Perdic | بالای رودخانه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (5 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	upstream U	بالای رودخانه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	head water U	بالای رودخانه بالارود
	up the river U	سوی سر چشمه رودخانه بطرف بالای رودخانه
Other Matches

	afflux U	خیزاب بالاامدن سطح اب رودخانه بوسیله کاهش عرض رودخانه
	affluent	رودخانه ای که به داخل رودخانه بزرگتر یا دریاچه بریزد.
	liman U	خلیج مصب رودخانه مدخل رودخانه
	overhead clearance U	حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
	overhead cover U	پوشش بالای سر روپوش بالای سر
	pop U	برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
	pops U	برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
	popped U	برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
	crest clearing U	محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
	transom U	پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
	river line U	خط رودخانه
	glacier U	رودخانه یخ
	glaciers U	رودخانه یخ
	river clay U	گل رودخانه
	river gravel U	شن رودخانه
	rever U	رودخانه
	rivers U	رودخانه
	river U	رودخانه
	levee U	کناره رودخانه
	fork of ... river U	شاخه رودخانه ...
	headwater U	بالادست رودخانه
	head stream U	سرچشمه رودخانه
	river line U	خط ساحل رودخانه
	euphrates U	رودخانه فرات
	bottom ice U	یخ کف دریاچه یا رودخانه
	potamology U	مبحث رودخانه ها
	bight U	پیچ رودخانه
	riparian U	ساحل رودخانه زی
	by water U	از راه رودخانه
	ostiary U	دهانه رودخانه
	conferva U	علف رودخانه
	water system U	رودخانه و شعبات ان
	an open river U	رودخانه باز
	alpheus U	رب النوع رودخانه
	river mouth U	دهانه رودخانه
	lethe U	اب رودخانه بزرخ
	river beds U	بستر رودخانه
	river trip U	مسافرت رودخانه ای
	river trip U	گردش رودخانه ای
	river bed U	بستر رودخانه
	along the river U	درامتداد رودخانه
	low water U	فروکش اب رودخانه
	streams U	رودخانه ابراهه
	streamed U	رودخانه ابراهه
	stream U	رودخانه ابراهه
	river bank U	ساحل رودخانه
	river banks U	ساحل رودخانه
	riverward U	بطرف رودخانه
	stethe U	ساحل رودخانه
	strands U	لایه رودخانه
	riverine U	سواحل رودخانه
	riverbed U	بستر رودخانه
	the karoon river U	رودخانه کارون
	the river karoon U	رودخانه کارون
	strand U	لایه رودخانه
	river profile U	نیمرخ رودخانه
	hasty crossing U	عبور تعجیلی از رودخانه
	spanned U	پل زدن روی رودخانه
	fluviatic U	پیداشده رودخانه رودخانهای
	span U	پل زدن روی رودخانه
	eyot U	جزیره کوچک در رودخانه
	spanning U	پل زدن روی رودخانه
	bayou U	شاخه فرعی رودخانه
	basin area U	حوزه ابریز رودخانه
	bank effect U	اثر کناره رودخانه
	ferryboat U	قایق عبور از رودخانه
	deliberate crossing U	عبور با فرصت از رودخانه
	ferryboats U	قایق عبور از رودخانه
	excavation in river bed U	خاکبرداری در بستر رودخانه
	fluvial U	زیست کننده در رودخانه
	forced crossing U	عبور اجباری از رودخانه
	naiad U	حوری موجددریاچه رودخانه
	near bank U	ساحل نزدیک رودخانه
	niagara U	رودخانه و ابشار نیاگارا
	riparian U	حریم رودخانه و ان چه که در ان باشد
	river basin U	ابگیر یا حوضه رودخانه
	riparian U	وابسته بکنار رودخانه
	upstream U	بالادست جریان رودخانه
	upstream U	مخالف جریان رودخانه
	river bed level U	تراز بستر رودخانه
	riverain U	ساکن ساحل رودخانه
	sluggish stream U	رودخانه با جریان کند
	chutes U	شیب تند رودخانه
	chute U	شیب تند رودخانه
	styx U	رودخانه عالم اسفل
	white water U	ابشارهای کوتاه رودخانه
	levee U	دیواره ساحلی رودخانه
	spans U	پل زدن روی رودخانه
	head water U	قسمت بالادست رودخانه
	basin U	حوزه رودخانه ابگیر
	basins U	حوزه رودخانه ابگیر
	inland navigation U	کشتی رانی در رودخانه ها
	interamnian U	واقع در میان دو رودخانه
	keelboat U	قایق پهن رودخانه
	keelboatman U	کرجی بان رودخانه
	to fall down the river U	باجریان رودخانه حرکت کردن
	river forcasting U	پیش بینی جریان رودخانه
	palisades U	صخرهء مشرف بر رودخانه محجر
	he put me across the river U	مرا بدانسوی رودخانه برد
	detritus U	مواد خردوریز محمولات اب رودخانه
	strath U	بستر پهن مسیر رودخانه
	summer bed of a river U	بستر تابستانی رودخانه مسیل
	whitewater racing U	مسابقه در مسیر اشفته رودخانه
	haugh U	زمین رسوبی کنار رودخانه
