Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (23 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
eot geo reo
U
باز کردن دفاع ضربدری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
juji uke
U
دفاع ضربدری
heichio makki
U
بازکردن دفاع ضربدری هشیوماگی تکواندو
juji
U
ضربدری
cross wise
U
چلیپایی ضربدری
cross products
U
حاصلضرب ضربدری
racking seizing
U
بستن ضربدری
samisch variation
U
واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
russian defence
U
دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
schleman defence
U
دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
tae
U
پرش کردن با پا دفاع کردن و با پا ضربه زدن و خرد کردن
edge finish
U
شیرازه بافی
[جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
pleaded
U
دفاع کردن
defending
U
دفاع کردن
defends
U
دفاع کردن
defends
U
دفاع کردن از
defended
U
دفاع کردن
buckler
U
دفاع کردن
to stick up for
U
دفاع کردن از
plead
U
دفاع کردن
deraign
U
دفاع کردن
makki
U
دفاع کردن
to make a d.
U
دفاع کردن
pleads
U
دفاع کردن
implead
U
دفاع کردن
defend
U
دفاع کردن
defended
U
دفاع کردن از
defend
U
دفاع کردن از
propugn
U
دفاع کردن از
fend
U
دفاع کردن
asserted
U
دفاع کردن از
advocate
U
دفاع کردن
advocated
U
دفاع کردن
say a good word for
U
دفاع کردن
assert
U
دفاع کردن از
advocates
U
دفاع کردن
advocating
U
دفاع کردن
answer
U
دفاع کردن
answers
U
دفاع کردن
asserting
U
دفاع کردن از
asserts
U
دفاع کردن از
answered
U
دفاع کردن
answering
U
دفاع کردن
defending
U
دفاع کردن از
to defend
[from]
U
دفاع کردن
[از]
ward off
U
دفاع کردن
breasts
U
باسینه دفاع کردن
defenses
U
دفاع کردن استحکامات
defence
U
دفاع کردن استحکامات
breast
U
باسینه دفاع کردن
champion
U
مبارزه دفاع کردن از
parry
U
سد کردن دفاع مستقیم
championed
U
مبارزه دفاع کردن از
speak out
<idiom>
U
دفاع کردن از چیزی
championing
U
مبارزه دفاع کردن از
parrying
U
سد کردن دفاع مستقیم
parried
U
سد کردن دفاع مستقیم
parries
U
سد کردن دفاع مستقیم
champions
U
مبارزه دفاع کردن از
bayed
U
دفاع کردن درمقابل
assert oneself
U
از حق خود دفاع کردن
defense
U
دفاع کردن استحکامات
bays
U
دفاع کردن درمقابل
to keep at bay
U
دفاع کردن درمقابل
baying
U
دفاع کردن درمقابل
bay
U
دفاع کردن درمقابل
bield
U
شجاع شدن دفاع کردن
detachment parry
U
دفاع با دور کردن شمشیرحریف
to defend oneself
[against]
U
از خود دفاع کردن
[درمقابل]
mayhen
U
ازوسیله دفاع محروم کردن
to act in self-defence
U
دفاع از خود اقدام
[حرکت]
کردن
redundancies
U
در دفاع دعوی از مسائل خارجی استفاده کردن
redundancy
U
در دفاع دعوی از مسائل خارجی استفاده کردن
to vindicate a religion
U
دیانتی را بثبوت رساندن یاازان دفاع کردن
one on one
U
دفاع یارگری دفاع تک به تک
defense
U
دفاع وزارت دفاع
vindicating
U
دفاع کردن از محقق کردن
vindicate
U
دفاع کردن از محقق کردن
vindicates
U
دفاع کردن از محقق کردن
vindicated
U
دفاع کردن از محقق کردن
blocking
U
سدکردن جاده دفاع غیر عامل مسدود کردن راه دشمن
self defense
U
دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
briefed
U
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefer
U
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefest
U
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
