Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
he has a spite against me
U
بامن کینه یاعداوت دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
he has a spite against me
U
بامن لج دارد
it speaks well for him
U
بامن نظرمساعد دارد
it stand well with him
U
بامن نظرمساعدی دارد
He is distantly related to me .
U
بامن نسبت دوری دارد
She gave me a raw deal .
U
بامن بد معامله کرد
it speaks well for him
U
بامن خوب است
it stand well with him
U
بامن خوب است
he treated me as a child
U
بامن مانند بچه رفتارکرد
Come along and keep me company.
U
بامن بیا تا تنها نباشم
He gave me a square deal .
U
بامن منصفانه معامله کرد
please do me a service
U
خواهشمندم یک همراهی بامن بکنید
She was off hand with me today.
U
امروز بامن سر سنگین بود ( بی اعتنا ء )
scalar
U
متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
am i right or wrong
U
ایامن درست میگویم یانه ایاحق بامن است یانه
grudge
U
کینه
bloody-minded
U
کینه کش
onomastic
U
کینه
unforgiving
U
کینه جو
grudges
U
کینه
rancor
U
کینه
hatred
U
کینه
grudged
U
کینه
grudged
U
لج کینه
venom
U
کینه
bloody-mindedness
U
کینه کش
bloody minded
U
کینه کش
rancorousness
U
کینه
grudges
U
لج کینه
enmity
U
کینه
vengeance
U
کینه
grudge
U
لج کینه
spitefulness
U
کینه
animosity
U
کینه
vindictive
U
کینه جو
rancour
U
کینه
pigeon livered
U
بی کینه
spite
U
کینه
revengeful
U
کینه توز
malignant
U
کینه جو بدخواه
implacable
U
کینه توز
inveterate
U
کینه امیز
out of spite
U
از روی کینه یا لج
maliciousness
U
کینه جوئی
spite
U
کینه ورزیدن
vindictiveness
U
کینه جوئی
spiteful
U
کینه توز
peeve
U
کینه غرض
despite
U
کینه ورزیدن
revengefulness
U
کینه جوئی
malignancy
U
کینه جویی
rancorousness
U
کینه ورزی
to bear enmity
U
کینه ورزیدن
grudgingly
U
از روی کینه یا لج
despiteous
U
کینه دار
vindictively
U
کینه جویانه
revengefully
U
کینه جویانه
maliciously
U
کینه جویانه
spitefully
U
از روی کینه و لج
vengeanee
U
کینه جوئی
virulent
U
تند کینه جو
vengeful
U
کینه توز
despiteful
U
کینه توز
virulently
U
تند کینه جو
malice
U
کینه توزی
vengefully
U
از روی کینه جوئی
venomous
U
سمی کینه توز
avenge
U
کینه جویی کردن
avenges
U
کینه جویی کردن
venge
U
کینه توزی کردن
avenged
U
کینه جویی کردن
avenging
U
کینه جویی کردن
revenges
U
کینه جویی کردن
revenge
U
کینه جویی کردن
wrathful
U
کینه جویی کردن
revenged
U
کینه جویی کردن
nemesis
U
کینه جویی انتقام
revenging
U
کینه جویی کردن
malignantly
U
کینه جویانه خبیثانه
rancorously
U
ازروی کینه وبغض
hating
U
بیزار بودن کینه ورزیدن
to take vengeance on a person
U
از کسی کینه جویی کردن
wrathful
U
عشق یا کینه خودرا اشکارکردن
to cut up rough
U
کینه جویی یا کج خویی کردن
To nurse a grudge against someone.
U
از کسی کینه بدل گرفتن
implacability
U
تسکین ناپذیری کینه توزی
hate
U
بیزار بودن کینه ورزیدن
hated
U
بیزار بودن کینه ورزیدن
dispiteous
U
نفرت اور کینه توز
hates
U
بیزار بودن کینه ورزیدن
blood feud
U
کینه وعداوت خانوادگی دشمنی دیرین
. The car is gathering momentum.
U
اتوموبیل دارد دور بر می دارد
Walls have ears
<idiom>
U
دیوار موش دارد و موش گوش دارد
[اصطلاح]
labor theory of value
U
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
gloat
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloating
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloats
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloated
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
enclave economices
U
اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears
U
دیوار موش دارد موش گوش دارد
he is ill with fever
U
تب دارد
chain
U
دارد.
hast
U
او دارد
has
U
دارد
he has a rage for money
U
دارد
heavy fighting is in progress
U
دارد
there is a time for everything
U
دارد
are there any remarks?
U
دارد
he has worms
U
دارد
chains
U
دارد.
there is a rumour that
U
شهرت دارد که
the reason is two fold
U
دودلیل دارد
But one leg to the fowl.
<proverb>
U
مرغ یک پا دارد .
virus
U
وجود دارد
god is
U
خداوجود دارد
it is usual with him
U
عادت دارد
I owe him a dept of gratitude.
