Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
flashback
U
بازتاب اشعه
flashbacks
U
بازتاب اشعه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gun
U
منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
guns
U
منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
deflection
U
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
deflections
U
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
non interlaced
U
سیستمی که اشعه الکترون تصویر هر خط صفحه نمایش را یک بار اسکن میکند در حین هر سیکل تنظیم . این اشعه یک اسکن نمایش در هر خط انجام میدهد
radiolucency
U
درجه نفوذ اشعه مجهول نفوذ پذیری اشعه مجهول
echoing
U
بازتاب
plantar reflex
U
بازتاب کف پا
reflector
U
بازتاب
reflectors
U
بازتاب
echoes
U
بازتاب
reflex
U
بازتاب
reflexes
U
بازتاب
echo
U
بازتاب
echoed
U
بازتاب
reflection
U
بازتاب
reflexion
U
بازتاب
achilles jerk
U
بازتاب اشیل
albedo
U
توان بازتاب
angle of reflaction
U
زاویه بازتاب
reflection angel
U
زاویه بازتاب
babinski reflex
U
بازتاب بابینکسی
background reflection
U
بازتاب زمینهای
righting reflex
U
بازتاب تعادل
reflection law
U
قانون بازتاب
law of reflection
U
قانون بازتاب
abdominal reflex
U
بازتاب شکمی
rossolimo reflex
U
بازتاب روسولیمو
rooting reflex
U
بازتاب گونه
raster
U
شبکه بازتاب
albedo
U
نمار بازتاب
static reflex
U
بازتاب تعادل
reflection coefficient
U
ضریب بازتاب
reflexology
U
بازتاب شناسی
flexion reflex
U
بازتاب خمش
reflexivity
U
بازتاب پذیری
reflectometer
U
بازتاب سنج
reflex time
U
زمان بازتاب
reflex reserve
U
پس مانده بازتاب
reflectivity
U
بازتاب پذیری
reflectability
U
بازتاب پذیری
reflex circuit
U
قوس بازتاب
reflector buoy
U
بویه بازتاب
reflex arc
U
کمان بازتاب
reflection plane
U
صفحه بازتاب
reflexogenous zones
U
نواحی بازتاب زا
reflection grating
U
توری بازتاب
bragg reflection
U
بازتاب پراگ
reflection of light
U
بازتاب نور
ground return
U
بازتاب زمینی
chain reflex
U
بازتاب زنجیرهای
coefficient of reflection
U
ضریب بازتاب
conditioned reflex
U
بازتاب شرطی
cranial reflex
U
بازتاب جمجمهای
crossed reflex
U
بازتاب متنافر
reflex arc
U
قوس بازتاب
achilles reflex
U
بازتاب اشیل
mass reflex
U
بازتاب کلی
pupillary reflex
U
بازتاب مردمک
stretch reflex
U
بازتاب کشیدگی
reflect
U
بازتاب دادن
orienting reflex
U
بازتاب سوگیری
sucking reflex
U
بازتاب مکیدن
reflecting
U
بازتاب دادن
negative movement reflex
U
بازتاب گریز
reflects
U
بازتاب دادن
plane of reflection
U
صفحه بازتاب
spinal reflex
U
بازتاب نخاعی
orientation reflex
U
بازتاب سوگیری
tendon reflex
U
بازتاب وتری
salivary reflex
U
بازتاب بزاقی
prepotent reflex
U
بازتاب غالب
reflection
U
بازتاب اندیشه
cutaneous secretory reflex
U
بازتاب تراوشی پوست
positive movement reflex
U
بازتاب حرکت گرایشی
reflect
U
بازتاب یافتن بازتابیدن
reflects
U
بازتاب یافتن بازتابیدن
unconditioned reflex
U
بازتاب غیر شرطی
audi
U
بازتاب دیداری- شنیداری
pgr
U
بازتاب گالوانیکی- روانی
cutaneous pupillary reflex
U
بازتاب پوستی مردمک
startle reflex
U
بازتاب یکه خوردن
psychogalvanic reflex
U
بازتاب گالوانیکی- روانی
haab's pupillary reflex
U
بازتاب مردمکی هاب
eye blink reflex
U
بازتاب پلک زدن
blinking reflex
U
بازتاب پلک زدن
patellar reflex
U
بازتاب پرش زانو
consensual eye reflex
U
بازتاب همخوان چشم
knee jerk reflex
U
بازتاب پرش زانو
irreflexive
U
بی خیال بدون بازتاب
phasic stretch reflex
U
بازتاب کشش مرحلهای
reflex latency
U
دوره نهفتگی بازتاب
reflecting
U
بازتاب یافتن بازتابیدن
grasping reflex
U
بازتاب چنگ زدن
bechterev mendel reflex
U
بازتاب بختریف- مندل
mirror
U
