Perdic | با جستجو یافتن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 209 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	hunt out U	با جستجو یافتن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	seek U	جستجو برای یافتن
	seeking U	جستجو برای یافتن
	seeks U	جستجو برای یافتن
	search U	نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
	searched U	نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
	searches U	نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
	searchingly U	نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
	head-hunting <idiom> U	جستجو کردن برای یافتن شخصی شایسته ولایق
Other Matches

	linear U	روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا به جواب برسد.
	searches U	روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
	searched U	روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
	search U	روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
	searchingly U	روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
	backwards U	جستجو برای دادهای که در محل نشانه گرد قرار دارد یا در انتهای فایل است و جستجو تا ابتدای فایل
	distributing U	سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
	distributes U	سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
	distribute U	سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
	propagating U	گشترش یافتن یا نشر یافتن
	propagates U	گشترش یافتن یا نشر یافتن
	propagate U	گشترش یافتن یا نشر یافتن
	propagated U	گشترش یافتن یا نشر یافتن
	trial and error <idiom> U	یافتن راه حلهای مناسب برای یافتن راهی مناسب
	searched U	جستجو
	querying U	جستجو
	on the lurk U	در جستجو
	seeking U	جستجو
	search U	جستجو
	hunted U	جستجو
	seek U	جستجو
	hunt U	جستجو
	hunts U	جستجو
	prowls U	جستجو
	investigations U	جستجو
	investigation U	جستجو
	inquisition U	جستجو
	inquisitions U	جستجو
	right of search U	حق جستجو
	prowling U	جستجو
	prowled U	جستجو
	prowl U	جستجو
	searches U	جستجو
	quests U	جستجو
	searchingly U	جستجو
	probe U	جستجو
	queries U	جستجو
	queried U	جستجو
	research U	جستجو
	look up U	جستجو
	researches U	جستجو
	researching U	جستجو
	seeks U	جستجو
	databases U	جستجو
	database U	جستجو
	rummage U	جستجو
	quest U	جستجو
	probes U	جستجو
	rummaging U	جستجو
	researched U	جستجو
	rummages U	جستجو
	query U	جستجو
	rummaged U	جستجو
	probed U	جستجو
	searches U	جستجو کردن
	to hunt up U	جستجو کردن
	ransacking U	جستجو کردن
	ransacked U	جستجو کردن
	hunt for U	جستجو کردن
	ransack U	جستجو کردن
	hunt up U	جستجو کردن
	to rummage U	جستجو کردن
	search and replace U	جستجو و جایگزینی
	to browse through U	جستجو کردن
	surveillance U	جستجو کردن
	ransacks U	جستجو کردن
	search U	جستجو کردن
	seach U	جستجو کردن
	quester U	جستجو کننده
	mouses U	جستجو کردن
	mouse U	جستجو کردن
	searchingly U	جستجو کردن
	searcher U	جستجو کننده
	to scratch about U	جستجو کردن
	searchers U	جستجو کننده
	to search after U	جستجو کردن
	to smell about U	جستجو کردن
	to feel after any thing	جستجو کردن
	track down <idiom> U	جستجو کردن
	disquisition U	تحقیق جستجو
	search results U	نتایج جستجو
	searchable U	قابل جستجو
	searching time U	زمان جستجو
	searchless U	بدون جستجو
	seeker U	جستجو کننده
	seeks U	جستجو کردن
	seeking U	جستجو کردن
	mouser U	جستجو کننده
	search string U	رشته جستجو
	corrective maintenance U	عمل جستجو
	snook U	جستجو کردن
	seed U	جستجو کردن
	seeds U	جستجو کردن
	search memory U	حافظه جستجو
	scours U	جستجو کردن
	search cycle U	چرخه جستجو
	scoured U	جستجو کردن
	searched U	جستجو کردن
	scour U	جستجو کردن
	hunt after U	جستجو کردن
	search key	کلید جستجو
	elimination U	در حین جستجو
	search result U	نتیجه جستجو
	to search U	جستجو کردن
	seek U	جستجو کردن
	wild goose chase <idiom> U	ناامیدانه جستجو کردن
	go through <idiom> U	جستجو وکنکاش کردن
	to make r. after something U	چیزی را جستجو کردن
	snooker U	بوکش جستجو کننده
	to hunt out U	جستجو کردن ویافتن
	HTTPD U	تصدیق و جستجو باشد
	average seek time U	مدت متوسط جستجو
	to sift through something U	با زیر و رو جستجو کردن
	had searched U	اگر جستجو میکردید
	global search and replace U	جستجو و جایگزینی سراسری
	search results U	نتیجه های جستجو
	tracer U	طراح جستجو کننده
	total search result U	مجموع نتیجه جستجو
