Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gatepost
U
بازوی دروازه
gateposts
U
بازوی دروازه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pivot arm
U
بازوی گردان بازوی اتصال
team handball court
U
مربع مستطیل 04 در 02 متر که باخطی به موازات خط دروازه به دو قسمت تقسیم شده وهر منطقه یک دروازه دارد
passout
U
پاس از پشت دروازه به یاردر جلوی دروازه
kick save
U
نجات دروازه با پای دروازه بان
goal judge
U
داور پشت دروازه لاکراس داور دروازه واترپولو
element
U
دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
elements
U
دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
gatepost
U
بازوی در
string arm
U
بازوی زه کش
gateposts
U
بازوی در
boom
U
بازوی متحرک
boomed
U
بازوی متحرک
booming
U
بازوی بیل
boomed
U
بازوی بیل
boom
U
بازوی بیل
jibbed
U
بازوی متحرک
jib
U
بازوی متحرک
lever arm
U
بازوی اهرم
booming
U
بازوی متحرک
jibs
U
بازوی متحرک
jibbing
U
بازوی متحرک
jib=boom
U
بازوی جرثقیل
access arm
U
بازوی دستیابی
whipped
U
بازوی بار
whip
U
بازوی بار
a broken arm
U
بازوی شکسته
crank arm
U
بازوی لنگ
moment arm
U
بازوی گشتاور
drawbar
U
بازوی کشش
access arm
U
بازوی دسترسی
yardarm
U
بازوی افقی
booms
U
بازوی متحرک
rocker arm
U
بازوی ننویی
whips
U
بازوی بار
booms
U
بازوی بیل
shank
U
بازوی لنگر
rocker arm
U
بازوی اسبک
goalposts
U
تیر دروازه تیر عمودی دروازه
goalpost
U
تیر دروازه تیر عمودی دروازه
bracer
U
محافظ بازوی کمانگیر
bottom boom
U
بازوی متحرک جراثقال
roadwheel arm
U
بازوی غلطک شنی
wiper arm
U
بازوی برف پاک کن
yardarm
U
بازوی دکل ناو
crank web
U
بازوی میل لنگ
yards
U
بازوی افقی دکل ناو
yard
U
بازوی افقی دکل ناو
ram
U
بازوی انتقال نیرو سگدست
rammed
U
بازوی انتقال نیرو سگدست
rams
U
بازوی انتقال نیرو سگدست
stockade
U
دودکش بازوی لنگر کشتی
stockades
U
دودکش بازوی لنگر کشتی
overarm
U
خارج شدن بازوی شناگر ازاب
hacked
U
ضربه خطای دست به بازوی حریف
hacks
U
ضربه خطای دست به بازوی حریف
hack
U
ضربه خطای دست به بازوی حریف
topping off
U
بازوی بلند کننده بوم جرثقیل
trucking
U
خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
trucks
U
خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
trucked
U
خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
rosettes
U
گوشت قسمت پشت بازوی گاو طوقی
rosette
U
گوشت قسمت پشت بازوی گاو طوقی
truck
U
خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
drawbar pull
U
فشار وارد به بازوی اتصال یابازوی کشش
roadwheel arm
U
بازوی چرخ جاده اهرم موازنه شنی
beat
U
تعدادضربات پا دریکسری ضربات بازوی شناگر ضربه زدن
beats
U
تعدادضربات پا دریکسری ضربات بازوی شناگر ضربه زدن
armlock
U
گرفتن بازوی حریف و کشیدن ان با فشار به پشت ارنج
olympic lift and cross face
U
گرفتن بازوی چپ حریف از جلو وران پای راست از پشت
catch
U
نیروی اولیه بازوی شناگر در شروع حرکت ماهی گرفتن
deceleration time
U
زمانی که بازوی دستیابی پس از حرکت به محل صحیح دیسک سخت متوقف میشود
turnstiles
U
تیری که چهار بازوی گردنده داردوهرکس میخواهد از ان بگذرد کوپن خود را درسوراخ ان انداخته وانراچرخانده وارد میشود
turnstile
U
تیری که چهار بازوی گردنده داردوهرکس میخواهد از ان بگذرد کوپن خود را درسوراخ ان انداخته وانراچرخانده وارد میشود
gateway
U
دروازه
gates
U
دروازه
gateways
U
دروازه
barbacan
U
دروازه
port
U
دروازه
hoop
U
دروازه
hoops
U
دروازه
barbican
U
دروازه
gate
U
دروازه
portals
U
دروازه
portal
U
دروازه
goals
U
دروازه
goal
U
دروازه
goal area line
U
خط دروازه
goal keeper line
U
خط دروازه بان
own goals
U
گل به دروازه خودی
goal mouth
U
دهانه دروازه
goal area
U
منطقه دروازه
attacting zone
U
منطقه دروازه
goal crease
U
محوطه دروازه
goal keeper
U
دروازه بان
hoop
U
دروازه کروکه
goal posts
U
پایههای دروازه
starting gate
U
دروازه شروع
logic gate
U
دروازه منطقی
tend goal
U
دروازه بانی
keep goal
U
دروازه بانی
octroi