دراینه منعکس ساختن بازتاب کردن
mirrored
U
دراینه منعکس ساختن بازتاب کردن
mirrors
U
دراینه منعکس ساختن بازتاب کردن
ray
U
اشعه
deflected
U
یا اشعه
rays
U
اشعه ها
deflect
U
یا اشعه
deflecting
U
یا اشعه
deflects
U
یا اشعه
radiation
U
اشعه
gamma rays
U
اشعه گاما
electronic beam
U
اشعه ی الکترونیکی
x ray
U
اشعه ایکس
gammas
U
اشعه گاما
gamma
U
اشعه گاما
electron ray
U
اشعه الکترونی
cathode rays
U
اشعه کاتدی
deflection defocusing
U
پریشانی اشعه
electron beam
U
اشعه الکترون
radiation sickness
U
بیماری اشعه
x rays
U
اشعه ایکس
xrays
U
اشعه مجهول
gamma radiation
U
اشعه گاما
xrays
U
اشعه ایکس
gamma ray
U
اشعه گاما
x ray beam
U
اشعه رونتگن
cosmicray
U
اشعه کیهانی
electron beam
U
اشعه الکترونی
ray
U
اشعه تابشی
cathode ray oscillograph
U
اشعه کاتدیک
X-rays
U
اشعه ایکس
ion beam
U
اشعه یونی
rays of light
U
اشعه نور
cosmic rays
U
اشعه کیهانی
X-ray
U
اشعه ایکس
silvery rays
U
اشعه نقرهای
reseau
U
اخراج اشعه
microwave radiation
U
اشعه میکروموجی
roentgen ray
U
اشعه مجهول
roentgen rays
U
اشعه رنتگن
X-raying
U
اشعه رونتگن
X-raying
U
اشعه ایکس
X-rayed
U
اشعه رونتگن
X-rayed
U
اشعه ایکس
X-ray
U
اشعه رونتگن
actinic rays
U
اشعه فعال
canal rays
U
اشعه مجرایی
x ray
U
اشعه مجهول
x radiation
U
اشعه ایکس
beta rays
U
اشعه بتا
beta ray
U
اشعه بتا
beta radiation
U
اشعه بتا
laser
U
اشعه لیزر
beam width
U
پهنای اشعه
beam cutoff
U
قطع اشعه
lasers
U
اشعه لیزر
alpha rediation
U
اشعه الفا
alpha rays
U
اشعه الفا
ultraviolet ray
U
اشعه فرابنفش
phosphor
U
معمولا اشعه الکترونی
infrared ray
U
اشعه فرو سرخ
red, green, blue
U
سه اشعه تصویردرتلویزیون رنگی
blue beam magnet
U
مغناطیس اشعه ابی
black body radiation
U
اشعه جسم سیاه
searchlights
U
اشعه نور افکن
roentgenography
U
پرتونگاری با اشعه ایکس
x ray source
U
منبع اشعه رونتگن
searchlight
U
اشعه نور افکن
ultrared
U
انطرف اشعه قرمز
x radiation
U
تشعشع اشعه مجهول
ultraviolet
U
اشعه مادون بنفش
x ray equipment
U
تجهیزات اشعه رونتگن
x ray therapy
U
درمان با اشعه مجهول
cathode pay tube
U
لامپ با اشعه کاتدی
crt
U
لامپ با اشعه کاتدی
electron beam welding
U
جوشکاری با اشعه الکترونی
electron beam cutting
U
برش با اشعه الکترونی
density of an ion beam
U
چگالی اشعه یونی
welding by electron beam
U
جوشکاری با اشعه الکترونی
crookes tube
U
لامپ اشعه ایکس
density of an electron beam
U
چگالی اشعه الکترونی
cosecant squared beam
U
اشعه با مربع کوسکانت
cathode ray tude
U
لوله اشعه کاتدی
cathode ray oscilloscope
U
اسیلوسکوپ اشعه کاتدی
electron ray tube
U
لامپ اشعه کاتدیک
electron beam generator
U
مولد اشعه الکترونی
tannage
U
قهوهای در اثر اشعه افتاب
radiogram
U
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
cathode ray oscilloscope
U
نوسان نمای اشعه کاتدی
emissivity
U
قابلیت تشعشع یا ارسال اشعه
expose
U
درمعرض اشعه قرار دادن
exposes
U
درمعرض اشعه قرار دادن
electron beam focusing
U
تمرکز دهی اشعه الکترونی
exposing
U
درمعرض اشعه قرار دادن
infrared
U
وابسته به اشعه مادون قرمز
beam current at a specified point
U
شدت اشعه الکترونی در یک نقطه
back azimuth method
U
گرای معکوس در اخراج اشعه
insolation
U
در مقابل اشعه افتاب قراردادن
roentgenoscopy
U
معاینه بوسیله اشعه مجهول
radiograms
U
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
roentgenize
U
بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
roentgenoscope
U
دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
core
U
وسیله تبدیل اشعه به انرژی الکتریکی
ultraviolet ray
U
اشعه ماوراء بنفش پرتو فرابنفش
thermal imagery
U
عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com