Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
crow's nest
U
بالای بلندی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
overhead clearance
U
حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
overhead cover
U
پوشش بالای سر روپوش بالای سر
popped
U
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pops
U
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pop
U
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
crest clearing
U
محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
transom
U
پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
altitudes
U
بلندی
upland
U
بلندی
uplands
U
بلندی
loudness
U
بلندی
height
U
بلندی
altitude
U
بلندی
looms
U
بلندی
low-rise
U
کم بلندی
elevation
U
بلندی
sublimity
U
بلندی
elevations
U
بلندی
tallness
U
بلندی
Highness
U
بلندی
Highnesses
U
بلندی
the sublime
U
بلندی
loom
U
بلندی
toft
U
بلندی
exaltation
U
بلندی
loomed
U
بلندی
looming
U
بلندی
heights
U
بلندی
exaltedness
U
بلندی
ascendent
U
بلندی
loftiness
U
بلندی
rises
U
بلندی
rise
U
بلندی
gratification
U
سر بلندی
critical height
U
بلندی بحرانی
acrophobia
U
ترس از بلندی
acrophobia
U
بلندی هراسی
headroom
U
بلندی طاق
Highnesses
U
بلندی مقام
contour
U
پست و بلندی
eminency
U
تعالی بلندی
Highness
U
بلندی مقام
height of building
U
بلندی ساختمان
ruggedness
U
پستی و بلندی
effective length of strut
U
بلندی کمانش
tonal volume
U
بلندی صوت
ups and down
U
پستی و بلندی
hypsometry
U
بلندی پیمایی
volume
U
بلندی صدا
how tall is it?
U
بلندی ان چقدراست
hilliness
U
پستی و بلندی
volumes
U
بلندی صدا
height of fill
U
بلندی اکند
eminence
U
تعالی بلندی
suction lift
U
بلندی مکش
supremacy
U
بلندی افراشتگی
feature line
U
خط پست و بلندی زمین
accentuation
U
پستی و بلندی صدا
altitudes
U
بلندی از سطح دریا
edge raise
U
بلندی لبه ورق
generously
U
با نظر بلندی به جوانمردی
altitude
U
بلندی از سطح دریا
head way
U
بلندی طاق سرعت
embank
U
بلندی یاپشته ساختن
lift
U
مرتفع بنظرامدن بلندی
lifted
U
مرتفع بنظرامدن بلندی
lifting
U
مرتفع بنظرامدن بلندی
superelevation
U
بلندی بر اضافه ارتفاع
lifts
U
مرتفع بنظرامدن بلندی
to bring to the same plane
[height]
U
به یک صفحه
[بلندی]
آوردن
volume unit
U
واحد بلندی صدا
vu
U
واحد بلندی صدا
blade height adjustment
پهنای تنظیم بلندی
sone
U
واحد بلندی صوت
featuring
U
وضع پست و بلندی زمین
featured
U
وضع پست و بلندی زمین
features
U
وضع پست و بلندی زمین
tachymeter
U
دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
lapseratc
U
میزان بارندگی به نسبت بلندی ها
feature
U
وضع پست و بلندی زمین
bird's eye views
U
منظرهای که از بلندی دیده میشود
bird's eye view
U
منظرهای که از بلندی دیده میشود
stentor
U
شخصی که صدای بلندی دارد
relief
U
شکل فاهری و پست و بلندی
sagfety island
U
بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
homogeneous area
U
منطقه هموارو بدون پست و بلندی
safety zone
U
بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
the door banged
U
درباصدای محکم و بلندی بهم خورد
traffic island
U
بلندی وسط خیابان مخصوص توقف پیاده رو
dipole
U
انتنی که نصف طول موج بلندی دارد
grandfather clock
U
ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
rise and fall
U
تعیین پستی و بلندی نقاط نسبت به سطح مبنا
grandfather clocks
U
ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
dolman
U
جامه بلندی که جلوش باز و استین تنگی دارد
plateform
U
بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
to take the a
U
بلندی چیزیرا اندازه گرفتن ارتفاع جایی راپیمودن
