English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 63 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
redemption U بازپرداخت استهلاک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
accelerated depreciation U استهلاک زودرس [روش استهلاک دارایی در مدتی کمتر از زمان مقرر]
payback U بازپرداخت
kickbacks U بازپرداخت
refund U بازپرداخت
refunded U بازپرداخت
refunding U بازپرداخت
refunds U بازپرداخت
re payment U بازپرداخت
kickback U بازپرداخت
reimbursement U بازپرداخت
reimbursements U بازپرداخت
repayment U بازپرداخت
repayments U بازپرداخت
payback period U دوره بازپرداخت
reimbursements U بازپرداخت وجه
tax refund U بازپرداخت مالیات
reimbursement U بازپرداخت وجه
appropriation refund U بازپرداخت سپرده
annual payment factor U ضریب بازپرداخت سالیانه
paying off [clearing off] [repayment] U بازپرداخت [پرداخت کامل اقساط]
amortisement U استهلاک
replacement investment U استهلاک
damping U استهلاک
depreciation U استهلاک
sublation U استهلاک
damp U استهلاک
dampers U استهلاک
dampest U استهلاک
amortization U استهلاک
mergers U استهلاک
wear and tear U استهلاک
merger U استهلاک
damping power U امکان استهلاک
depreciable U استهلاک پذیر
depreciation rate U نرخ استهلاک
accelerated depreciation U استهلاک سریع
electrodynamic damping U استهلاک الکترودینامیکی
damping U استهلاک ارتعاش
allowance for depreciation U ذخیره استهلاک
capital depreciation U استهلاک سرمایه
sinking U استهلاک نشست
depreciation U استهلاک ناچیزشماری
depreciation allowances U ذخیره استهلاک
attenuation coefficient U ضریب استهلاک
amortization U استهلاک وام
amortization fund U وجه استهلاک
accelerated depreciation U استهلاک سریع
straight line method of depreciation U استهلاک به روش خط مستقیم
depreciation U کاهش بها استهلاک
sinking fund U دخیره استهلاک دین
corrosion fatigue U استهلاک در اثر زنگ زدگی
appraisal method of depreciation U روش تعیین هزینه استهلاک
date of acquisition از آن به بعد استهلاک محاسبه میشود
maintenance U جلوگیری ازاستهلاک یا کند کردن استهلاک ماشینها و وسایل صنعتی ازطریق اعمال طرق فنی
foreclosed U فروختن وثیقه وام بعلت عدم بازپرداخت وام
foreclosing U فروختن وثیقه وام بعلت عدم بازپرداخت وام
forecloses U فروختن وثیقه وام بعلت عدم بازپرداخت وام
foreclose U فروختن وثیقه وام بعلت عدم بازپرداخت وام
recoupment U قسطی پرداخت کردن یا بازپرداخت قسطی
capital consumption allowance U کسر مصرف سرمایه مترادف با استهلاک سرمایه
date of acquisition U تاریخی که به عنوان شروع دوره استیلای خریدار بر مال دردفتر ثبت و اگر مال استهلاک پذیر باشد
amortization U استهلاک کردن مستهلک کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com