English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
music mistress U بانویی که موزیک یاد میدهد معلمه موسیقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
melodies U مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
melody U مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
musicom U یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
tutoress U معلمه
ladify U بپایه بانویی رسیدن
ask for a lady's hand U تقاضای ازدواج با بانویی کردن
pattern lady U بانویی که سرمشق بانوان دیگر باشد
nursery governess U بانویی که کودکان را هم پرستاروهم اموزگاراست پرستار اموزگار
play by ear <idiom> U توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
soubrette U بانویی که درنمایشات نقش فضولباشی ودسیسه کار را بازی میکند مسخره
to sight-read something U از روی ورقه [نت موسیقی] آلت موسیقی بازی کردن
MIDI Mapper U برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
MIDI file U فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
music U موزیک
bands U قسمت موزیک
dead march U موزیک عزا
waltzing U موزیک و رقص
waltzes U موزیک و رقص
waltzed U موزیک و رقص
make music U موزیک ساختن
play music U موزیک ساختن
ambient music U موزیک متن
larghetto U موزیک ملایم
indiental music U موزیک همراه
background music U موزیک متن
background sound U موزیک متن
waltz U موزیک و رقص
band U قسمت موزیک
A military band. U دسته موزیک نظامی
bandmaster U رئیس دستهء موزیک
an airy music U ساز یا موزیک با روح
to keep step to a band U مطابق موزیک پازدن
bandwagon U عرابهء دستهء موزیک سیار
string band U دسته موزیک سازهای سیمی
drum majorette U زنی که رهبر طبالان است پیرو موزیک
the piping time U زمان صلح که بجای موزیک جنگی نی وسازهای دیگرمی نوازند
band shell U جایگاه دستهء موزیک که عقب ان بشکل صدف مقعر بزرگی است
logical U حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
dma U UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
sound off U فرمان موزیک را شروع کنید فرمان مارش کوتاه
graphics U پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
support U CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
ToolTips U برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
supervisory U 1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
HTML U مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
march U راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
marching U راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
marched U راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
marches U راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
ear for music U موسیقی
treble staff U موسیقی
treble clef U موسیقی
ragtime U در موسیقی
music U موسیقی
music synthesizer U ایجادکننده موسیقی
beats U ضربت موسیقی
beat U ضربت موسیقی
instrumentally U با الت موسیقی
instructor of music U مشاق موسیقی
music therapy U موسیقی درمانی
musical ability U توانش موسیقی
subdominant U نت چهارم موسیقی
carillon U زنگهای موسیقی
background sound U موسیقی پس زمینه
background music U موسیقی پس زمینه
ambient music U موسیقی پس زمینه
background sound U موسیقی متن
background music U موسیقی متن
ambient music U موسیقی متن
play music U موسیقی ساختن
make music U موسیقی ساختن
philharmonic U عاشق موسیقی
unvocal U بدون موسیقی
musical language U زبان موسیقی
musicality U برابری با موسیقی
musicality U ذوق موسیقی
musicalness U برابری با موسیقی
musicalness U ذوق موسیقی
musicology U موسیقی شناسی
chamber music U موسیقی مجلسی
noteless U غیر موسیقی
quire U گروه کر [موسیقی]
musicologist U موسیقی شناس
pricks U نقطه نت موسیقی
