Perdic | بازده نهایی سرمایه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	margine efficiency of capital U	بازده نهایی سرمایه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	margin efficiency of investment U	بازده نهایی سرمایه گذاری
Other Matches

	margin land U	حد نهایی بازده زمین
	yield of capital U	بازده سرمایه
	return of capital U	بازده سرمایه
	marginal return of capital U	بازده نهائی سرمایه
	yield of invested capital U	بازده سرمایه گذاری
	to get a good return on an investment U	بازده سودمندی در سرمایه گذاریی بدست آوردن
	cobb doglas production function U	ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
	telic U	نهایی دارای هدف نهایی
	over capitalised U	براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
	supply price of capital U	قیمت عرضه سرمایه اصطلاح کینز در رابطه باهزینه سرمایه گذاری
	capital stock U	سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود
	capital consumption allowance U	کسر مصرف سرمایه مترادف با استهلاک سرمایه
	liquidity trap U	سرمایه گذاری بسیار کم بوده و سرمایه گذاران ترجیح میدهند که دارائیهای خود رابه شکل پول نقد نگاه دارند
	disinvestment U	سرمایه گذاری منفی سرمایه برداری
	capitalization U	تبدیل به سرمایه کردن تجمع سرمایه
	multiplier principle U	اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
	financiers U	سرمایه دار سرمایه گذار
	financier U	سرمایه دار سرمایه گذار
	capital gain U	منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
	capitalism U	کاپیتالیزم سیستم سرمایه داری سیستم سرمایه گرایی سرمایه داری
	residential investments U	سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
	acceleration principle U	یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
	overcapitalization U	سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
	desired investment U	سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
	cooperative scorer U	بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
	unintended investment U	سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
	collapse capitalism U	فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری
	registered capital U	سرمایه به ثبت رسیده سرمایه ثبت شده
	marginal utility of capital U	مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
	capital program U	برنامه سرمایه گذاری برنامه تولید سرمایه
	marxist economics U	نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
	semifinal U	مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
	yields U	بازده
	yielded U	بازده
	outturn U	بازده
	out put U	بازده
	revenue U	بازده
	output U	بازده
	returning U	بازده
	returned U	بازده
	outputs U	بازده
	return U	بازده
	efficiency U	بازده
	high yield U	پر بازده
	returns U	بازده
	low yield U	بازده کم
	feedback U	بازده
	yield U	بازده
	earning yield U	بازده عواید
	overall efficiency U	بازده کلی
	volumetric efficiency U	بازده حجمی
	emission efficiency U	بازده کاتد
	turn over U	محصول بازده
	sustained yield U	بازده پیوسته
	transformer efficiency U	بازده مبدل
	diminishing returns U	بازده نزولی
	redemption yield U	بازده خرید
	constant return U	بازده ثابت
	cardiac output U	بازده قلبی
	diminishing return U	بازده نزولی
	real time U	بازده فوری
	sustained yield U	بازده مستمر
	efficiency of rectification U	بازده یکسوکنندگی
	rectifier efficiency U	بازده یکسوکننده
	mechanical efficiency U	بازده مکانیکی
	conversion efficiency U	بازده تبدیل
	farm yields U	بازده مزرعه
	farm yields U	بازده کشاورزی
	low productivity U	بازده پائین
	commercial efficiency U	بازده صنعتی
	combustion efficiency U	بازده احتراق
	lamp bulb efficiency U	بازده لامپ
	injection efficiency U	بازده تزریق
	ideal efficiency U	بازده ایده ال
	high yielding farms U	با بازده زیاد
	high yielding farms U	مزارع پر بازده
	high yield U	با بازده زیاد
	gross yield U	بازده ناخالص
	generator efficiency U	بازده مولد
	motor efficiency U	بازده موتور
	fair return U	بازده منصفانه
	net yield U	بازده خالص
	rate of return U	نرخ بازده
