English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 70 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
venturesome U با تهور خطرناک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hot spot U نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
hot spots U نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
compromising emanation U پیام خطرناک از نظر تامین مخابراتی ارتباط خطرناک
run a risk <idiom> U ریسک خطرناک ،نا امن خیلی خطرناک
foolhardiness U تهور بی جا
parmia U تهور
impetuosity U تهور
temerity U تهور
boldness U تهور
enterprises U تهور
enterprise U تهور
intrepidity U بی پروایی تهور
foolhardy U دارای تهور بی مورد
foolhardiness U تهور از روی نادانی
hazardous U خطرناک
jeopardous U خطرناک
dicey U خطرناک
gravest U بم خطرناک
perilous U خطرناک
parlous U خطرناک
critical U خطرناک
herculean U خطرناک
unsafe U خطرناک
malignant U خطرناک
graves U بم خطرناک
grave U بم خطرناک
sthenic U قوی خطرناک
hazardous goods U کالاهای خطرناک
hazardous goods U امتعه خطرناک
danger bearing U سمت خطرناک
warm corner U جای خطرناک
disastrous U خطرناک فجیع
offensive weapon U سلاح خطرناک
pernicious anemia U کم خونی خطرناک
death traps U بسیار خطرناک
death trap U بسیار خطرناک
dangerousness U وضعیت خطرناک
dangerous play U بازی خطرناک
marginal U حاشیهای خطرناک
serious U سخت خطرناک
dangerously U بطور خطرناک
between wind and water U در جای خطرناک
black body U قسمت خطرناک
black propaganda U تبلیغات خطرناک
predicaments U وضع خطرناک
predicament U وضع خطرناک
critically wounded U مجروح خطرناک
danger area U منطقه خطرناک
perilously U بطور خطرناک
danger space U فضای خطرناک
hairy <idiom> U خطرناک [اصطلاح روزمره]
dicey <idiom> U خطرناک [اصطلاح روزمره]
danger space U فضای هوایی خطرناک
breakneck U فوق العاده خطرناک
pixies U ادم بازیگوش و خطرناک
malignantly U بطور خطرناک یاردی
pixie U ادم بازیگوش و خطرناک
pixy U ادم بازیگوش و خطرناک
calamitous U مصیبت بار خطرناک
imminent U قریب الوقوع خطرناک
cockatrice U ادم خیلی مضر و خطرناک
subcritical U زیر مرحله خطرناک وبحرانی
krait U مار سمی و خطرناک هندی
porbeagle U کوسه ماهی خطرناک اقیانوس
near collision U فاصله خیلی خطرناک برای دو هواپیما
wipe out U افتادن خطرناک از روی تخته موج
aldis lmap U چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود
small craft warning U پرچم قرمز یا چراغ قرمزبعلامت باد شدید و دریای خطرناک
labeled cargo U کالای برچسب دار کالای علامت داری که معمولا خطرناک است
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com