Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
destination inspection
U
بازدید در مقصد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
physical inspection
U
بازدید سطحی از بدنه جنگ افزار یا وسیله بازدید بدنی بازدید تاسیسات
inspection arms
U
سلاح برای بازدید حاضر بازدید اسلحه اسلحه رابازدید کنید
visiting correspondent
U
نماینده بازدید کننده مجاز نماینده مجاز رسانههای گروهی برای بازدید از صحنه عملیات یا قسمتهای ارتشی
addressee
U
مقصد
addressees
U
مقصد
objective point
U
مقصد
destinations
U
مقصد
goal
U
مقصد
goals
U
مقصد
saunteringly
U
بی مقصد
object point
U
مقصد
consummation
U
مقصد
driftless
U
بی مقصد
destination
U
مقصد
aimless
U
بی مقصد
virtual
U
و مقصد.
aims
U
مقصد
aimed
U
مقصد
aim
U
مقصد
destined
U
مقصد معین
destination port
U
بندر مقصد
destination file
U
فایل مقصد
port of destination
U
بندر مقصد
port of entry
U
بندر مقصد
final destination
U
مقصد نهایی
goal oriented
U
مقصد گرا
immediate destination
U
مقصد بعدی
aimlessly
U
بدون مقصد
immediate destination
U
اولین مقصد
named place of destination
U
مقصد مشخص
object code
U
برنامه مقصد
object module
U
واحد مقصد
object language
U
زبان مقصد
Are we there yet?
U
[ما]
رسیدیم
[به مقصد]
؟
targeted
<adj.>
U
مقصد گرا
goal-oriented
<adj.>
U
مقصد گرا
winning post
U
تیر مقصد
terminal port
U
بندر مقصد
target-oriented
<adj.>
U
مقصد گرا
review
U
بازدید
visited
U
بازدید
examines
U
بازدید
reviewal
U
بازدید
examined
U
بازدید
examine
U
بازدید
visits
U
بازدید
visit
U
بازدید
examining
U
بازدید
reviews
U
بازدید
surveying
U
بازدید
reviewing
U
بازدید
revision
U
بازدید
reviewed
U
بازدید
revisions
U
بازدید
inspection
U
بازدید
controls
U
بازدید
controlling
U
بازدید
control
U
بازدید
ex quay
U
تحویل در بندر مقصد
message
U
در مقصد مربوط میشود
ex quay
U
تحویل در بارانداز مقصد
messages
U
در مقصد مربوط میشود
named port of destination
U
بندر مقصد مشخص
station
U
یا مقصد استفاده میشود
named point of destination
U
نقطه مشخص در مقصد
payable at destiination
U
قابل پرداخت در مقصد
out port
U
بندر دور از مقصد
stationed
U
یا مقصد استفاده میشود
stations
U
یا مقصد استفاده میشود
reconnoiters
U
بازدید کردن
personnel monitoring
U
بازدید پرسنلی
see over
U
بازدید کردن
inspection
U
بازدید معاینه
location survey
U
بازدید در محل
visits
U
بازدید دیدار
visited
U
بازدید دیدار
barrier inspection
U
بازدید ازموانع
boarding call
U
بازدید رسمی
inspection gallery
U
دالان بازدید
inspection shaft
U
میله بازدید
inspection well
U
چاه بازدید
man hole
U
چاهک بازدید
reconnoiter
U
بازدید کردن
certificate of survey
U
گواهی بازدید
boarding visit
U
بازدید پس دادن
to return a visit
U
بازدید کردن
boarding call
U
دعوت به بازدید
home visit
U
بازدید خانواده
examine
U
بازدید کردن
reconnoitring
U
بازدید کردن
revisit
U
بازدید کردن
spot check
U
بازدید در محل
spot checks
U
بازدید در محل
revisited
U
بازدید کردن
reconnoitred
U
بازدید کردن
reconnoitre
U
بازدید کردن
reconnoitering
U
بازدید کردن
revisiting
U
بازدید کردن
reconnoitered
U
بازدید کردن
revisits
U
بازدید کردن
surveys
U
بازدید کردن
examining
U
بازدید کردن
examines
U
بازدید کردن
examined
U
بازدید کردن
survey
U
بازدید کردن
visit
U
بازدید دیدار
visitors
U
بازدید کننده
visitor
U
بازدید کننده
surveyed
U
بازدید کردن
reconnoitres
U
بازدید کردن
interactive
U
کد اصلی و مقصد را بررسی کند
port of debarkation
U
بندر مقصد حمل کالا
lay line
U
خط فرضی مسیر قایق به مقصد
We are getting there.
