English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 91 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
comptroller U بازرس حسابداری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cost accounting U حسابداری قیمت تمام شده حسابداری هزینه حسابداری صنعتی
cost accounting U حسابداری قیمت تمام شده حسابداری صنعتی
current cost accounting حسابداری هزینه جاری حسابداری براساس نرخ های جاری
accounting U حسابداری
cost accounting U حسابداری
accountancy U حسابداری
accountancy U حسابداری [حسابداری]
bookwork [bookkeeping] U حسابداری [حسابداری]
book keeping U حسابداری [حسابداری]
accounting U حسابداری [حسابداری]
voucher U سند حسابداری
vouchers U سند حسابداری
accounting system U سیستم حسابداری
accounting principles U اصول حسابداری
accounting system U نظام حسابداری
accounting profit U سود حسابداری
accounting machine U ماشین حسابداری
accounting price U قیمت حسابداری
double entry bookkeeping U حسابداری دوبل
single entry U حسابداری فردی
stock accounting U حسابداری موجودی
sales accounting U حسابداری فروش
national accounting U حسابداری ملی
single entry U حسابداری ساده
tally sheet U کاربرگ حسابداری
inflation accounting U حسابداری تورمی
accounting profit سود از دیدگاه حسابداری
scrutineer U بازرس
inspector general U بازرس کل
visitator U بازرس
line man U بازرس
examinator U بازرس
controllers U بازرس
keepers U بازرس
keeper U بازرس
controller U بازرس
inspectors U بازرس
inspector U بازرس
accounting package U بسته پیش نوشته حسابداری
accountable depot U مرکز نگهداری سوابق حسابداری
inspectoral U وابسته به بازرس ها
scrutineer U بازرس ارا
proctor U بازرس دانشجویان
works inspector U بازرس کارخانه
scrutineer U بازرس اراء
gasmen U بازرس معدن
gasman U بازرس معدن
works inspector U بازرس کارگاه
auditor U بازرس دفاترمحاسباتی
linemen U بازرس خط اهن
lineman U بازرس خط اهن
auditors U بازرس دفاترمحاسباتی
auditor general U بازرس کل سر حسابرس کل
wardens U نافر بازرس
warden U نافر بازرس
g man U بازرس مخصوص
integrated accounting package U بسته پیش نوشته حسابداری مجتمع
accounting U اصول حسابداری برسی اصل و فرع
modular accounting package U برنامه پیش نوشته حسابداری واحدی
censors U بازرس مطبوعات و نمایشها
censoring U بازرس مطبوعات و نمایشها
censored U بازرس مطبوعات و نمایشها
censor U بازرس مطبوعات و نمایشها
rummaging U کاوش بازرس کشتی
rummages U کاوش بازرس کشتی
rummaged U کاوش بازرس کشتی
rummage U کاوش بازرس کشتی
umpire U داوری عملیات بازرس
umpired U داوری عملیات بازرس
inspectorial U وابسته بوفیفه بازرس
umpiring U داوری عملیات بازرس
inspectorship U سمت بازرس رسدبانی
umpires U داوری عملیات بازرس
current purchasing power U حسابداری که در ان نرخهای جاری مبنای محاسبه میباشند
test protectors U بازرس ازمایشات کارایی شغلی
floorwalker U بازرس فروشگاه بزرگ خرده فروشی
auditor U حسابرس مفتش یا بازرس در شرکتهای سهامی
trackwalker U بازرس ریل گذاری راه اهن
auditors U حسابرس مفتش یا بازرس در شرکتهای سهامی
crediting U ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credit U ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
accounts package U نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
credits U ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
accounting package U نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
credited U ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
visitors U بازرس و نافر شرکتها مامور بررسی وضع مجانین
visitor U بازرس و نافر شرکتها مامور بررسی وضع مجانین
corporate model U نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
technical observer U بازرس یا نافر فنی کارخانه در یکانهای رزمی که نافربه طرز استفاده از وسیله میباشد
spot map U کروکی تصادف یا کروکی مشاهدات بازرس
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com