Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
mine strip
U
باند مین گذاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
strip
U
نوار مین گذاری باند فرود موقتی
Other Matches
approach schedule
U
برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
course light
U
روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود
interband transition
U
انتقال باند- باند
control surface
U
کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
residential investments
U
سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle
U
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
punctuation mark
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
overcapitalization
U
سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
desired investment
U
سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
punctuation marks
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
cooperative scorer
U
بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
unintended investment
U
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
band
U
باند
bands
U
باند
band width
U
باند
j band
U
باند فرکانس
broadband
U
پهن باند
Citizens' Band
U
باند شهروندان
Citizens' Band
U
باند خصوصی
side band
U
ساید باند
wavebands
U
باند موج
Gate
U
ورودی به باند
side band
U
باند کناری
error band
U
باند خطا
run way
U
باند فرود
airstrips
U
باند فرودگاه
airstrip
U
باند فرودگاه
strapping
U
باند پیچی
strip
U
باند فرود
photographic strip
U
باند عکاسی
broad band
U
باند پهن
x band
U
باند- ایکس
x band
U
باند فرکانس
k band
U
باند فرکانس
band width
U
پهنای باند
bandwidth
U
پهنای باند
runways
U
باند پرواز
approach route
U
مسیرفرود به باند
wave band
U
باند موج
runways
U
باند فرودگاه
approach line
U
خط تقرب به باند
p band
U
باند فرکانس
landing strip
U
باند فرود
runway
U
باند فرودگاه
baseband
U
باند پایه
wideband
U
پهنای باند
landing strips
U
باند فرود
runway
U
باند پرواز
air strip
U
باند فرودگاه
broad band
U
پهن باند
waveband
U
باند موج
frequency band
U
باند بسامد
frequency band
U
باند فرکانس
interband
U
باند میانی
intermediate band
U
باند میانی
band
U
باند بانداژ
hachi maki
U
باند دور سر
guard band
U
باند نگهبان
energy band
U
باند انرژی
bands
U
باند بانداژ
ground speed
U
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
memory bandwidth
U
پهنای باند حافظه
launching pad
U
باند پرتاب موشک
wideband channel
U
کانال پهن باند
bleeding
U
باند تداخل امواج
band switch
U
کلید تغییر باند
narrowband
U
پهنای باند باریک
landing mat
U
باند فرود اضطراری
frequency band compression
U
تراکم باند فرکانس
launching pads
U
باند پرتاب موشک
image band
U
باند فرکانس تصویر
long wave band
U
باند موج بلند
broadband channel
U
کانال پهن باند
broadband antenna
U
انتن با باند گسترده
wideband channel
U
مجرای پهن باند
modulation handwidth
U
پهنای باند مدولاسیون
aperiodic antenna
U
انتن با باند گسترده
approach route
U
مسیر تقرب به باند
broadband exchange
U
تعویض پهن باند
air strip
U
باند فرود یاپرواز
interband telegraphy
U
تلگراف باند میانی
nominal bandwidth
U
پهنای باند نامی
broadband channel
U
مجرای پهنای باند
broadband amplifier
U
فزونساز باند گسترده
approach end
U
ابتدای باند فرود
frequency band width
U
پهنای باند فرکانس
public
U
روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
vestigial sideband transmission
U
پخش باند جانبی مانده
band pass filter circuit
U
مدار صافی باند پاس
full beam spread
U
باند کامل روشن کننده
band change switch
U
کلید تغییر باند فرکانس
approach time
U
زمان نزدیک شدن به باند
asymmetrical sideband transmission
U
پخش باند جانبی مانده
input output bandwidth
U
پهنای باند ورودی- خروجی
roll out
U
دویدن هواپیما روی باند
intermediate frequency band filter
U
صافی باند فرکانس میانی
interband recombination
U
ترکیب مجدد باند میانی
impluse bandwith
U
پهنای باند ضربه جریان
overshoot
U
فرودسایشی هواپیما روی باند
overshoots
U
فرودسایشی هواپیما روی باند
overshooting
U
