Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fail soft
U
با خرابی تدریجی
fail softly
U
با خرابی تدریجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
roll back
U
به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
post
U
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post-
U
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
posted
U
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
posts
U
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
phases
U
معرفی تدریجی چیزی یا کاهش تدریجی چیزی
phased
U
معرفی تدریجی چیزی یا کاهش تدریجی چیزی
phase
U
معرفی تدریجی چیزی یا کاهش تدریجی چیزی
gradatory
U
تدریجی
piecemeal
U
تدریجی
slows
U
تدریجی
slowing
U
تدریجی
step wise
U
تدریجی
slowed
U
تدریجی
slowest
U
تدریجی
slower
U
تدریجی
slow
U
تدریجی
gradational
U
تدریجی
gradual
U
تدریجی
progressive
U
تدریجی
step-by-step
U
تدریجی
imperceptible
U
تدریجی
step by step
U
تدریجی
partial shipment
U
حمل تدریجی
progress payments
U
پرداخت تدریجی
progressive assambly
U
نصب تدریجی
fail soft
U
تخریب تدریجی
insti
U
تلقین تدریجی
instillation
U
ریزش تدریجی
glaucoma
U
کوری تدریجی
insti
U
ریزش تدریجی
erosion
U
تحلیل تدریجی
graduality
U
تدریجی بودن
delelopment
U
تکامل تدریجی
piecemeal
U
بتدریج تدریجی
piecemeal
U
بطور تدریجی
evanescence
U
زوال تدریجی
progressive burning
U
سوزش تدریجی
progressive paralysis
U
فلج تدریجی
quantizer
U
تدریجی کننده
evolution
U
تکامل تدریجی
living death
U
مرگ تدریجی
step by step excitation
U
تحریک تدریجی
progressive relaxation
U
ارمیدگی تدریجی
corrosion
U
فساد تدریجی
gradation
U
انتقال تدریجی
gradations
U
انتقال تدریجی
quantize
U
تدریجی کردن
gradualness
U
تدریجی بودن
scale down
U
کاهش تدریجی
graduating
U
تغییر تدریجی کردن
progressional
U
دارای پیشرفت تدریجی
progressive burning
U
سوختن تدریجی خرج
evanescence
U
فقدان تدریجی ناپایداری
evolution
U
تحول تکامل تدریجی
graduate
U
تغییر تدریجی کردن
gradual
U
شیب تدریجی واهسته
intergradation
U
محو سازی تدریجی
process
U
پیشرفت تدریجی ومداوم
instilment
U
ریزش و تلقین تدریجی
gas degeneration
U
فساد تدریجی گازی
processes
U
پیشرفت تدریجی ومداوم
graduates
U
تغییر تدریجی کردن
insinuation
U
نفوذ دخول تدریجی
lysis
U
سقوط وزوال تدریجی مرض
evolutionism
U
اصول ترقی و تکامل تدریجی
abklingen
U
محو شدن تدریجی احساس
progressive cookery
U
پخت تدریجی غذای یکان
frequency drift
U
تغییر تدریجی فرکانس یک فرستنده یا اسلاتور
lysate
U
محصول زوال وفساد تدریجی سلول
atmospheric corrosion
U
فساد تدریجی در اثر مجاورت با هوا
striptease
U
رقص همراه با برهنگی تدریجی رقاصه
winder
U
گرم شدن تدریجی بدن و افزودن برسرعت
escalation
U
افزایش تدریجی شدت و وسعت میدان جنگ
accrual
U
افزایش تدریجی مقدار یا ارزش چیزی بخصوص پول
lamb's tongue
U
[کاهش تدریجی نرده پله ها شبیه انتهای زبان]
chokes
U
از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
scallywag
U
نمایش وارائه ارقام واشکال از صور ساده بصور مشکل تدریجی
scalogram
U
نمایش وارائه ارقام واشکال از صور ساده بصور مشکل تدریجی
choked
U
از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
choke
U
از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
devastation
U
خرابی
demolitions
U
خرابی
malfunctions
U
خرابی
malfunctioned
U
خرابی
malfunction
U
خرابی
godsend
U
خرابی
smash
U
خرابی
demolition
U
خرابی
havoc
U
خرابی
ruins
U
خرابی
ruining
U
خرابی
ruin
U
خرابی
failures
U
خرابی
failure
U
خرابی
ruination
U
خرابی
destruction
U
خرابی
rottenness
U
خرابی
faulted
U
خرابی
breakdowns
U
خرابی
breakdown
U
خرابی
wreckage
U
خرابی
dilapidation
U
خرابی
eversion
U
خرابی
disrepair
U
خرابی
faults
U
خرابی
fault
U
خرابی
wrecking
U
خرابی
desolation
U
خرابی
smashes
U
خرابی
wrecks
U
خرابی
wreck
U
خرابی
fail safe
