Perdic | بالارود در قسمت بالای نهر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	up stream U	بالارود در قسمت بالای نهر

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	head water U	بالای رودخانه بالارود
	flews U	قسمت اویخته لب بالای سگ
	space above property U	فضای قسمت بالای ملک
	ascender U	قسمت بالای حروف کوچک
	calipash U	قسمت بالای کاسه لاک پشت
	topsides U	قسمت فوقانی بدنه قایق بالای اب
	giants stride U	تیری که قسمت بالای ان گردنده وطنابهایی ازان اویخته اس
	choke bore U	روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
	upstream U	بالارود
	up the river U	بالارود
	upwellings U	ابهای بالارود
	pile U	گوشت فرش [قسمت آزاد نخ در بالای گره است و ارتفاع آن بسته به نوع و محل بافت فرش از چند میلیمتر تا چند سانتیمتر می رسد.]
	salachak U	فرش محرابی یموتی [این نوع بافت حالت معمول مستطیل شکل فرش را ندارد و قسمت بالای فرش شکل قوسی یا مثلثی دارد.]
	overhead clearance U	حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
	overhead cover U	پوشش بالای سر روپوش بالای سر
	popped U	برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
	pops U	برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
	pop U	برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
	crest clearing U	محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
	butts U	ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
	butt U	ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
	butted U	ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
	quartersaw U	الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
	ecphora U	پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
	terneplate U	ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
	terne U	ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
	plank U	قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
	shuttling U	حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
	long bone U	که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
	base section U	رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
	cross disbursing U	انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
	sections U	قسمت قسمت کردن برش دادن
	section U	قسمت قسمت کردن برش دادن
	transom U	پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
	fanfold U	یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
	shuttles U	حمل کردن قسمت به قسمت
	shuttle U	حمل کردن قسمت به قسمت
	shuttle U	قسمت قسمت حرکت کردن
	shuttles U	قسمت قسمت حرکت کردن
	shuttled U	حمل کردن قسمت به قسمت
	shuttled U	قسمت قسمت حرکت کردن
	executing agency U	قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
	public relations officers U	رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
	public relations officer U	رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
	detachment U	یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
	detachments U	یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
	enlisted section U	قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
	army nurse corps U	قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
	parts per million U	قسمت در میلیون قسمت
	shuttles U	راهپیمائی قسمت به قسمت
	shuttles U	بمباران قسمت به قسمت
	throttle U	عبور قسمت به قسمت
	shuttled U	بمباران قسمت به قسمت
	shuttled U	راهپیمائی قسمت به قسمت
	shuttle U	بمباران قسمت به قسمت
	shuttle U	راهپیمائی قسمت به قسمت
	to sell in lots U	قسمت قسمت فروختن
	throttled U	عبور قسمت به قسمت
	p.p.m U	قسمت در یک میلیون قسمت
	throttling U	عبور قسمت به قسمت
	throttles U	عبور قسمت به قسمت
	forward overlap U	پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
	into the bargain U	بالای ان
	overhead U	بالای سر
	atop of U	در بالای
	atop of U	بالای
	at the top of U	در بالای
	over U	بالای سر
	above U	بالای
	above U	بالای سر
	up U	بالای
	over- U	بالای سر
	over U	بالای
	over- U	بالای
	outreach U	بالای سر
	upped U	بالای
	overhead U	در بالای سر
	upping U	بالای
	oer U	بالای
	aloft U	در بالای زمین
	crow's nest U	بالای بلندی
	overhead cover U	حفاظ بالای سر
	in U	بالای روی
	in- U	بالای روی
	up the street U	بالای خیابان
	uptown U	بالای شهر
	upstream U	بالای رودخانه
	oer U	بالای سر روی سر