brief
U
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
parrying
U
دفاع
one man block
U
تک دفاع
defenses
U
دفاع
vindication
U
دفاع
advocation
U
دفاع
uncovered
U
بی دفاع
advocacy
U
دفاع
parry
U
دفاع
parries
U
دفاع
block
U
دفاع
blocked
U
دفاع
munition
U
دفاع
parried
U
دفاع
pleading
U
دفاع
apologias
U
دفاع
blocks
U
دفاع
defence
U
دفاع
czech defence
U
دفاع چک
answering
U
دفاع
defend
U
دفاع
answered
U
دفاع
apologia
U
دفاع
defended
U
دفاع
defense
U
دفاع
tae
U
دفاع با پا
fencing
U
دفاع
answers
U
دفاع
defending
U
دفاع
defends
U
دفاع
answer
U
دفاع
composite defense
U
دفاع مرکب
soto uke
U
دفاع از خارج
secretary of defense
U
وزیر دفاع
secretary of defence
U
وزیر دفاع
russian defence
U
دفاع روسی
defense in place
U
دفاع در محل
self defence
U
دفاع مشروع
secretary of state for defence
U
وزیر دفاع
defense in depth
U
دفاع در عمق
penetrates
U
نفوذ در دفاع
pillsbury defence
U
دفاع پیلزبری
untenable
U
غیرقابل دفاع
pierce the block
U
شکافتن دفاع
philidor's defence
U
دفاع فیلیدور
scandinavian defence
U
دفاع اسکاندیناویایی
pirc defence
U
دفاع پیرک
closed variation
U
دفاع تاراش
dutch attack
U
دفاع برد
plea of accused
U
دفاع متهم
polish defence
U
دفاع لهستانی
benoni defence
U
دفاع بنونی
position defense
U
دفاع موضعی
position defense
U
دفاع یا پدافندثابت
ego defence
U
دفاع خود
defensive board
U
دفاع سبد
replication
U
رونوشت دفاع
sham plea
U
دفاع ناموجه
robatsch defence
U
دفاع روباتش
d. armour
U
اسلحه دفاع
defendants
U
دفاع کننده
defendant
U
دفاع کننده
sham plea
U
دفاع پوچ
opening
U
شکافتن دفاع
openings
U
شکافتن دفاع
the right of self-defence
U
حق دفاع از خود
daylight
U
نفوذ در دفاع
damiano's defence
U
دفاع دامیانو
penetrated
U
نفوذ در دفاع
right of self defence
U
حق دفاع مشروع
penetrate
U
نفوذ در دفاع
catenaccio
U
دفاع بتونی
semi circular parry
U
دفاع نیمدایره
self protection
U
دفاع از نفس
dogs
U
دفاع بسته
dogging
U
دفاع بسته
dog
U
دفاع بسته
double guard
U
دفاع با دو دست
dory defence
U
دفاع دوری
simple parry
U
دفاع ساده
deliberate defense
U
دفاع بافرصت
open
U
خط بازبی دفاع
open
U
بی دفاع واریز نش
opened
U
خط بازبی دفاع
opened
U
بی دفاع واریز نش
opens
U
خط بازبی دفاع
opens
U
بی دفاع واریز نش
department of defense
U
وزارت دفاع
self-defence
U
دفاع از خود
classical variation
U
دفاع ارتدوکس
active defense
U
دفاع عامل
three man block
U
دفاع سه نفره
anti menchanized defense
U
دفاع ضدمکانیزه
indefensible
U
غیرقابل دفاع
vindicative
U
دفاع کننده
mikazuki uke ushiro geri
U
دفاع هلالی
hasty defense
U
دفاع تعجیلی
meran defence
U
دفاع مران
defensive
U
منطقه دفاع
right of self preservation
U
حق دفاع از خود
extended defense
U
دفاع گسترده
in self defence
U
برای دفاع
backfield
U
دفاع نفوذی
indefensibility
U
دفاع ناپذیری
tenability
U
دفاع پذیری
war department
U
وزارت دفاع
achi komi
U
دفاع فشاری
coverage
U
دفاع پوششی
national defense
U
دفاع ملی
fullback
U
دفاع پوششی
national defence
U
دفاع ملی
morote uke
U
دفاع با دست
nagashi uke
U
دفاع پرسی
age ake
U
دفاع بالارونده
morote uke
U
دفاع دوتایی
summetrical defence
U
دفاع متقارن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com