Perdic | باند | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 141 (6 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	band U	باند
	bands U	باند
	band width U	باند

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	course light U	روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود
	approach schedule U	برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
	interband transition U	انتقال باند- باند
	control surface U	کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
	baseband U	باند پایه
	band width U	پهنای باند
	bandwidth U	پهنای باند
	airstrip U	باند فرودگاه
	photographic strip U	باند عکاسی
	airstrips U	باند فرودگاه
	approach route U	مسیرفرود به باند
	approach line U	خط تقرب به باند
	run way U	باند فرود
	side band U	باند کناری
	side band U	ساید باند
	air strip U	باند فرودگاه
	broad band U	پهن باند
	broad band U	باند پهن
	broadband U	پهن باند
	guard band U	باند نگهبان
	interband U	باند میانی
	intermediate band U	باند میانی
	frequency band U	باند فرکانس
	frequency band U	باند بسامد
	j band U	باند فرکانس
	k band U	باند فرکانس
	error band U	باند خطا
	energy band U	باند انرژی
	p band U	باند فرکانس
	hachi maki U	باند دور سر
	strip U	باند فرود
	x band U	باند- ایکس
	Citizens' Band U	باند شهروندان
	runway U	باند پرواز
	Gate U	ورودی به باند
	runways U	باند پرواز
	waveband U	باند موج
	landing strips U	باند فرود
	landing strip U	باند فرود
	x band U	باند فرکانس
	runway U	باند فرودگاه
	strapping U	باند پیچی
	wave band U	باند موج
	wideband U	پهنای باند
	band U	باند بانداژ
	bands U	باند بانداژ
	wavebands U	باند موج
	runways U	باند فرودگاه
	Citizens' Band U	باند خصوصی
	ground speed U	سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
	bleeding U	باند تداخل امواج
	approach route U	مسیر تقرب به باند
	launching pad U	باند پرتاب موشک
	approach end U	ابتدای باند فرود
	broadband antenna U	انتن با باند گسترده
	launching pads U	باند پرتاب موشک
	wideband channel U	کانال پهن باند
	frequency band compression U	تراکم باند فرکانس
	frequency band width U	پهنای باند فرکانس
	air strip U	باند فرود یاپرواز
	wideband channel U	مجرای پهن باند
	interband telegraphy U	تلگراف باند میانی
	aperiodic antenna U	انتن با باند گسترده
	image band U	باند فرکانس تصویر
	landing mat U	باند فرود اضطراری
	broadband exchange U	تعویض پهن باند
	nominal bandwidth U	پهنای باند نامی
	band switch U	کلید تغییر باند
	narrowband U	پهنای باند باریک
	modulation handwidth U	پهنای باند مدولاسیون
	mine strip U	باند مین گذاری
	memory bandwidth U	پهنای باند حافظه
	broadband amplifier U	فزونساز باند گسترده
	broadband channel U	کانال پهن باند
	broadband channel U	مجرای پهنای باند
	long wave band U	باند موج بلند
	roll out U	دویدن هواپیما روی باند
	band pass filter circuit U	مدار صافی باند پاس
	full beam spread U	باند کامل روشن کننده
	approach time U	زمان نزدیک شدن به باند
	impluse bandwith U	پهنای باند ضربه جریان
	overshoot U	فرودسایشی هواپیما روی باند
	input output bandwidth U	پهنای باند ورودی- خروجی
	band change switch U	کلید تغییر باند فرکانس
	interband recombination U	ترکیب مجدد باند میانی
	intermediate frequency band filter U	صافی باند فرکانس میانی
	vestigial sideband transmission U	پخش باند جانبی مانده
	asymmetrical sideband transmission U	پخش باند جانبی مانده
	overshooting U	فرودسایشی هواپیما روی باند
	overshoots U	فرودسایشی هواپیما روی باند
	strip alert U	اماده باش روی باند فرود
	turn off guidance U	هدایت هواپیماروی باند تاکسی کردن
	angle of departure U	زاویه صعود هواپیما از روی باند
	taxiing U	حرکت هواپیماها روی باند فرود
	taxied U	حرکت هواپیماها روی باند فرود
	taxi U	حرکت هواپیماها روی باند فرود
	heliports U	باند فرود و پرواز هلی کوپتر
	taxies U	حرکت هواپیماها روی باند فرود
	heliport U	باند فرود و پرواز هلی کوپتر
	gantlope U	باند برای دست دعوت به مارزه
	landing strips U	باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
	landing strip U	باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
	gantelope U	باند برای دست دعوت به مبارزه
	arresting barrier U	چتر کم کننده سرعت هواپیمادر روی باند
	traffic control U	کنترل امد و رفت درجاده یا باند پرواز
	strap U	باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
	contact lights U	چراغهای سفید در دو طرف باند موازی با خط مرکز ان
	straps U	باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
	strip U	نوار مین گذاری باند فرود موقتی
	aggregate U	کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
	aggregates U	کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
	baseband U	مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
	aldis lmap U	چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود
	base band U	مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
	in band signalling U	ارسال داده که سیگنال حمل آن در پهنای باند کابل یا رسانه ارسالی است
	baseband U	روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
	base band U	روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
	band project filter U	فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
	fractional U	اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
	attitude director indicator U	دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
	stream takeoff U	حالت موجی هواپیماها درحال برخاستن پشت سر هم پرواز از روی باند به صورت موج پشت سر هم
	G. U	استاندارد در چند رسانهای و مستقیم مخابرات برای موضوع سیگنال صوتی با پهنای باند a کیلوهرتز که روی کانال ای با فرفیت a کیلوبایت در ثانیه ارسال میشود
	teleran system U	نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
	runways U	راه پرواز باند پرواز
	runway U	راه پرواز باند پرواز
	taxiway U	راه تاکسی یا باند تاکسی
	taximan U	متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند
	arresting gear U	دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
	ground readiness U	اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
	cell relay U	روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند
	approached U	نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
	approach U	نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
	approaches U	نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
	fibre distributed data interface II U	استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
	fibre U	که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
	fiber U	که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
	fibres U	که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
	approach formation U	صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن