Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
best ball
U
بازی یک نفر درمقابل 2 یا 3نفر برای کسب بهترین امتیاز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
One point for you.
U
یک درجه امتیاز
[ بازی]
برای تو.
par
U
حساب امتیاز استاندارد برای هر بخش از بازی گلف
rugby point
U
امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
handicaps
U
امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap
U
امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
money player
U
ارائه کننده بهترین بازی درموقعیتهای دشوار
round robin (tournament or contest)
<idiom>
U
بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
Memmaker
U
امکان نرم افزاری در برخی گونههای DOS-MS برای تشخیص خودکار تنظیم حافظه کامپیوتر برای تامین بهترین کارایی
billiard point
U
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
set point
U
اخرین امتیاز بازی
home court advantage
U
امتیاز بازی در خانه
point
U
درجه امتیاز بازی
adjudicate
U
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicating
U
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicates
U
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicated
U
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
maiden over
U
بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز
What is the score?
U
چند به چندیم ؟ ( امتیاز شما ری در بازی )
century
U
001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
centuries
U
001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
honor
U
امتیاز اولین نفر بودن درشروع بازی گلف
heisman trophy
U
جام هایزمن برای بهترین بازیگر دانشگاهی
sullivan award
U
جایزه سولیوان برای بهترین ورزشکار اماتور سال
game
U
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
brand leader
U
بهترین علامت تجاری بهترین مارک
par in
U
پایان دادن بازی گلف با کسب امتیاز استاندارد در بخشهای باقیمانده
inning
U
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
stroke hole
U
بخشی از بازی گلف که درانجا امتیاز اضافی به حریف ضعیف داده میشود
handicaps
U
مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
handicap
U
مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
magic number
U
امتیاز لازم برای قهرمانی
try for point
U
تلاش برای کسب امتیاز
match points
U
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
match point
U
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
boundary
U
6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
boundaries
U
6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
handing
U
تغییروضع و فرصت برای کسب امتیاز
hand
U
تغییروضع و فرصت برای کسب امتیاز
free handicap
U
مسابقه با امتیاز تعادلی برای اسبها
decca
U
سیستم تعیین محل دقیق یا بهترین محل برای ایستگاه فرستنده
squash tennis
U
بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
rugby point
U
3 امتیاز برای رد کردن توپ از فراز دروازبا پا
carrying
U
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carries
U
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carry
U
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carried
U
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
rugby point
U
3 امتیاز برای ضربه ازاد یاضربه پنالتی
shut out
<idiom>
U
مانع از گرفتن امتیاز برای تیم مقابل شدن
steals
U
از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
steal
U
از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
blocks
U
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
blocked
U
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
block
U
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
nurses
U
حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
nurse
U
حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
winter book
U
تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
nursed
U
حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
goal light
U
چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
point after touchdown
[یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
paces
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paced
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
pace
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
setup
U
توپ اسان برای برگرداندن وضع گویهایی که به اسانی می توان امتیاز بدست اورد
overtime
U
وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
Viewdata
U
سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
warm up
<idiom>
U
گرم کردن (برای بازی)
lawn bowling point
U
یک امتیاز برای رساندن گوی خود به گوی جک نزدیکتر ازگوی حریف
draught board
U
تخته شطرنجی برای بازی چکرز
speculative demand for money
U
تقاضای سفته بازی برای پول
sit on a lead
U
بازی تاخیری برای حفظ مساوی یابرد
to pull strings
U
از رابطه ها برای پارتی بازی استفاده کردن
sit on the ball
U
بازی تاخیری برای حفظ مساوی یابرد
game
U
آنچه برای لذت و آرامش بازی شود
ski run
U
سرازیری یا مسیر مناسب برای اسکی بازی
game
U
joystick و آداپتور نمایش فقط برای بازی کردن
speculative demand for money
U
تقاضا برای پول بمنظور انگیزه سفته بازی
alpha beta technique
U
روشی در هوش مصنوعی برای حل بازی ها و مشکلات استراتژیک
cutback
U
بازی بدون توپ برای گریز ازچنگ مدافعان
cutbacks
U
بازی بدون توپ برای گریز ازچنگ مدافعان
beach ball
U
توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
lag
U
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lagged
U
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
beach balls
U
توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
lags
U
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
teeing
U
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tee
U
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teed
U
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tees
U
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
handicap
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
safety
U
بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
shinny
U
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
against
U
درمقابل
in d. from
U
درمقابل
cut it with a knife
U
درمقابل
in contrast with
U
درمقابل
on the other hand
<idiom>
U
درمقابل
alternatively
<adv.>
U
درمقابل
at the same time
[on the other hand]
<adv.>
U
درمقابل
otherwise
<adv.>
U
درمقابل
on the other side
<adv.>
U
درمقابل
apart from that
<adv.>
U
درمقابل
by the same token
<adv.>
U
درمقابل
on the other hand
<adv.>
U
درمقابل
against payment
U
درمقابل وجه
gainst
U
برعلیه درمقابل
for
U
درمقابل برله
away
U
بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
bayed
U
دفاع کردن درمقابل
braced
U
درمقابل فشارمقاومت کردن
brace
U
درمقابل فشارمقاومت کردن
shields
U
حفافت کردن درمقابل
to keep at bay
U
دفاع کردن درمقابل
in security for
U
یعنوان وثیقه درمقابل
bay
U
دفاع کردن درمقابل
baying
U
دفاع کردن درمقابل
little frog in a big pond
<idiom>
U
قطرهای درمقابل دریا
shield
U
حفافت کردن درمقابل
bays
U
دفاع کردن درمقابل
vis-a-vis
U
شخص روبرو درمقابل
vis a vis
U
شخص روبرو درمقابل
To stand up to someone . To assert oneself.
U
درمقابل کسی قد علم کردن
To make a stand against injustice.
U
درمقابل ستم ایستادگی کردن
earthquake proof foundation
U
غیر مقاوم درمقابل زلزله
to defend oneself
[against]
U
از خود دفاع کردن
[درمقابل]
thermolabile
U
بی ثبات یا ناپایدار درمقابل حرارت
defendants
U
مقاوم درمقابل زور و فشار
defendant
U
مقاوم درمقابل زور و فشار
thermistor
U
الت مقاوم درمقابل برق
v
U
مخفف versus به معنی درمقابل
gilt-edged
U
بهترین
foremost
U
بهترین
the best of all
U
بهترین
pride
U
بهترین
of the first water
U
بهترین
tiptop
U
بهترین
best
U
بهترین
first class
U
بهترین
prided
U
بهترین
prides
U
بهترین
gilt edge
U
بهترین
priding
U
بهترین
gilt edged
U
بهترین
guards
U
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guard
U
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guarding
U
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
It sinds into insignificance beside his invention .
U
این درمقابل اختراع اوهیچ است
DirectSound
U
در ویندوز ماکروسافت استاندارد برنامه نویسی واسط ها برای کنترل نرم افزار بازی ها از سخت افزار صوتی
best
U
بهترین کار
In the best possible manner.
U
به بهترین وجه
best
U
به بهترین وجه
best efforts
U
بهترین مساعی
top-notch
<idiom>
U
عالی ،بهترین
qualities
U
بهترین کیفیت
quality
U
بهترین کیفیت
optimum
U
بهترین امکان
counterpose
U
درمقابل یکدیگر قرار دادن متقابل ساختن
buck fever
U
هیجان شکارچی تازه کار درمقابل شکار
harlequinade
U
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame
U
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
misplay
U
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
cutthroat
U
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
gamesmanship
U
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
naps
U
بهترین شرکت کننده
primed
U
کمال بهترین قسمت
napping
U
بهترین شرکت کننده
napped
U
بهترین شرکت کننده
nap
U
بهترین شرکت کننده
skimeister
U
بهترین اسکی باز
prime
U
کمال بهترین قسمت
(live off the) fat of the land
<idiom>
U
بهترین از هرچیز را داشتند
primes
U
کمال بهترین قسمت
best move
U
بهترین حرکت شطرنج
tip top
U
بهترین اعلی درجه
first-class
U
درخورمردم طبقه یک بهترین
back on one's feet
<idiom>
U
به بهترین سلامتی رسیدن
second best theory
U
نظریه بهترین دوم
classic
U
مطابق بهترین نمونه
designated tournament
U
مسابقه بهترین بازیگران
dressed to kill
<idiom>
U
بهترین لباس را پوشیدن
classics
U
مطابق بهترین نمونه
lion share
U
بزرگترین یا بهترین بخش
lacrosse
U
بازی بین دو تیم 01نفره مردان 21 نفره مردان با چوب دراز توردار کیسه مانند برای گرفتن و پرتاب گوی
bank protection
U
حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
d/a
U
acceptance documentagainst تحویل اسناد درمقابل قبولی نویسی
robustness
U
قدرت پوشش یک سیستم وتوانایی آن درمقابل ضربه وافتادن
fire fight
U
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
shinney
U
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
kiss in the ring
U
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
dib
U
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
to make a trick
U
با کارت شعبده بازی کردن
[ورق بازی]
You are counted among my best friends.
U
شما را از بهترین دوستانم می شمارم
the best thatone can do
U
بهترین کاری که میتوان کرد
best governed country
U
کشوری که بهترین طرزحکومت رادارد
flight
U
بهترین نتیجه دور مقدماتی
beluga
U
نام بهترین نوع خاویار
The best advice is, not to give any
<idiom>
U
بهترین اندرز ندادن آن است
honesty is the best policy
U
راستی ودرستی بهترین رویه
History is the best testimony.
U
تاریخ بهترین شاهد است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com