English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
most significant bit U با ارزش ترین بیت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
carried U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
end U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
most significant digit U با ارزش ترین رقم
Other Matches
nethermost U پایین ترین زیر ترین
book value U ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
combat resolution U تعیین جزئی ترین رده رزمی جزئی ترین رده شرکت کننده در رزم
ad valorem U به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
court rug U فرش تالاری یا درباری [این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
neoclassical theory of value U تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
value added U قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
no par value U بدون ارزش واقعی بی ارزش
axiological U وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
capital gain U منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
currency devaluation U کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
backmost U پس ترین
leftmost U سمت چپ ترین
undermost U زیر ترین
aftmost U عقب ترین
least significant U کم اهمیت ترین
nethermost U پست ترین
lower most U پایین ترین
lowermost U پایین ترین
undermost U پایین ترین
lowest U پایین ترین
most significant U پراهمیت ترین
more like;most like U شبیه ترین
midmost U میان ترین
proto U مهم ترین
middlemost U میان ترین
meritorious U شایسته ترین
driest U خشک ترین
topmost U اعلی ترین
furthest U پیشرفته ترین
rightmost U راست ترین
eldest U مسن ترین
first and foremost <adv.> U پیش ترین
backmost U عقب ترین
most important <adj.> U مهم ترین
bottommost U پایین ترین
westernmost U غربی ترین
arrant U بدنام ترین
best U عظیم ترین
foremost U پیش ترین
drier U : خشک ترین
downmost U پایین ترین
lattermost U عقب ترین
rearmost U عقب ترین
lattermost U پست ترین
hindmost U عقب ترین
best U شایسته ترین پیشترین
heartstring U عمیق ترین احساسات دل
top flight U اعلی ترین مرتبه
tenth rate U پایین ترین درجه
most significant digit U با اهمیت ترین رقم
bottom price U پائین ترین قیمت
neap U خفیف ترین جزر و مد
neap tide U پائین ترین جزر و مد
tenth rate U از پایین ترین جنس
tick U سخت ترین مرحله
aftermost U عقب ترین واپسین
royal road U اسان ترین راه
most significant bit U با اهمیت ترین بیت
next U نزدیک ترین پس ازان
least significant digit U کم اهمیت ترین رقم
innermost U داخلی ترین دراعماق
eastermost U شرقی ترین نقطه
full-backs U عقب ترین بازی کن
easternmost U شرقی ترین نقطه
least significant bit U کم اهمیت ترین بیت
lsb U کم اهمیت ترین بیت
full-back U عقب ترین بازی کن
ticked U سخت ترین مرحله
ticks U سخت ترین مرحله
fullback U جای عقب ترین بازی کن
main battle tank U قوی ترین تانک رزمی
primitive data type U ساده ترین شکل داده
combat resolution U پایین ترین رده رزمی
lower high water U پایین ترین پیشرفت اب دریا
culminant U درمرتفع ترین موضع کامل
curtal step U پایین ترین پله پلگان
last U پایین ترین درجه یا مقام
lasted U پایین ترین درجه یا مقام
lasts U پایین ترین درجه یا مقام
exosphere U خارجی ترین لایه اتمسفر
curtail step U پایین ترین پله پلگان
admirals U عالی ترین افسرنیروی دریایی
thermosphere U خارجی ترین لایه اتمسفر
troposphere U پایین ترین بخش اتمسفر
sternmost U عقب ترین قسمت کشتی
admiral U عالی ترین افسرنیروی دریایی
Put your warmest clothes on . U گرم ترین لباسهایت را تن کرد
upmost U عالی ترین بالاترین درجه
least developed countries U پائین ترین کشورهای در حال توسعه
supremum U کوچک ترین کران بالا [ریاضی]
least common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ک.م.م] [ریاضی]
heart strings U عمیق ترین احساسات دل رشته هایاریسمانهای دل
next of kin U نزدیک ترین خویشاوندان منسوب بلافصل
lower low water U پایین ترین پست رفت اب دریا
last but not least <idiom> U آخرین موقعیت وپر اهمیت ترین
lowest common multiple [LCM] U کوچک ترین مضرب مشترک [ک.م.م] [ریاضی]
This is the easisrt way. U این آسان ترین راه است
least upper bound [lub, LUB] U کوچک ترین کران بالا [ریاضی]
master pick U پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
master tooth U پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
bottom U با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
smallest common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
lowest common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
least common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