net antena
U
انتن روی تور والیبال به بلندی 76 تا 101 سانتیمتر
nilometer
U
الت خود نگارودرجه داربرای سنجش بلندی اب رودخانه
douglas fir
U
یک نوع گیاه همیشه بهار بلندی که در غرب امریکامی روید
liberal gift
U
بخششی که نماینده رادی ونظری بلندی دهنده باشد بخشش کافی
key signature
U
گامهای کوتاه و بلندی که پس ازکلیدموسیقی برای نشان دادن نوع ک لیدنوشته میشود
into the bargain
U
بالای ان
above
U
بالای
over
U
بالای سر
over-
U
بالای سر
over-
U
بالای
atop of
U
در بالای
atop of
U
بالای
at the top of
U
در بالای
over
U
بالای
up
U
بالای
upped
U
بالای
oer
U
بالای
above
U
بالای سر
outreach
U
بالای سر
overhead
U
بالای سر
overhead
U
در بالای سر
upping
U
بالای
hot dog skiing
U
اسکی کردن با سرعت در میان پستی و بلندی یا بوس و تابع تکنیک خاصی هم نیست
plunging fire
U
اتش بالای سر
ridge piece
U
کش بالای شیروانی
over the horizon
U
بالای افق
roof tree
U
کش بالای شیروانی
overhead backhand
U
بک هند از بالای سر
mean high water
U
اب بالای میانگین
overhead cover
U
حفاظ بالای سر
ridge pole
U
کش بالای شیروانی
above the earth
U
بالای زمین
aloft
U
در بالای زمین
ridge tree
U
کش بالای شیروانی
fanlights
U
پنجره بالای در
overhead stroke
U
ضربه از بالای سر
fan light
U
پنجره بالای در
pressure above the atmosphere
U
فشار بالای جو
fanlight
U
پنجره بالای در
overhead forehand
U
فورهند از بالای سر
uptown
U
بالای شهر
on
U
بالای در باره
mantel board
U
در بالای بخاری
in-
U
بالای روی
in
U
بالای روی
run over
<idiom>
U
حرکت از بالای
It passed over my head.
U
از بالای سرم رد شد
rooftops
U
بالای بام
rooftop
U
بالای بام
crown
U
بالای هرچیزی
crowns
U
بالای هرچیزی
knap
U
بالای تپه
upstream
U
بالای رودخانه
up the street
U
بالای خیابان
oer
U
بالای سر روی سر
over the horizon
U
از بالای افق
penthouses
U
اطاقک بالای بام
overwrite
U
بالای محلی نوشتن
chimney-head
U
[بالای دودکش کوره ای]
exoatmosphere
U
ترکش اتمی بالای جو
spike over the block
U
ابشار از بالای دفاع
rain water head
U
طشتک بالای ناودان
overhead pass
U
پاس با دو دست از بالای سر
intercepting ditch
U
ابرو بالای خاکبرداری
on station
U
پروازهواپیما بالای هدف
the sky is above us
آسمان بالای سر ماست
high rate of interest
U
نرخ بالای بهره
head water
U
بالای رودخانه بالارود
flews
U
قسمت اویخته لب بالای سگ
superlunary
U
واقع بر بالای ماه
tree house
U
خانه بالای درخت
bed moulding
U
گچبری بالای کتیبه
bartizan
U
کنگره بالای برج
headline
U
در بالای صفحه ریسمان
headlines
U
در بالای صفحه ریسمان
trucks
U
کلاهک بالای دکل
aerospace projection operations
U
بالای منطقه عملیات
aboveground
U
در بالای سطح زمین
penthouse
U
اطاقک بالای بام
trucking
U
کلاهک بالای دکل
trucked
U
کلاهک بالای دکل
truck
U
کلاهک بالای دکل
referees
U
داور بالای والیبال
aloft
U
سطوح بالا در بالای
refereed
U
داور بالای والیبال
pulpit
U
بالای منبر رفتن
pulpits
U
بالای منبر رفتن
referee
U
داور بالای والیبال
refereeing
U
داور بالای والیبال
parhelic circle
U
هاله روشن بالای افق
roof garden
U
تفریح گاه بالای بام
tape
U
نوار پهن بالای تور
taped
U
نوار پهن بالای تور
on station
U
اماده باش بالای هدف
tapes
U
نوار پهن بالای تور
gatehouse
U
اطاق یازندان بالای دروازه
upstaged
U
وابسته به عقب یا بالای صحنه
gatehouses
U
اطاق یازندان بالای دروازه
crossbar
U
چوب افقی بالای مانع
top
U
ضربه به بالای توپ بیلیارد
to crset a hill
U
به بالای تپه ایی رسیدن
stratopause
U
لایه اتمسفری در بالای استراتوسفر
head
U
دستشویی قایق بالای بادبان
bars
U
چوب افقی بالای مانع
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com