disco U موسیقی دیسکو
boogies U موسیقی بوگی
ragtime U موسیقی ضربی
boogies U موسیقی راک
music hall U سالن موسیقی
music halls U سالن موسیقی
boogieing U موسیقی بوگی
opus U قطعه موسیقی
opuses U قطعه موسیقی
concerto U قطعه موسیقی
concertos U قطعه موسیقی
musician U موسیقی دان
musical instruments U الت موسیقی
musical instrument U الت موسیقی
pricking U نقطه نت موسیقی
pricked U نقطه نت موسیقی
prick U نقطه نت موسیقی
forte U موسیقی بلند
fortes U موسیقی بلند
note U نت موسیقی نوشتن
notes U نت موسیقی نوشتن
noting U نت موسیقی نوشتن
carillons U زنگهای موسیقی
computer music U موسیقی کامپیوتری
discos U موسیقی دیسکو
jazz U موسیقی جاز
musicians U موسیقی دان
devotion to music U دلبستگی به موسیقی
electronic music U موسیقی الکترونیکی
boogied U موسیقی راک
boogie U موسیقی بوگی
euterpe U الهه موسیقی
fa U چهارمین نت موسیقی
boogie U موسیقی راک
boleros U موسیقی بولرو
boogied U موسیقی بوگی
boogieing U موسیقی راک
soundtrack U موسیقی ضبط شده
soundtracks U موسیقی ضبط شده
soul music U موسیقی مذهبی سیاهپوستان
band U دستهء موسیقی اتحاد
intermezzo U قطعه موسیقی کوتاه
wind instruments U الات موسیقی بادی
serenades U قطعه موسیقی عاشقانه
serenade U قطعه موسیقی عاشقانه
serenaded U قطعه موسیقی عاشقانه
serenading U قطعه موسیقی عاشقانه
octave U نتهای هشتگانه موسیقی
bands U دستهء موسیقی اتحاد
octaves U نتهای هشتگانه موسیقی
wind instrument U الات موسیقی بادی
tin pan alley U جماعت موسیقی دانان
musically U مطابق اصول موسیقی
bandsmen U عضو دستهء موسیقی
bandsman U عضو دستهء موسیقی
dulcet U نوعی الت موسیقی
castanet U یک نوع الت موسیقی
duos U اواز یا موسیقی دونفری
duo U اواز یا موسیقی دونفری
symphonies U قطعه طولانی موسیقی
reed U الت موسیقی بادی
lyrical U غزلی موسیقی یا شعربزمی
noting U اهنگ صدا نت موسیقی
notes U اهنگ صدا نت موسیقی
note U اهنگ صدا نت موسیقی
duet U قطعه موسیقی یا اوازدونفری
duets U قطعه موسیقی یا اوازدونفری
chiming U ترتیب زنگهای موسیقی
plainsong U سرودمناجاتی و بدون موسیقی
chime U ترتیب زنگهای موسیقی
talent for musics U استعداد یا ذوق موسیقی
tablature U نوعی علائم موسیقی
postlude U قطعه موسیقی پایان
percussion instrument U الات موسیقی ضربی
melodies U صدای موسیقی نوا
melody U صدای موسیقی نوا
symphony U قطعه طولانی موسیقی
immusical U خارج ازقواعد موسیقی
glockenspiel U نوعی الت موسیقی
gavotte U موسیقی این رقص
gavote U موسیقی این رقص
euphonium U یکجورالت موسیقی بادی
etude U قطعهء موسیقی کوتاه
medley U قطعه موسیقی مختلط
medleys U قطعه موسیقی مختلط
banstand U محل دستهء موسیقی
chimes U ترتیب زنگهای موسیقی
kettledrums U کوسها [ساز موسیقی]
kettledrums U دهل ها [ساز موسیقی]
timpani U دهل ها [ساز موسیقی]
kettledrums U تیمپانی ها [ساز موسیقی]
timpani U تیمپانی ها [ساز موسیقی]
timpano U دهل [ساز موسیقی]
anvil U سندان [آلت موسیقی]
march U موسیقی نظامی یا مارش
marched U موسیقی نظامی یا مارش
timpani U کوسها [ساز موسیقی]
marches U موسیقی نظامی یا مارش
chimed U ترتیب زنگهای موسیقی
marching U موسیقی نظامی یا مارش
timpano U کوس [ساز موسیقی]
stroke [guitar] U زدن [گیتار] [موسیقی]
playing U الت موسیقی نواختن
to play [the] harp U چنگ زدن [موسیقی]
to harp U چنگ زدن [موسیقی]
Beautiful music ( weather ) . U موسیقی ( هوای ) قشنگ
plays U الت موسیقی نواختن
play U الت موسیقی نواختن
played U الت موسیقی نواختن
reed organ U یکنوع الت موسیقی بادی
accent mark U یکی از علائم تکیه در موسیقی
orpheus U ارفیوس موسیقی دادن و شاعر
fugues U نوعی الت بادی موسیقی
cithara U یکنوع الت موسیقی قدیمی
harmonicas U الت موسیقی شبیه سنتور
range of music U حدود یا میدان علم موسیقی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com