skirting armor U ضخیم ترین قسمت زره تانک
subcutis U عمیق ترین قسمت زیر پوست
belly U کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
bellies U کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
bottoms U با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
best-seller U پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
greatest common divisor U بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک [ریاضی]
greatest common factor [GCF] U بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک [ریاضی]
highest common factor [HCF] U بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک [ریاضی]
best-sellers U پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
aftermost U نزدیکترین دگل عقب کشتی پست ترین
best seller U پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
white wool U [مرغوب ترین نوع پشم از لحاظ رنگ]
endodermis U داخلی ترین بافت پوسته ریشه وساقه
greatest common divisor [gcd] U بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک [ریاضی]
This is the oldest Persian script in existence. U این قدیمی ترین خط فارسی موجود است
rock-bottom U کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
knight bachelor U پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
rock bottom U کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
water collecting sump U پایین ترین نقطه در یک سیستم که در ان اب جمع میشود
msd U با اهمیت ترین رقم Digit Significant ost
msb U با اهمیت ترین بیت Bit Significant ost
dynamically U ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
dynamic U ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
intima U درونی ترین غشاء پوششی رگها و سایررباطهای بدن
physical U پایین ترین لایه استاندارد شبکه ISO/OSI
Milco U میلکو [مرغوب ترین فرش رومانی با چله پنبه ای]
The box office star of 1980. U پول ساز ترین هنر پیشه سال 1980
ahmad U اسم حضرت رسول اکرم -ستوده تر- برگزیده ترین
geodesic U کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه درروی سطح
master U مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
masters U مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
geodetic U کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه در روی سطح
mastered U مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
high fidelity U ایجاد صدا با عالی ترین درجه وشباهت زیاد به اصل ومبداء ان
bilge U پایین ترین قسمت ساختمان هواپیما که اب کثافات و دیگرضایعات در ان جمع میشود
garboard U پایین ترین حاشیه چوبی یااهنی که روی حمال کشتی قرارمیدهند
geodetical U کوتاه ترین خطی که دونقطه رادر روی سطحی بهم میپوند د
geodeticline U کوتاه ترین خطی که دونقطه رادر روی سطحی بهم میپوند د
hyperfocal distance U نزدیک ترین فاصلهای که ازانجا میتوان عکس برداری واضح وروشن نمود
optimum U سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و بازیابی را به داده ذخیره شده دارد
weakest maintained U ضعیف ترین مخلوط سوخت که تحت شرایط معین میتواندتوان را بیشینه نگهدارد
circular carpet U قالی مدور یا دایره ای شکل که قدیمی ترین آن مربوط به قرن شانزدهم میلادی می باشد
silicon valley U محلی در دره سانتاکلارای کالیفرنیا باگسترده ترین تمرکز تجارت وکار تکنولوژی عالی در جهان
minimum U سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و زمان بازیابی را برای داده ذخیره شده دارد
Pentium Pro U قوی ترین پردازنده موجود سافت Intel. که جایگزین Pentium میشود برای PCهای با کارایی بالا
naught U بی ارزش
low grade U کم ارزش
low level U کم ارزش
shotten U بی ارزش
market value U ارزش
picayubnish U بی ارزش
picayune U بی ارزش
treasure U با ارزش
worthless U بی ارزش
trivalence U سه ارزش
trivalency U سه ارزش
good for nothing U بی ارزش
worthiness U ارزش
fustian U بی ارزش
worm eaten U بی ارزش
no par U بی ارزش
regardant U با ارزش
unvalued U بی ارزش
rewarding U پر ارزش
junky U بی ارزش
small change U کم ارزش
brummagem U کم ارزش
brummagem U بی ارزش
big ticket U با ارزش
price U ارزش
cost U ارزش
rubbish U بی ارزش
prices U ارزش
punks U بی ارزش
valueless U بی ارزش
avail U ارزش
valuing U ارزش
punk U بی ارزش
worth U ارزش
worth U با ارزش
raffish U بی ارزش
value U ارزش
values U ارزش
loan value U ارزش استقراض
loan value U ارزش وام
limiting value U ارزش نهایی
loss of value U افت ارزش
logical value U ارزش منطقی
manufacture cost U ارزش ساخت
man friday U کمک با ارزش
value in use U ارزش استفاده
maintenance cost U ارزش نگهداری
use value U ارزش استعمال
valuably U بطور با ارزش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com