	fibonacci search U	جستجو فیبو ناجی
	exhaustive search U	جستجو هر رکورد در پایگاه
	to grub about U	جستجو کردن [برای]
	tracers U	طراح جستجو کننده
	to search U	گشتن [جستجو کردن]
	traceable U	جستجو کردنی یافتنی
	to grub U	جستجو کردن [برای]
	to prospect [for] U	جستجو کردن [برای]
	search and clear U	جستجو و پاک کردن دشمن
	searched U	جستجو برای یک موضوع داده
	searchingly U	جستجو برای یک موضوع داده
	occultist U	جستجو کننده علوم پوشیده
	grubbed U	زمین کندن جستجو کردن
	grub U	زمین کندن جستجو کردن
	search U	جستجو برای یک موضوع داده
	grubs U	زمین کندن جستجو کردن
	searches U	جستجو برای یک موضوع داده
	They searched the whole town . U	تمام شهر را گشتند ( جستجو کردند )
	inscrutably U	چنانکه نتوان جستجو کردیا دریافت
	to seek somebody out U	جستجو برای پیدا کردن کسی
	to dig up U	با به هم زدن [جستجو کردن] از خاک در آوردن
	omission factor U	تعداد متنهای مربوطه که در یک جستجو گم شدند
	browses U	جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
	browsed U	جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
	browse U	جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
	to seek a remedy for something U	چاره یا درمان برای چیزی جستجو کردن
	scavenging U	جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون اجازه
	matches U	جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
	match U	جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
	areas U	جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
	dichotomizing search U	روش جستجو سریع برای استفاده از لیست داده ها.
	factor U	در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است
	factors U	در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است
	area U	جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
	seeks U	بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
	globally U	تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل
	global U	تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل
	case sensitive search U	جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
	occidentalist U	کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
	seeking U	بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
	seek U	بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
	trapdoors U	روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
	WAIS U	سیستمی که به کاربر امکان جستجو اطلاعات ذخیره شده در اینترنت میدهد
	trapdoor U	روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
	disjunctive search U	جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند
	searches U	فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
	to frisk [a person] U	دست روی بدن کسی کشیدن [در جستجو برای اسلحه یا مواد مخدر]
	search U	فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
	orbiting U	در رهگیری هوایی یعنی درحال چرخش یا دور بزنید وهدف را جستجو کنید
	hunter killer U	نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
	searched U	فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
	searchingly U	فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
	snoops U	بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
	snooped U	بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
	snoop U	بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
	snooping U	بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
	Shockwave U	سیستم سافت Maecromedia که به جستجو گر وب امکان نمایش جلوههای پیچیده چند رسانهای میدهد
	browser U	برنامه نرم افزاری که برای جستجو در صفحات www در اینترنت ذخیره شده است
	retrieval U	عمل جستجو, محل دادن وبهبود اطلاعات ازیک فایل یا رسانه ذخیره سازی
	cases U	تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد
	case U	تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد
	discover U	یافتن
	detect U	یافتن
	discovers U	یافتن
	find U	یافتن
	finds U	یافتن
	discovered U	یافتن
	discovering U	یافتن
	detected U	یافتن
	detecting U	یافتن
	detects U	یافتن
	transcending U	برتری یافتن
	attained U	دست یافتن
	attain U	دست یافتن
	deploys U	گسترش یافتن
	altering U	تغییر یافتن
	transcends U	برتری یافتن
	wind up U	پایان یافتن
	attaining U	دست یافتن
	to look oneself again U	بهبود یافتن
	lessens U	تقلیل یافتن
	transcend U	برتری یافتن