U
حق بگردنم دارد
leek d;
[,vjvi ;i fv'ihd \ik ,
U
بزرگ دارد
Windows GDI
U
بیتی دارد
what hurt is there in that
U
چه زیانی دارد
multungulate
U
که بیش از دو سم دارد
There is a knack in it .
U
یک فنی دارد
not a patch on
U
چه دخلی دارد
it is sufficiently stamped
U
کسرتمبر دارد
it has sides
U
سه پهلو دارد
our library is well stocked
U
خوبی دارد
it depends
[on]
U
بستگی دارد
[به]
figure on
<idiom>
U
بستگی دارد به
he has a maggot in his head
U
وسواس دارد
what matter?
U
چه اهمیت دارد
Buttonhole
U
کتی که در دو طرف دکمه دارد
he has an a. to grind
U
مقصود دارد
he has an axe to grind
U
غرض دارد
viruses
U
وجود دارد
the probability is
U
احتمال دارد
he is fifty
U
تمام دارد
the reason is manifold
U
چنددلیل دارد
he is 0 years old
U
او ده سال دارد
he speaks to the purpose
U
قصدی دارد
There is something wrong with the ...
... عیب دارد.
he tops .0 metres
U
یک مترونیم قد دارد
what the odds
U
چه اهمیت دارد
walls have ears
U
گوش دارد
He has a day off.
U
او مرخصی دارد.
She has a soft voice
U
صدای نرمی دارد
he must needs go
U
بیخوداصرار دارد برفتن
to bring grist to the mill
U
نان دراب دارد
(not to be) sneezed at
<idiom>
U
ارزش داشتن را دارد
She has engaging manners .
U
رفتار گیرایی دارد
She has got regular teeth .
U
دندانهای منظمی دارد
likelihood
U
احتمال کلی دارد
there removred revolution
U
شورشی که شهرت دارد
backs
U
که یک باتری پشتیبان دارد
bigamists
U
زنی که دوشوهر دارد
back
U
که یک باتری پشتیبان دارد
She has a delightfully mellow voice .
U
صدای گرمی دارد
tea is preferable to water
U
چایی بر اب ترجیح دارد
She has a lovely ( nice ) voice.
U
صدای قشنگه دارد
that bridge has openings
U
ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
that word is obsolescent
U
ان واژه کم کم دارد مهجور
the cat has nine lives
U
سگ هفت جان دارد
How long is the ticket valid?
U
بلیت تا کی اعتبار دارد؟
well and good
U
باشد چه ضرر دارد
He writes well . he wields a formidable pen .
U
قلم خوبی دارد
the switch is on
U
برق جریان دارد
what does it meant
U
یعنی چه چه معنی دارد
Every flow must have its ebb.
<proverb>
U
هر فرازى نشیبى دارد.
To bring pressure to bear . To exert pressure .
U
فشار خون دارد
bigamist
U
زنی که دوشوهر دارد
There are ticks in every trade .
<proverb>
U
هر کار لمى دارد .
There are two sides to every question .
<proverb>
U
هر مساله ای دو جنبه دارد.
what is wrong with that?
U
مگراین چه عیبی دارد
what is that to you
U
به شما جه دخلی دارد
the work is in full swing
U
کاربخوبی جریان دارد
the party is led by him
U
او بر ان حزب ریاست دارد
it is worth 0 rials
U
ده ریال ارزش دارد
he keeps my a
U
حساب مراونگه می دارد
he is rightly named
U
اسم بامسمائی دارد
he is in the know
U
اطلاع ویژه دارد
he is in a hurry to go
U
عجله دارد برفتن
he is f. of money
U
پول فراوان دارد
He has influential contacts everywhere.
U
همه جا دست دارد
he has much merit
U
خیلی قابلیت دارد
he has much merit
U
بسیار شایستگی دارد
Does it matter if I dont come ?
U
اشکالی دارد اگرنیایم ؟
he has a loose tongue
U
دهان لقی دارد
He writes a legible ( beautiful ) hand .
U
خط خوانایی ( قشنگه ) دارد
he bears out his name
U
اسم بامسمایی دارد
He takes my advice. He listens to me.
U
از من حرف شنوایی دارد
he insists on going
U
اصرار دارد برفتن
Somebody is beating at (upon)the door.
U
یک کسی دارد در می زند
length
U
خط با طول جر حرف دارد
it is very important
U
بسیار اهمیت دارد
it is particularly difficult
U
یک دشواری ویژه دارد
it is particularly difficult
U
یک اشکال بخصوصی دارد
it is of frequent
U
خیلی مورد دارد
It is much sought after
خیلی طالب دارد.
it askes for attention
U
توجه لازم دارد
There is always a right way of doing everything.
U
هرکاری راهی دارد
it is wringing
U
خیلی تراست یا اب دارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com