا بالارفتن
zoom U وزوز بسرعت ترقی کردن یا بالارفتن
zoomed U وزوز بسرعت ترقی کردن یا بالارفتن
droned U وزوز کردن یکنواخت سخن گفتن
droning U وزوز کردن یکنواخت سخن گفتن
distortion U تق تق صدا دادن وزوز کردن دستگاه
drone U وزوز کردن یکنواخت سخن گفتن
drones U وزوز کردن یکنواخت سخن گفتن
distortions U تق تق صدا دادن وزوز کردن دستگاه
chortle U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortled U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortling U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortles U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
twanging U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twang U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
drones U وزوز
hummed U وزوز
droning U وزوز
drone U وزوز
fizzle U وزوز
zippy U پر از وزوز
hum U وزوز
droned U وزوز
hums U وزوز
intercarrier buzz U وزوز مخلوط
buzzing U وزوز ورور
buzz U وزوز ورور
buzzes U وزوز ورور
buzzed U وزوز ورور
tinkled U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkling U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkles U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkle U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
honking U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony U صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
voicing U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinged U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
ping U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pings U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesisers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinging U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voice U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizer U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
contraltos U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contralto U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
monophthong U صدای ساده وتنها صدای بسیط
phut U تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
swishing U صدای فش فش کردن
swishes U صدای فش فش کردن
swished U صدای فش فش کردن
swish U صدای فش فش کردن
swoosh U صدای خش خش کردن
crepitate U صدای خش خش کردن
plink U صدای دق دق کردن
to blate U مع مع کردن [صدای بز]
skirl U صدای زیر صدای نی انبان
whooshes U صدای صفیرایجاد کردن
bleat U صدای بزغاله کردن
turn down <idiom> U کم کردن صدای بلند
bellow U صدای گاو کردن
sizzled U صدای هیس کردن
bellowed U صدای گاو کردن
sizzling U صدای هیس کردن
bellowed U صدای غرش کردن
sizzles U صدای هیس کردن
bellowing U صدای غرش کردن
pings U صدای غژایجاد کردن
whooshing U صدای صفیرایجاد کردن
bleated U صدای بزغاله کردن
bleating U صدای بزغاله کردن
whooshed U صدای صفیرایجاد کردن
chirr U صدای ملخ کردن
keck U صدای قی کردن دراوردن
bleats U صدای بزغاله کردن
gee U صدای هی و هین کردن
whoosh U صدای صفیرایجاد کردن
bellowing U صدای گاو کردن
sizzle U صدای هیس کردن
pinging U صدای غژایجاد کردن
pinged U صدای غژایجاد کردن
ping U صدای غژایجاد کردن
bellow U صدای غرش کردن
screeck U صدای گوشخراش ایجاد کردن
bellowed U صدای شبیه نعره کردن
bellow U صدای شبیه نعره کردن
bellowing U صدای شبیه نعره کردن
squeak U با صدای جیغ صحبت کردن
squeaks U با صدای جیغ صحبت کردن
squeaked U با صدای جیغ صحبت کردن
stridulate U تولید صدای گوشخراش کردن
vociferate U با صدای بلند ادا کردن
squeaking U با صدای جیغ صحبت کردن
screak U صدای گوشخراش ایجاد کردن
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
snuffling U زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
diphthongize U تلفظ کردن دو صدای جداگانه در یک وهله
snuffles U زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
distort U صدای نامفهوم از بی سیم بی قواره کردن
snuffled U زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
distorts U صدای نامفهوم از بی سیم بی قواره کردن
snuffle U زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
squish U صدای شکستن یا پرتاب چیزی له کردن
whish U : صدای حرف "سین " ایجاد کردن
plash U صدای چلپ چلوپ ایجاد کردن
quack U صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
crackled U صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
booing U صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
boh U صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
boo U صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
booed U صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
To speak in a low voice. U آهسته صحبت کردن ( با صدای کوتاه ،یواش )
crackles U صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
snap U شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
snapping U شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
snapped U شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
boos U صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
quacks U صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacking U صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacked U صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
snaps U شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
plegaphonia U گوش کردن صدای سینه هنگام دق خشکنای
crackle U صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
sailed U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sail U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sailings U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
creaking U غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
creaked U غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
creak U غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
microphonics U انعکاس صدای کار کردن ماشین الات در میکروفن
creaks U غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
to blast something U با صدای خیلی بلند بازی کردن [آلت موسیقی]
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
lumbered U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
braid U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
lumbering U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
lumbers U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
braided U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
lumber U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
braids U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
poop U قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
poops U قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
riprap U سنگچینی بی ترتیب صدای وزش باد تند سنگریزی کردن
Susurrus U صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
move on U ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
loiter U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loitered U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loiters U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loitering U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
moved U حرکت کردن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com