U
ما به هدف
[مقصد]
نزدیک می شویم.
perambulation
U
دور زنی بازدید
surveys
U
بررسی کردن بازدید
monitors
U
بازدید کار دستگاه
reviewing
U
بازدید انتقاد کردن
drop by
<idiom>
U
بازدید از کسی با جایی
to rehash something
U
وضعیتی را بازدید کردن
to revisit an issue
U
مسئله ای را بازدید کردن
reviews
U
بازدید انتقاد کردن
reviewed
U
بازدید انتقاد کردن
visit of courtesy
U
بازدید رسمی نظامی
monitor
U
بازدید کار دستگاه
monitored
U
بازدید کار دستگاه
man hole
U
دهانه بازدید ادم رو
to revisit the situation
U
وضعیتی را بازدید کردن
review
U
بازدید انتقاد کردن
reconnaissance
U
بازدید مقدماتی اکتشاف
afterflight inspection
U
بازدید بعد از پرواز
survey
U
بررسی کردن بازدید
barrier inspection
U
بازدید کنار جاده
before flight inspection
U
بازدید قبل از پرواز
official visit
U
بازدید رسمی فرمانده
check out equipment
U
وسایل بازدید محل
annual general inspection
U
بازدید عمومی سالیانه
surveyed
U
بررسی کردن بازدید
visitors from abroad
U
بازدید کنندگان خارجی
drift
U
بی اراده کار کردن بی مقصد رفتن
divert
U
تغییر دادن اماج یا ماموریت یا مقصد
redirect
U
ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر
diverted
U
تغییر دادن اماج یا ماموریت یا مقصد
diverts
U
تغییر دادن اماج یا ماموریت یا مقصد
redirected
U
ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر
at the full landed cost price
U
قیمت تمام شده کالا در مقصد
redirecting
U
ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر
redirects
U
ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر
redirection
U
ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر
freight collect
U
هزینه حمل در مقصد دریافت میشود
carriage forward
U
هزینه حمل در مقصد دریافت میشود
datagram
U
که حاوی آدرس مقصد و مسیر آن است
drifts
U
بی اراده کار کردن بی مقصد رفتن
drifted
U
بی اراده کار کردن بی مقصد رفتن
drifting
U
بی اراده کار کردن بی مقصد رفتن
freight payable at destination
U
هزینه حمل در مقصد پرداخت میشود
man hole
U
دریچه بازدید سوراخ ادم رو
visit and search
U
بازدید و تجسس کردن ناو
to revisit something
U
بازدید کردن چیزی
[مجازی]
referred
U
مراجعه کردن بازدید مجدد
refers
U
مراجعه کردن بازدید مجدد
refer
U
مراجعه کردن بازدید مجدد
step in
U
بازدید مختصر وکوتاهی کردن
inspection gallery
U
دالان بازرسی گالری بازدید
gam
U
گرد امدن بازدید کردن
destination
U
صفحه مقصد در مجموعهای صفحات متصل بهم
There is no royal road to learning .
<proverb>
U
مقصد علم و دانش را,جاده اى نیست هموار .
destinations
U
صفحه مقصد در مجموعهای صفحات متصل بهم
to revisit a subject of research
U
سوژه پژوهشی را دوباره بازدید کردن
check off list
U
برگ بازدید قسمتهای یک ناویا هواپیما
block stowage loading
U
بارگیری وسایل هم مقصد دریک قسمت از وسیله ترابری
sink
U
شرح در جدول مسیردرباره تمام مسیرهای شبکه به یک مقصد
sinks
U
شرح در جدول مسیردرباره تمام مسیرهای شبکه به یک مقصد
to revisit a criminal case
[judicial proceedings]
U
یک پرونده جنایی
[رسیدگی قضائی]
را بازدید کردن
showdowns
U
چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
muster roll
U
دفتر بازدید افسران وسربازان در یک یکان نظامی
showdown
U
چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
message
U
انتخاب مسیر مناسب بین مبدا و مقصد پیام در شبکه
marshalling yard
U
محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل
messages
U
انتخاب مسیر مناسب بین مبدا و مقصد پیام در شبکه
saints
U
نوعی وسیله بازدید از وضع کار اقمار مصنوعی
saint
U
نوعی وسیله بازدید از وضع کار اقمار مصنوعی
free on quay
U
قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
message
U
ترتیب داده در ابتدای پیام که حاوی اطلاعات مسیر و مقصد است
switching
U
بهنگام سازی ثابت اطلاعات بین تغییر مبدا و مقصد در شبکه
messages
U
ترتیب داده در ابتدای پیام که حاوی اطلاعات مسیر و مقصد است
to bite the bullet
<idiom>
U
باید انجام کاری سخت یا ناخوشایند را پذیرفت تا بتوان به مقصد اصلی رسید
portmark
U
علامت روی بسته که مشخصات بندر مقصد نیز دران ذکر گردیده
rig the ship
U
فرمان ناو را برای بازدیداماده کنید اماده کردن ناوبرای بازدید
object program
U
برنامه مقصد دستورالعملهایی که ازcompiler یا assemblerنتیجه شده و اماده اند تا درکامپیوتر اجرا شوند
demurrage
U
بیکار و معطل نگهداشتن کشتی بیش از مدتی که جهت بارگیری یا تخلیه یا طی مسافت مبداء به مقصد لازم است
via
U
حرکت به سوی چیزی یا استفاده از چیزی برای رسیدن به مقصد
packet
U
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packets
U
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
propagation delay
U
1-زمان لازم برای فاهر شدن خروجی در دروازه منط قی پس از اعمال ورودی . 2-زمانی که بیت داده روی شبکه از مبدا به مقصد می رود
overhauled
U
سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhaul
U
سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhauling
U
سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhauls
U
سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
no drop image
[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com