U
مالیات دم دروازه
goalkeeper
U
دروازه بان
tend goal
U
حفظ دروازه
octroi
U
دروازه بانی
between the pipes
U
تیر دروازه
hoops
U
دروازه کروکه
own goal
U
گل به دروازه خودی
goalies
U
دروازه بان
goalie
U
دروازه بان
goalar
U
دروازه بان
goal tender
U
دروازه بان
saved
U
نجات دروازه
goal
U
دروازه بان
keeper
U
دروازه بان
goals
U
دروازه بان
gatekeepers
U
دروازه بان
gatekeeper
U
دروازه بان
gate keeper
U
دروازه بان
keepers
U
دروازه بان
saves
U
نجات دروازه
wickets
U
دروازه کوچک
in goal
U
دروازه بان
save
U
نجات دروازه
wicket
U
دروازه کوچک
goalkeepers
U
دروازه بان
puck stopper
U
دروازه بان
pulls
U
ضربه زدن بطوری که گوی به سمت مخالف دست گلف باز برود حرکت بازوی شناگر در اب کشیدن دهنه اسب
pull
U
ضربه زدن بطوری که گوی به سمت مخالف دست گلف باز برود حرکت بازوی شناگر در اب کشیدن دهنه اسب
upright
U
تیرک عمودی دروازه
warders
U
نگهبان دروازه یا قصر
shot direct at goal
U
شوت مستقیم به دروازه
standup goalie
U
دروازه بانی ایستاده
warder
U
نگهبان دروازه یا قصر
gates
U
دروازه شروع اسکی
goal kick
U
شوت بسوی دروازه
offside line
U
خط فرضی موازی با دروازه
crossbar
U
تیرک افقی دروازه
crossbars
U
تیرک افقی دروازه
gatehouses
U
اطاق دروازه بان
gatehouse
U
اطاق دروازه بان
goal umpire
U
دروازه بان واترپولو
goalposts
U
تیرک عمودی دروازه
sally port
U
دروازه عبور از قلعه
long ball
U
پرتاب از دور به دروازه
sally port
U
دروازه بزرگ قلعه
goalpost
U
تیرک عمودی دروازه
goalthrow
U
پرتاب دروازه بان
petard
U
بمب دروازه ریز
goal games
U
بازیهای دروازه دار
flopper
U
دروازه بان شیرجه رو
He was approaching the gate.
U
او
[مرد]
به دروازه نزدیک شد.
catching glove
U
دستکش دروازه بان
goalkeeper
U
دروازه بان فوتبال
goalkeepers
U
دروازه بان فوتبال
shooting
U
شوت بسوی دروازه
shootings
U
شوت بسوی دروازه
twentyfive
U
خط 52 یاردی موازی با خط دروازه
deciding
U
نزدیک به دروازه حریف
gate
U
دروازه شروع اسکی
double reverse
U
شوت برگردان به دروازه
changing the goal keeper
U
تعویض دروازه بان
fast break
U
حمله سریع به دروازه
gate post
U
تیرچارچوب دروازه باهویابازوی در
clears
U
دفع توپ ازحوالی دروازه
clears
U
دورکردن گوی از نزدیک دروازه
send off
U
حرکت اسبها از دروازه شروع
in-
U
توپی که وارد دروازه شده
active
U
دروازهای که برخلاف دروازه نافعال
in
U
توپی که وارد دروازه شده
clearest
U
دورکردن گوی از نزدیک دروازه
send-off
U
حرکت اسبها از دروازه شروع
clear
U
دورکردن گوی از نزدیک دروازه
clear
U
دفع توپ ازحوالی دروازه
stick glove
U
دستکش کلفت دروازه بان
touch in goal
U
محدوده بین خط دروازه و خط مرزی
touch in goal line
U
ادامه خط بین خط دروازه و خط مرزی
nineteen
U
علامت تعویض دروازه بان
nineteens
U
علامت تعویض دروازه بان
drop a goal
U
ضربه زدن بر فراز دروازه
logic
U
دروازه یا ترکیب دروازههای منط قی
seelos
U
دروازه بشکل اچ در مارپیچ کوچک
defensive
U
منطقه دفاعی شامل دروازه
send-offs
U
حرکت اسبها از دروازه شروع
gateposts
U
تیر چار چوب دروازه
gatehouses
U
اطاق یازندان بالای دروازه
gatehouse
U
اطاق یازندان بالای دروازه
clearest
U
دفع توپ ازحوالی دروازه
punch the ball
U
مشت کردن دروازه بان
clearer
U
دورکردن گوی از نزدیک دروازه
clearer
U
دفع توپ ازحوالی دروازه
gatepost
U
تیر چار چوب دروازه
end zone
U
منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
dropped goal
U
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
faubourg
U
قسمتی ازشهر که بیرون دروازه باشد
hanging-post
U
[تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
field goal
U
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
field player
U
بازیگران جز دروازه بان بازیگر ثابت
A creaking gate hang long.
<proverb>
U
یک دروازه شکسته مدتها سرپا می ایستد.
goal kick
U
ضربه ازاد مستقیم روی دروازه
goal throw
U
پرتاب ازاد دروازه بان واترپولو
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com