Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
aerospace projection operations
U
بالای منطقه عملیات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
aerospace
U
فضای هوایی بالای منطقه عملیات
Other Matches
submarine havens
U
منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
launching area
U
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
sweep
U
تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
area of operation
U
منطقه عملیات
suprapermafrost
U
ابهای زیرزمینی که بالای منطقه لایه منجمد زمین قرارمی گیرند
air surface zone
U
منطقه عملیات ضد زیردریایی
zone of action
U
منطقه عملیات یکان
area security
U
تامین منطقه عملیات
air area operations
U
عملیات منطقه هوایی
staging area
U
منطقه شروع عملیات
area coordination group
U
گروه هماهنگ کننده عملیات منطقه
proportional clothing
U
لباس هماهنگ یا همرنگ زمین یا منطقه عملیات
assault area diagram
U
نمودار مشخصات منطقه هجوم عملیات اب خاکی
transfer area
U
در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
area assessment
U
ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
air surface zone
U
منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
ratline
U
عملیات عبور دادن مواد وپرسنل بطور پنهانی از مرزیا داخل داخل منطقه دشمن
drop zone
U
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
transient forces
U
نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
overhead clearance
U
حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
secondary landing
U
منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
overhead cover
U
پوشش بالای سر روپوش بالای سر
pop
U
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
popped
U
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pops
U
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
damage area
U
منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
crest clearing
U
محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
sanctuaries
U
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuary
U
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
area of military significant fallout
U
منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
service area
U
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
airspace reservation
U
منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
landing area
U
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
run up area
U
منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
staging area
U
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
polynia
U
منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
leave area
U
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
grid zone
U
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
haven submarine
U
منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
farmgate type operations
U
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer
U
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
skid row
<idiom>
U
منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
concentration area
U
منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
area oriented
U
بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
counter air
U
عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
anticrop operations
U
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air operations
U
عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
kill area
U
منطقه خطر منطقه تلفات
remotest
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
sectors
U
منطقه عمل منطقه مسئولیت
sector
U
منطقه عمل منطقه مسئولیت
zone of fire
U
منطقه اتش منطقه تیراندازی
combat zone
U
منطقه رزمی منطقه نبرد
crossing area
U
منطقه گذار منطقه پایاب
remote
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remoter
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
ranging
U
تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
holding area
U
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
motif
U
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
statements
U
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statement
U
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
propagating
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation
U
عملیات کنترل زمین عملیات
comparative cover
U
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
axial route
U
مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
clandestine assembly area
U
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
demolition target
U
منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
line crosser
U
فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
code panel
U
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
housekeeping
U
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
transom
U
پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
airspace prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
demolition guard
U
نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
defense coastal area
U
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
demilitarization
U
تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
separation zone
U
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
air sea rescue
U
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue
U
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
island bases
U
پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
m
U
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
army operations center
U
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
islands
U
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
island
U
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
intersectional service
U
قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
time resolution
U
جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
beachmaster's unit
U
یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
airhead operations
U
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
air defense action area
U
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
area of operational interest
U
منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
into the bargain
U
بالای ان
over-
U
بالای
over-
U
بالای سر
atop of
U
در بالای
atop of
U
بالای
at the top of
U
در بالای
above
U
بالای
oer
U
بالای
overhead
U
بالای سر
above
U
بالای سر
upped
U
بالای
outreach
U
بالای سر
overhead
U
در بالای سر
over
U
بالای
over
U
بالای سر
up
U
بالای
upping
U
بالای
operation
U
1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
on
U
بالای در باره
ridge pole
U
کش بالای شیروانی
crown
U
بالای هرچیزی
knap
U
بالای تپه
ridge tree
U
کش بالای شیروانی
crow's nest
U
بالای بلندی
in
U
بالای روی
in-
U
بالای روی
overhead cover
U
حفاظ بالای سر
ridge piece
U
کش بالای شیروانی
overhead backhand
U
بک هند از بالای سر
crowns
U
بالای هرچیزی
over the horizon
U
بالای افق
over the horizon
U
از بالای افق
oer
U
بالای سر روی سر
aloft
U
در بالای زمین
mantel board
U
در بالای بخاری
It passed over my head.
U
از بالای سرم رد شد
up the street
U
بالای خیابان
run over
<idiom>
U
حرکت از بالای
plunging fire
U
اتش بالای سر
fanlights
U
پنجره بالای در
mean high water
U
اب بالای میانگین
pressure above the atmosphere
U
فشار بالای جو
uptown
U
بالای شهر
above the earth
U
بالای زمین
rooftops
U
بالای بام
upstream
U
بالای رودخانه
fan light
U
پنجره بالای در
overhead forehand
U
فورهند از بالای سر
rooftop
U
بالای بام
fanlight
U
پنجره بالای در
roof tree
U
کش بالای شیروانی
overhead stroke
U
ضربه از بالای سر
combined operations
U
عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
headline
U
در بالای صفحه ریسمان
flews
U
قسمت اویخته لب بالای سگ
intercepting ditch
U
ابرو بالای خاکبرداری
the sky is above us
آسمان بالای سر ماست
tree house
U
خانه بالای درخت
bartizan
U
کنگره بالای برج
overwrite
U
بالای محلی نوشتن
overhead pass
U
پاس با دو دست از بالای سر
bed moulding
U
گچبری بالای کتیبه
rain water head
U
طشتک بالای ناودان
exoatmosphere
U
ترکش اتمی بالای جو
aloft
U
سطوح بالا در بالای
superlunary
U
واقع بر بالای ماه
aboveground
U
در بالای سطح زمین
pulpit
U
بالای منبر رفتن
refereeing
U
داور بالای والیبال
spike over the block
U
ابشار از بالای دفاع
referees
U
داور بالای والیبال
refereed
U
داور بالای والیبال
chimney-head
U
[بالای دودکش کوره ای]
head water
U
بالای رودخانه بالارود
pulpits
U
بالای منبر رفتن
headlines
U
در بالای صفحه ریسمان
high rate of interest
U
نرخ بالای بهره
penthouse
U
اطاقک بالای بام
penthouses
U
اطاقک بالای بام
trucks
U
کلاهک بالای دکل
trucking
U
کلاهک بالای دکل
trucked
U
کلاهک بالای دکل
truck
U
کلاهک بالای دکل
referee
U
داور بالای والیبال
on station
U
پروازهواپیما بالای هدف
space above property
U
فضای قسمت بالای ملک
gatehouse
U
اطاق یازندان بالای دروازه
eyebrows
U
گچ بری هلالی بالای پنجره
gatehouses
U
اطاق یازندان بالای دروازه
tapes
U
نوار پهن بالای تور
parhelic circle
U
هاله روشن بالای افق
eyebrow
U
گچ بری هلالی بالای پنجره
crossbars
U
چوب افقی بالای مانع
crossbar
U
چوب افقی بالای مانع
taped
U
نوار پهن بالای تور
lunette
U
نعل اسب پنجره بالای در
on station
U
اماده باش بالای هدف
stratopause
U
لایه اتمسفری در بالای استراتوسفر
choir-loft
U
[بالکنی بالای جایگاه همسرایان]
to crset a hill
U
به بالای تپه ایی رسیدن
upper classes
U
وابسته به طبقات بالای اجتماع
ascender
U
قسمت بالای حروف کوچک
bars
U
چوب افقی بالای مانع
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com