U
با خرابی امن
fault description
U
توضیح خرابی
description of error
U
توضیح خرابی
error description
U
توضیح خرابی
equipment failure
U
خرابی تجهیزاتی
power failures
U
خرابی برق
fail-safe
U
با خرابی امن
failure rate
U
میزان خرابی
fail soft
U
با خرابی ملایم
failure free
U
بدون خرابی
failure rate
U
نرخ خرابی
power failure
U
خرابی برق
defect description
U
توضیح خرابی
to do execution
U
خرابی وارداوردن
car breakdown
U
خرابی اتومبیل
page fault
U
خرابی صفحه
transient failure
U
خرابی گذرا
insulation fault
U
خرابی نارسانا
fail softly
U
با خرابی ملایم
catastrophic failure
U
خرابی فجیع
collapse mechanism
U
مکانیزم خرابی
decayed
U
خرابی تنزل
disk crash
U
خرابی دیسک
the mischief of it is that'
U
خرابی ان اینست که
crashing
U
شکستگی خرابی
crashingly
U
شکستگی خرابی
crashed
U
شکستگی خرابی
wrack
U
خرابی بدبختی
crashes
U
شکستگی خرابی
crash
U
شکستگی خرابی
decay
U
خرابی تنزل
decays
U
خرابی تنزل
decaying
U
خرابی تنزل
failure prediction
U
پیش بینی خرابی
failure logcing
U
ثبت وقوع خرابی
failure safety
U
ایمنی در برابر خرابی
ravage
U
خرابی وارد اوردن
non destructive test
U
ازمایش بدون خرابی
reliability
U
ایمنی در برابر خرابی
ravaging
U
خرابی وارد اوردن
drinking was his ruin
U
باعث خرابی اوشد
ravages
U
خرابی وارد اوردن
ravaged
U
خرابی وارد اوردن
gum
U
رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gums
U
رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gumming
U
رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
creep
U
تغییر شکل تدریجی و کند ولی پیوسته یک ماده تحت تاثیرنیروی ثابت با تنش مداوم
creeps
U
تغییر شکل تدریجی و کند ولی پیوسته یک ماده تحت تاثیرنیروی ثابت با تنش مداوم
gummed
U
رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
terminal
U
خرابی که قابل تعمیر نیست
machines
U
خطای ناشی از خرابی قطعه
cleaned
U
بدون کثیفی یا خرابی یا برنامه
terminals
U
خرابی که قابل تعمیر نیست
machine
U
خطای ناشی از خرابی قطعه
mean time between failures
U
زمان میانگین بین دو خرابی
cleans
U
بدون کثیفی یا خرابی یا برنامه
cleanest
U
بدون کثیفی یا خرابی یا برنامه
clean
U
بدون کثیفی یا خرابی یا برنامه
wrackful
U
خراب کننده مسبب خرابی
machined
U
خطای ناشی از خرابی قطعه
destruct
U
خرابی عمدی موشک قبل ازپرتاب ان
auto
U
تا از خرابی در صورت قط ع برق جلوگیری شود
bombed out
U
خرابی غیر عادی کامپیوتر crash
maintainability
U
ویژگی مربوط به جداسازی وتعمیر یک خرابی
standby
U
که در صورت خرابی آماده استفاده است
machined
U
خطای ناشی خرابی سخت افزار
standbys
U
که در صورت خرابی آماده استفاده است
it spells ruin to the workmen
U
متضمن خانه خرابی کارگران است
degradation
U
کمبود توانایی پردازش به علت خرابی
corrective maintenance
U
جداسازی وتصحیح خرابی ها پس ازوقوع انها
autos
U
تا از خرابی در صورت قط ع برق جلوگیری شود
cable
U
ابزار بررسی قط عی یا خرابی در سیم کشی
on line fault tolerant system
U
سیستم تحمل خرابی درون خطی
failure
U
خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
failures
U
خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
machine
U
خطای ناشی خرابی سخت افزار
bombs
U
خرابی غیر عادی کامپیوتر crash
machines
U
خطای ناشی خرابی سخت افزار
bent
U
اسم رمز برای خرابی وسایل
cabled
U
ابزار بررسی قط عی یا خرابی در سیم کشی
bomb
U
خرابی غیر عادی کامپیوتر crash
detritus
U
چیزی که در نتیجه خرابی بدست اید
bombed
U
خرابی غیر عادی کامپیوتر crash
fail
U
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
fails
U
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
mtbf
U
زمان میانگین بین دو خرابی Failures Between eanTime
failed
U
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
cacogenics
U
رشتهای از علم درباره فسادو خرابی نژاد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com