فرودسایشی هواپیما روی باند
landing strips
U
باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
angle of departure
U
زاویه صعود هواپیما از روی باند
turn off guidance
U
هدایت هواپیماروی باند تاکسی کردن
landing strip
U
باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
heliports
U
باند فرود و پرواز هلی کوپتر
heliport
U
باند فرود و پرواز هلی کوپتر
gantlope
U
باند برای دست دعوت به مارزه
strip alert
U
اماده باش روی باند فرود
gantelope
U
باند برای دست دعوت به مبارزه
taxied
U
حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxiing
U
حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxies
U
حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxi
U
حرکت هواپیماها روی باند فرود
arresting barrier
U
چتر کم کننده سرعت هواپیمادر روی باند
straps
U
باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
strap
U
باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
traffic control
U
کنترل امد و رفت درجاده یا باند پرواز
contact lights
U
چراغهای سفید در دو طرف باند موازی با خط مرکز ان
fuze
U
ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing
U
چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
aggregate
U
کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
aggregates
U
کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
aldis lmap
U
چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود
baseband
U
مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
base band
U
مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
in band signalling
U
ارسال داده که سیگنال حمل آن در پهنای باند کابل یا رسانه ارسالی است
base band
U
روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
baseband
U
روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
band project filter
U
فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
fractional
U
اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
stream takeoff
U
حالت موجی هواپیماها درحال برخاستن پشت سر هم پرواز از روی باند به صورت موج پشت سر هم
coding
U
کد گذاری
indention
U
تو گذاری
lineation
U
خط گذاری
G.
U
استاندارد در چند رسانهای و مستقیم مخابرات برای موضوع سیگنال صوتی با پهنای باند a کیلوهرتز که روی کانال ای با فرفیت a کیلوبایت در ثانیه ارسال میشود
teleran system
U
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
investments
U
سرمایه گذاری
pagination
U
صفحه گذاری
nomographer
U
قانون گذاری
grading
U
نمره گذاری
nomenclauture
U
نام گذاری
scaling
U
مقیاس گذاری
pricing
U
قیمت گذاری
legislation
U
قانون گذاری
policy-making
U
سیاست گذاری
policy making
U
سیاست گذاری
coronation
U
تاج گذاری
ovulation
U
تخمک گذاری
sanding
U
ماسه گذاری
nomography
U
فن قانون گذاری
investment
U
سرمایه گذاری
scoring
U
نمره گذاری
ovulations
U
تخمک گذاری ها
costing
U
هزینه گذاری
costing
U
قیمت گذاری
lable
U
جهت گذاری
coronations
U
تاج گذاری
capitalization
U
سرمایه گذاری
dateline
U
تاریخ گذاری
aggradation
U
ابرفت گذاری
demomination
U
نام گذاری
limit of load
U
حد بار گذاری
lettering
U
حروف گذاری
impressions
U
نشان گذاری
impression
U
نشان گذاری
lodgement
U
ودیعه گذاری
cupellation
U
قال گذاری
inunction
U
مرهم گذاری
hyphenation
U
خط تیره گذاری
ingravescence
U
رو بشدت گذاری
codes and codification
U
علامت گذاری
interposition
U
پا میان گذاری
idegraphy
U
نشان گذاری
iatraliptics
U
مرهم گذاری
hypothecation
U
رهن گذاری
hypothecation
U
گرو گذاری
lodgment
U
ودیعه گذاری
spacing
U
فاصله گذاری
dimensioning
U
اندازه گذاری
valuations
U
ارزش گذاری
minelaying
U
مین گذاری
valuation
U
ارزش گذاری
edgings
U
لبه گذاری
edging
U
لبه گذاری
trapping
U
تله گذاری
disposure
U
درمعرض گذاری
coding
U
علامت گذاری
coding
U
کد گذاری چیزی
mark sensing
U
نشان گذاری
mining
U
مین گذاری
numbering
U
شماره گذاری
indentations
U
دندانه گذاری
indentation
U
دندانه گذاری
piping
U
لوله گذاری
insertion
U
جوف گذاری
devises
U
ارث گذاری
synthesize
U
هم گذاری کردن
synthesising
U
هم گذاری کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com