	quantum yield U	بازده کوانتایی
	luminosity U	بازده روشنایی
	energy gain U	بازده انرژی
	decreasing return U	بازده نزولی
	payout U	بازده سیستم
	payouts U	بازده سیستم
	current yield U	بازده جاری
	output per head U	بازده سرانه
	average efficiency U	بازده متوسط
	average return U	بازده متوسط
	fair return U	بازده عادلانه
	average yield U	بازده متوسط
	fission to yield ratio U	بازده اتمی
	yields U	بازده انفجار
	yielded U	بازده انفجار
	yield U	بازده انفجار
	efficiency U	بازده سودمندی
	return [on something] U	نرخ بازده
	law of increasing return U	قانون بازده فزاینده
	normal rate of return U	نرخ بازده متعارف
	law of increasing return U	قانون بازده صعودی
	gross rate of return U	نرخ بازده ناخالص
	increasing marginal return U	بازده نهائی فزاینده
	average net return U	بازده خالص متوسط
	internal rate of return U	نرخ بازده داخلی
	law of diminishing return U	قانون بازده نزولی
	real time U	بازده بلادرنگ بی درنگ
	net rate of return U	نرخ بازده خالص
	law of diminishing returns U	قانون کاهندگی بازده
	social rate of return U	نرخ بازده اجتماعی
	by product recovery U	بازده محصولات فرعی
	efficiency U	فعالیت مفید بازده
	payload U	بازده خودرو یا دستگاه
	return to scale U	بازده نسبت به مقیاس
	hurdle rate of return U	کمترین نرخ بازده
	private rate of return U	نرخ بازده خصوصی
	payload U	بازده حمل بارخودرو
	payloads U	بازده خودرو یا دستگاه
	payloads U	بازده حمل بارخودرو
	diminishing returns U	بازده کاهش یابنده
	ampere hour efficiency of storage batter U	بازده باتری انبارهای
	hurdle rate of return U	نرخ بازده لازم
	energy efficiency U	بازده انرژی لومینسانس
	work decrement U	کاهش بازده کار
	current ratio of transformer U	بازده شدتی مبدل
	constant return to scale U	بازده ثابت نسبت به مقیاس
	automatic gain control U	کنترل بازده بطور خودکار
	increasing returns to scale U	بازده فزاینده نسبت به مقیاس
	arresting system payout U	بازده سیستم مهار هواپیما
	available payload U	بازده قابل استفاده وسیله
	yield of bonds U	نرخ بازده اوراق قرضه
	performances U	کار وسیله یادستگاه بازده عمل
	performance U	کار وسیله یادستگاه بازده عمل
	The return on the bonds amounts to ... U	مبلغ بازده اوراق بهادار برابراست با ...
	crystal frequency changer efficiency U	بازده بلور تغییر دهنده بسامد
	ultimata U	نهایی
	final U	نهایی
	privy U	نهایی
	ultimatums U	نهایی
	closing U	نهایی
	definite <adj.> U	نهایی
	terminals U	نهایی
	conclusive U	نهایی
	definitive U	نهایی
	high limit U	حد نهایی
	peremptory U	نهایی
	terminal U	نهایی
	ultimate U	نهایی
	ultimatum U	نهایی
	finals U	نهایی
	scaling law U	فرمول محاسله بازده بمب اتمی در هر فاصله
	ultimate analysis U	تجزیه نهایی
	end strength U	استعداد نهایی
	end user U	کاربر نهایی
	differential cost U	هزینه نهایی
	extreme range U	برد نهایی
	semi finals U	نیمه نهایی
	armageddon U	مبارزهء نهایی
	quarter-finals U	یک چهارم نهایی
	quarter final U	یک چهارم نهایی
	differential cost U	ارزش نهایی
	semi-finals U	نیمه نهایی
	end product U	فراورده نهایی
	end product U	محصول نهایی
	quarter-final U	یک چهارم نهایی
	incremental cost U	هزینه نهایی
	extra expenses U	هزینه نهایی
	elevation stop U	حد نهایی درجه
	additional costs [expenses] U	هزینه نهایی
	ultimata U	هدف نهایی
	limiting value U	ارزش نهایی
	final payment U	پرداخت نهایی
	final position U	وضعیت نهایی
	final report U	گزارش نهایی
	final result U	نتیجه نهایی
	final term U	جمله نهایی
	final value U	ارزش نهایی
	final velocity U	سرعت نهایی
	drafts U	نیمه نهایی
	incremental cost U	هزینه نهایی
	ultimate speed U	سرعت نهایی
	drafted U	نیمه نهایی
	draft U	نیمه نهایی
	margin utility U	مطلوبیت نهایی
	ultimatum U	هدف نهایی
	net result U	نتیجه نهایی
	ultimatums U	هدف نهایی
	final act U	سند نهایی
	final assembly U	مونتاژ نهایی
	final assembly U	نصب نهایی
	final cut U	برش نهایی
	extreme position U	وضعیت نهایی
	final destination U	مقصد نهایی
	final diameter U	قطر نهایی
	final drive U	گرداننده نهایی
	grail U	هدف نهایی
	final judgement U	حکم نهایی