	to clean arives U	رودخانه ایی را لاروبی کردن
	hurst U	جای کم عمق در رودخانه یا دریا
	fluviomarine U	درست شده رودخانه ودریا
	cess U	سرازیری کنار رودخانه وغیره
	navigation river U	رودخانه قابل کشتی رانی
	fluviatile U	نهری زندگی کننده در رودخانه
	palisade U	صخرهء مشرف بر رودخانه محجر
	bed building stage of river U	تراز سطح متوسط اب رودخانه
	dragsman U	لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
	holm U	زمین مسطح وپست نزدیک رودخانه
	ice mining U	انفجار یخ رودخانه یا دریاچه ها به وسیله مین
	fluviograph U	الت سنجش افت وخیزاب رودخانه
	fairway U	قسمت قابل کشتیرانی رودخانه یا خلیج
	fairways U	قسمت قابل کشتیرانی رودخانه یا خلیج
	rhenish U	شراب المانی rhein وابسته به رودخانه
	staff gauge U	اشل اندازه گیری ارتفاع اب رودخانه
	fluviometer U	الت سنجش افت وخیزاب رودخانه
	gorge portion U	محل مناسب برای ایجاد سد دربستر رودخانه
	effective snow melt U	برف ذوب شده موثر در جریان رودخانه
	How long is the River Nile? U	طول وعرض رودخانه نیل چقدر است ؟
	The teo countries are separated by this river. U	این رودخانه دو کشور را از یکدیگه جدامی کند
	live lining U	ماهیگیری در رودخانه که نخ و قلاب با جریان اب حرکت می کنند
	riparian rights U	حقوق خاصه مالکین خریم رودخانه ها و انهار
	logjam U	انباشتگی تنهی درختان بریده شده در رودخانه
	watersheds U	منطقهای که اب دریا یا رودخانه را پخش وتقسیم میکند
	camp-shedding U	[پایه ها و تخته های روی ساحل رودخانه]
	riffling U	کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
	wharf U	لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
	riffled U	کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
	wharfs U	لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
	wharves U	لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
	watershed U	منطقهای که اب دریا یا رودخانه را پخش وتقسیم میکند
	riffles U	کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
	riffle U	کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
	overhead U	بالای سر
	over- U	بالای
	over U	بالای سر
	oer U	بالای
	upping U	بالای
	over- U	بالای سر
	at the top of U	در بالای
	atop of U	بالای
	atop of U	در بالای
	up U	بالای
	outreach U	بالای سر
	upped U	بالای
	over U	بالای
	into the bargain U	بالای ان
	above U	بالای سر
	above U	بالای
	overhead U	در بالای سر
	sandbar U	جزیره نمایی که دردهانه رودخانه یا بندر گاه باشد
	nilometer U	الت خود نگارودرجه داربرای سنجش بلندی اب رودخانه
	riparian law U	قوانین مربوط به اعیان واموال موجود در اطراف رودخانه
	holm U	جزیره کوچکی میان رودخانه با دریاچه ویانزدیک خشکی
	bank protection U	حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
	gauging station U	ایستگاه اندازه گیری سرعت وعمق اب در کانال یا رودخانه
	base flow U	مقدار جریان ابی که رودخانه در حالت غیرسیلابی دارد
	estacade U	سدی که ازتیرهاوپایههای چوبی در رودخانه یادریابرای بستن راه
	fanlights U	پنجره بالای در
	aloft U	در بالای زمین
	overhead stroke U	ضربه از بالای سر
	fanlight U	پنجره بالای در
	overhead cover U	حفاظ بالای سر
	overhead backhand U	بک هند از بالای سر
	uptown U	بالای شهر
	overhead forehand U	فورهند از بالای سر
	knap U	بالای تپه
	in- U	بالای روی
	in U	بالای روی
	roof tree U	کش بالای شیروانی
	crowns U	بالای هرچیزی
	ridge piece U	کش بالای شیروانی
	crown U	بالای هرچیزی
	pressure above the atmosphere U	فشار بالای جو
	plunging fire U	اتش بالای سر
	ridge pole U	کش بالای شیروانی
	crow's nest U	بالای بلندی
	It passed over my head. U	از بالای سرم رد شد
	ridge tree U	کش بالای شیروانی
	mean high water U	اب بالای میانگین
	above the earth U	بالای زمین
	oer U	بالای سر روی سر
	up the street U	بالای خیابان
	on U	بالای در باره
	run over <idiom> U	حرکت از بالای
	rooftop U	بالای بام
	over the horizon U	بالای افق
	over the horizon U	از بالای افق
	mantel board U	در بالای بخاری
	fan light U	پنجره بالای در
	rooftops U	بالای بام
	ferrybridge U	کشتی ای که قطار راه اهن راازروی رودخانه یاخلیج میبرد
	acheval U	ارتشی که جناحش در اثرمانعی مانندباتلاق یا رودخانه از ان دورو مجزا باشد
	alluviation U	رسوبات ماسه و شن ناشی ازکم شدن سرعت جریان رودخانه
	gauging section U	مقطعی از کانال یا رودخانه که عمق اب یا سرعت اب اندازه گیری میشود