English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 112 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
scrutineer U بازرس اراء
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
polled U تعداد اراء اخذ اراء
poll U تعداد اراء اخذ اراء
polls U تعداد اراء اخذ اراء
unanimity U اتفاق اراء
tie vote U تساوی اراء
tie vote U اراء مساوی
unanimously U باتفاق اراء
polls U صورت اراء
counting votes U شمارش اراء
counting votes U استخراج اراء
polled U صورت اراء
consensus of opinion U اتفاق اراء
consensus U اتفاق اراء
plebiscite U اراء عمومی
plebiscites U اراء عمومی
by a majority vote U به اکثریت اراء
by a unanimity vote U به اتفاق اراء
by a unanimous U به اتفاق اراء
poll U صورت اراء
unanimously U به اتفاق اراء
scrutineer U بازرس
line man U بازرس
inspector general U بازرس کل
keeper U بازرس
keepers U بازرس
examinator U بازرس
controller U بازرس
visitator U بازرس
inspector U بازرس
controllers U بازرس
inspectors U بازرس
ostracizes U با اراء عمومی تبعیدکردن
poll U مراجعه به اراء عمومی
ostracised U با اراء عمومی تبعیدکردن
ostracises U با اراء عمومی تبعیدکردن
ostracism U تبعید با اراء عمومی
ostracize U با اراء عمومی تبعیدکردن
ostracized U با اراء عمومی تبعیدکردن
ostracizing U با اراء عمومی تبعیدکردن
polled U مراجعه به اراء عمومی
consentaneous U دارای اتفاق اراء
polls U مراجعه به اراء عمومی
ostracising U با اراء عمومی تبعیدکردن
vote down U به اکثریت اراء رد کردن
vox populi U اراء یا افکار مردم
gasman U بازرس معدن
wardens U نافر بازرس
lineman U بازرس خط اهن
scrutineer U بازرس ارا
proctor U بازرس دانشجویان
inspectoral U وابسته به بازرس ها
g man U بازرس مخصوص
comptroller U بازرس حسابداری
gasmen U بازرس معدن
works inspector U بازرس کارخانه
auditor general U بازرس کل سر حسابرس کل
works inspector U بازرس کارگاه
warden U نافر بازرس
linemen U بازرس خط اهن
auditors U بازرس دفاترمحاسباتی
auditor U بازرس دفاترمحاسباتی
ostracising U با اراء عمومی تبعید کردن
ostracises U با اراء عمومی تبعید کردن
ostracised U با اراء عمومی تبعید کردن
votes U با اکثریت اراء تصویب کردن
voted U با اکثریت اراء تصویب کردن
vote U با اکثریت اراء تصویب کردن
white primary U اخذ اراء مقدماتی حزبی
ostracizes U با اراء عمومی تبعید کردن
ostracize U با اراء عمومی تبعید کردن
ostracized U با اراء عمومی تبعید کردن
ostracizing U با اراء عمومی تبعید کردن
censor U بازرس مطبوعات و نمایشها
umpire U داوری عملیات بازرس
umpired U داوری عملیات بازرس
censors U بازرس مطبوعات و نمایشها
inspectorship U سمت بازرس رسدبانی
umpires U داوری عملیات بازرس
rummage U کاوش بازرس کشتی
rummaged U کاوش بازرس کشتی
rummages U کاوش بازرس کشتی
rummaging U کاوش بازرس کشتی
censored U بازرس مطبوعات و نمایشها
umpiring U داوری عملیات بازرس
censoring U بازرس مطبوعات و نمایشها
inspectorial U وابسته بوفیفه بازرس
public opinion polling U استخراج عقاید و اراء عمومی رفراندوم
ballots U رای مخفی مجموع اراء نوشته
balloted U رای مخفی مجموع اراء نوشته
ballot U رای مخفی مجموع اراء نوشته
pollster U متصدی اخذرای یا مراجعه به اراء عمومی
pollsters U متصدی اخذرای یا مراجعه به اراء عمومی
test protectors U بازرس ازمایشات کارایی شغلی
canvassing U برای جمع اوری اراء فعالیت کردن
canvasses U برای جمع اوری اراء فعالیت کردن
canvassed U برای جمع اوری اراء فعالیت کردن
canvass U برای جمع اوری اراء فعالیت کردن
trackwalker U بازرس ریل گذاری راه اهن
auditors U حسابرس مفتش یا بازرس در شرکتهای سهامی
auditor U حسابرس مفتش یا بازرس در شرکتهای سهامی
floorwalker U بازرس فروشگاه بزرگ خرده فروشی
visitor U بازرس و نافر شرکتها مامور بررسی وضع مجانین
visitors U بازرس و نافر شرکتها مامور بررسی وضع مجانین
treating U جمع اوری اراء با رشوه یا غذا و مشروب دادن به رای دهندگان
referendums U همه پرسی مراجعه به اراء عمومی یادداشتی که از طرف سفیربه دولت متبوع وی ارسال میشود
referenda U همه پرسی مراجعه به اراء عمومی یادداشتی که از طرف سفیربه دولت متبوع وی ارسال میشود
referendum U همه پرسی مراجعه به اراء عمومی یادداشتی که از طرف سفیربه دولت متبوع وی ارسال میشود
technical observer U بازرس یا نافر فنی کارخانه در یکانهای رزمی که نافربه طرز استفاده از وسیله میباشد
spot map U کروکی تصادف یا کروکی مشاهدات بازرس
republics U حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republic U حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com