Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
in step
U
با سرعت پیاده روی
at walking pace
U
با سرعت پیاده روی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
disembarkation
U
به ساحل پیاده کردن پیاده شدن از هواپیمایا ناو
grenadier
U
سرباز هنگ پیاده پیاده نظام
detrain
U
از قطار پیاده شدن یا پیاده کردن
secondary landing
U
منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
speed ring
U
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
combined speed indicator
U
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
inflow ratio
U
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
burning rate
U
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
indicated airspeed
U
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
dragged
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drag
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
rate of flame propagation
U
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
true air speed
U
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
tachometer
U
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
machine number
U
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
landing group
U
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
variable ratio
U
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
muzzle velocity
U
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
rate of pouring
U
سرعت سیلان سرعت جاری شدن
inputted
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
overhauls
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauling
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauled
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhaul
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
support
U
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle
U
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
accelerating
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerates
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
subsonic
U
با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerate
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
mach hold
U
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
zero wait state
U
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
air plot wind velocity
U
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
transonic
U
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
cut off velocity
U
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
fast
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
interim overhaul
U
پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
airspeed
U
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
airspeeds
U
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
declared speed
U
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
supersonic
U
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
command speed
U
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
ground speed
U
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
sustained rate
U
سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
aircraft block speed
U
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
dragway
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
fastest
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasted
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
isotach
U
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
calibrated air speed
U
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
decelerates
U
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerated
U
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
high speed
U
با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
decelerating
U
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerate
U
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
infantry man
U
پیاده
pavement
U
پیاده رو
afoot
U
پیاده
ganway
U
پل پیاده رو
foot slogger
U
پیاده
pavements
U
پیاده رو
peripatetic
U
پیاده رو
sidewalks
U
پیاده رو
walks
U
پیاده رو
walkway
U
پیاده رو
walkways
U
پیاده رو
footpaths
U
پیاده رو
sidewalk
U
پیاده رو
walk
U
پیاده رو
impledge
U
پیاده
footpath
U
پیاده رو
pedestrian bridge
U
پل پیاده رو
walked
U
پیاده رو
side walk
U
پیاده رو
pedestrians
U
پیاده
pedestrian
U
پیاده
infantry
U
پیاده
foot bridge
U
پل پیاده رو
foot bank
U
پیاده رو
pignorate
U
پیاده
foot infantry
U
پیاده
paths
U
پیاده رو
path
U
پیاده رو
footway
U
پیاده رو
on of
U
پیاده
dismounted
U
پیاده
footer
U
پیاده رو
skirmisher
U
پیاده نظام
armored infantry
U
پیاده زرهی
set down
U
پیاده کردن
armored infantry
U
پیاده مکانیزه
zebra crossing
U
خط عابر پیاده
walkabouts
U
گردش پیاده
dismantled
U
پیاده کردن
dismount
U
پیاده کردن
to walk . To go on foot.
U
پیاده رفتن
implementation
U
پیاده سازی
take down
U
پیاده کردن
mechanized
U
پیاده زرهی
hike
U
پیاده روی
hiked
U
پیاده روی
hikes
U
پیاده روی
hiking
U
پیاده روی
infantry
U
پیاده نظام
infantry
U
سرباز پیاده
promotions
U
ترفیع پیاده
promotion
U
ترفیع پیاده
unset
U
پیاده کردن
to pad the hoof
U
پیاده رفتن
to ride shanks's mare
U
پیاده رفتن
torero
U
گاوباز پیاده
to pad it
U
پیاده رفتن
to pad aroad
U
پیاده رفتن
to go on foot
U
پیاده رفتن
turnable foot bridge
U
پل پیاده رو گردان
to get off
U
پیاده شدن از
pedestrian crossings
U
گذرگاه پیاده
wayfaring
U
پیاده روی
disembarked
U
پیاده کردن
disembarked
U
پیاده شدن
walkabout
U
مسافرت پیاده
disembarking
U
پیاده کردن
disembarking
U
پیاده شدن
disembarks
U
پیاده کردن
walkabout
U
گردش پیاده
disembarks
U
پیاده شدن
disembark
U
پیاده شدن
disembark
U
پیاده کردن
pedestrianism
U
پیاده روی
hump
U
پیاده روی
humping
U
پیاده روی
dismantling
U
پیاده کردن
humps
U
پیاده روی
dismantles
U
پیاده کردن
dismantle
U
پیاده کردن
on foot
U
به صورت پیاده
on foot
U
پای پیاده
walkabouts
U
مسافرت پیاده
alighting
U
پیاده شدن
grabby
U
سرباز پیاده
pawn
U
پیاده شطرنج
get down
U
پیاده شدن
pawned
U
پیاده شطرنج
pedestrian crossing
U
گذرگاه پیاده
ganger
U
مسافر پیاده
pawning
U
پیاده شطرنج
pawns
U
پیاده شطرنج
foot infantry
U
پیاده نظام
footbridges
U
پل پیاده روی
alights
U
پیاده شدن
kerb
U
حاشیه پیاده رو
kerb
U
جدول پیاده رو
kerbs
U
حاشیه پیاده رو
kerbs
U
جدول پیاده رو
infantry man
U
سرباز پیاده
impledge
U
پیاده شطرنج
rifle man
U
سرباز پیاده
wayfarer
U
مسافر پیاده
wayfarers
U
مسافر پیاده
pignorate
U
پیاده شطرنج
demodulation
U
پیاده کردن
demodulator
U
پیاده کننده
foot passenger
U
پیاده پا رهسپار
disassemble
U
پیاده کردن
disembarkation
U
پیاده شدن
footbridge
U
پل پیاده روها
footbridges
U
پل پیاده روها
footsoldier
U
سرباز پیاده
counterpawn
U
پیاده متقابل
footpad
U
راهزن پیاده
foot slugger
U
سرباز پیاده
foot passenger
U
مسافر پیاده
footbridge
U
پل پیاده روی
regiment of f.
U
هنگ پیاده
dismantlement
U
پیاده کردن
banquette
U
نیمکت پیاده رو
knight of the road
U
راهزن پیاده
alight
U
پیاده شدن
dismounts
U
پیاده کردن
zebra crossings
U
خط عابر پیاده
pads
U
دزد پیاده
pad
U
دزد پیاده
dismounting
U
پیاده کردن
alighted
U
پیاده شدن
panel formwork
U
قالببندی پیاده شونده
infantryman
U
جمعی پیاده نظام
poisoned pawn
U
پیاده زهراگین یا مسموم
pathway
U
خط سیر جاده پیاده رو
pad
U
پیاده سفر کردن
grabby
U
نفر پیاده نظام
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com