	pressure above the atmosphere U	فشار بالای جو
	over the horizon U	از بالای افق
	over the horizon U	بالای افق
	fan light U	پنجره بالای در
	overhead backhand U	بک هند از بالای سر
	plunging fire U	اتش بالای سر
	on U	بالای در باره
	overhead forehand U	فورهند از بالای سر
	overhead stroke U	ضربه از بالای سر
	crown U	بالای هرچیزی
	mean high water U	اب بالای میانگین
	It passed over my head. U	از بالای سرم رد شد
	fanlights U	پنجره بالای در
	fanlight U	پنجره بالای در
	rooftop U	بالای بام
	rooftops U	بالای بام
	roof tree U	کش بالای شیروانی
	ridge pole U	کش بالای شیروانی
	ridge tree U	کش بالای شیروانی
	above the earth U	بالای زمین
	ridge piece U	کش بالای شیروانی
	run over <idiom> U	حرکت از بالای
	knap U	بالای تپه
	mantel board U	در بالای بخاری
	crowns U	بالای هرچیزی
	cross refer U	از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
	headlines U	در بالای صفحه ریسمان
	headline U	در بالای صفحه ریسمان
	tree house U	خانه بالای درخت
	aboveground U	در بالای سطح زمین
	aerospace projection operations U	بالای منطقه عملیات
	penthouse U	اطاقک بالای بام
	referee U	داور بالای والیبال
	spike over the block U	ابشار از بالای دفاع
	bed moulding U	گچبری بالای کتیبه
	bartizan U	کنگره بالای برج
	pulpit U	بالای منبر رفتن
	high rate of interest U	نرخ بالای بهره
	intercepting ditch U	ابرو بالای خاکبرداری
	pulpits U	بالای منبر رفتن
	refereed U	داور بالای والیبال
	referees U	داور بالای والیبال
	trucks U	کلاهک بالای دکل
	trucking U	کلاهک بالای دکل
	trucked U	کلاهک بالای دکل
	exoatmosphere U	ترکش اتمی بالای جو
	overwrite U	بالای محلی نوشتن
	the sky is above us	آسمان بالای سر ماست
	penthouses U	اطاقک بالای بام
	overhead pass U	پاس با دو دست از بالای سر
	aloft U	سطوح بالا در بالای
	superlunary U	واقع بر بالای ماه
	refereeing U	داور بالای والیبال
	rain water head U	طشتک بالای ناودان
	truck U	کلاهک بالای دکل
	on station U	پروازهواپیما بالای هدف
	chimney-head U	[بالای دودکش کوره ای]
	bar U	چوب افقی بالای مانع
	eyebrows U	گچ بری هلالی بالای پنجره
	gatehouses U	اطاق یازندان بالای دروازه
	crossbar U	چوب افقی بالای مانع
	crossbars U	چوب افقی بالای مانع
	eyebrow U	گچ بری هلالی بالای پنجره
	bars U	چوب افقی بالای مانع
	cimborio U	[برجک نورگیر بالای بام]
	choir-loft U	[بالکنی بالای جایگاه همسرایان]
	head U	دستشویی قایق بالای بادبان
	tape U	نوار پهن بالای تور
	on station U	اماده باش بالای هدف
	tapes U	نوار پهن بالای تور
	Hertfordshire spike U	[میل بالای مناره مارپیچ]
	gatehouse U	اطاق یازندان بالای دروازه
	parhelic circle U	هاله روشن بالای افق
	lunette U	نعل اسب پنجره بالای در
	letterhead U	عنوان چاپی بالای کاغذ
	black will take no other hue U	بالای سیاهی رنگی نیست
	high beam U	نور بالای چراغ اتومبیل
	foretoppsail U	بادبان بالای شراع صدر
	upper class U	وابسته به طبقات بالای اجتماع
	upper classes U	وابسته به طبقات بالای اجتماع
	stratopause U	لایه اتمسفری در بالای استراتوسفر
	letterheads U	عنوان چاپی بالای کاغذ
	dome light U	چراغ بالای طاق خودرو
	to crset a hill U	به بالای تپه ایی رسیدن
	epigastrium U	فوق المعده بالای شکم
	fleche U	میل بالای مناره مارپیچ
	top U	ضربه به بالای توپ بیلیارد
	high frequency region of a spectrum U	ناحیه ی فرکانس بالای یک طیف
	upstages U	وابسته به عقب یا بالای صحنه
	header U	کلمات در بالای صفحه متن
	headers U	کلمات در بالای صفحه متن
	taped U	نوار پهن بالای تور
	upstaged U	وابسته به عقب یا بالای صحنه
	upstaging U	وابسته به عقب یا بالای صحنه
	roof garden U	تفریح گاه بالای بام
	upper edge of the net U	نوار بالای تور والیبال
	specification U	درجه بالای دقت یا مشخصات زیاد
	gables U	سه گوش بالای پنجره یا کنار شیروانی
	gable U	سه گوش بالای پنجره یا کنار شیروانی
	smashes U	ضربه پرقدرت از بالای سر ابشار زدن
	deck house U	اتاقهای بالای عرشه اصلی کشتی
	smash U	ضربه پرقدرت از بالای سر ابشار زدن
	dais U	سایبان یااسمانه بالای تخت پادشاه
	styloipodium U	گرده بالای میوه گیاهان چتری
	intercepting ditch U	جوی کوهی ابروی بالای کند
	net cord U	کابل یا سیم بالای تور والیبال
	cornices U	گچ بری بالای دیوار زیر سقف
	cornice U	گچ بری زیر سقف یا بالای دیوار
	cornice U	گچ بری بالای دیوار زیر سقف
	cartop U	حمل قایق کوچک بالای اتومبیل
	minimum clearance U	حداقل حاشیه امنیت بالای مانع
	midnight sun U	خورشید بالای افق در نیمه شب تابستان