Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (34 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
unit loading
U
بارگیری کردن یکانها برای حمل و نقل بارگیری یکان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
casualty staging unit
U
یکان بارگیری بیماران وزخمیها درهواپیما یکان بارگیری بیماران
staging unit
U
یکان خدمات بارگیری یکان بارگیری
preload loading
U
بارگیری اولیه یا بارگیری قبل از بارگیری اصلی
wet storage
U
بارگیری روی عرشه کشتی درروی دریا بارگیری دریایی
staging unit
U
یکان بارگیری کننده
back haul
U
بارگیری در بازگشت از یک ماموریت بارگیری دوسره باربرگشت
combat loading
U
بارگیری رزمی هواپیما بارگیری جنگی
endurance loading
U
بارگیری با حداکثر فرفیت بارگیری کامل
embarkation order
U
دستورالعمل بارگیری یا سوارشدن دستور بارگیری
embarkation element
U
یکان مخصوص کمک به بارگیری یا سوار شدن
constructive placement
U
تعیین محل برای بارگیری یاتخلیه مناسب کشتیها
stowed
U
بارگیری کردن
load
U
بارگیری کردن
stowing
U
بارگیری کردن
stow
U
بارگیری کردن
stows
U
بارگیری کردن
loads
U
بارگیری کردن
stevedore
U
بارگیری وباراندازی کردن
stevedores
U
بارگیری وباراندازی کردن
port
U
شراب شیرین بارگیری کردن
lading
U
بارگیری عمل بار کردن
pickup zone
U
منطقه بارگیری و بار کردن وسایل
loading
U
بارگیری کردن سوارشدن به خودرو یاهواپیما
switching
U
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
staging area
U
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
fixed pivot
U
محور ثابت چرخش یکانها نفر لولا برای گردش یکانها
loading bridge
U
پل بارگیری
loading
U
بارگیری
material handling bridge
U
پل بارگیری
charging
U
بارگیری
shipping
U
بارگیری
stowage
U
بارگیری
burdening
U
بارگیری
well deck
U
پل بارگیری
lade
U
بارگیری کردن خالی کردن
take on
<idiom>
U
ضبط کردن،بارگیری کردن
pick up and delivery
U
بارگیری و تحویل
load
U
فرفیت بارگیری
loads
U
فرفیت بارگیری
commercial loading
U
بارگیری تجارتی
loads
U
بارگیری مهمات
load
U
بارگیری مهمات
stowage
U
بارگیری و باراندازی
embarkation table
U
جدول بارگیری
charging berth
U
اسکله بارگیری
charging wharf
U
اسکله بارگیری
charging car
U
واگن بارگیری
cargo net
U
تور بارگیری
carburizing pot
U
فرف بارگیری
bulk loading
U
بارگیری در مخازن
bucket charging
U
بارگیری با سطل
charging crane
U
جرثقیل بارگیری
pre loading
U
بارگیری اولیه
loading
U
فرفیت بارگیری
point of loading
U
نقطه بارگیری
plimsol mark
U
علایم بارگیری
plimsol mark
U
مارک بارگیری
embarkation area
U
محوطه بارگیری
download
U
بارگیری پایین
roll-on/roll-off
U
بارگیری- تخلیه
Loading and unloading.
U
بارگیری وتخلیه
loading point
U
نقطه بارگیری
accumulator charge
U
بارگیری اکومولاتور
loading rack
U
سکوی بارگیری
loading scale
U
مقیاس بارگیری
loading site
U
محل بارگیری
quay
U
سکوی بارگیری
quays
U
سکوی بارگیری
magnetic loading
U
بارگیری مغناطیسی
aprons
U
محوطه بارگیری
apron
U
محوطه بارگیری
loading station
U
ایستگاه بارگیری
on berth
U
ناوحاضربه بارگیری
loading table
U
جدول بارگیری
ammunition loading line
U
خط بارگیری مهمات
loading time
U
زمان بارگیری
loading site
U
سکوی بارگیری
pallet
U
کفه بارگیری
well deck
U
عرشه بارگیری
laden
U
بارگیری شده
roll on/roll off
U
بارگیری- تخلیه
frequency loading
U
بارگیری فرکانسی
pack saddle
U
زین بارگیری
line charging current
U
جریان بارگیری خط
line charging capacity
U
فرفیت بارگیری خط
pallete
U
کفه بارگیری
deadweight
U
تناژ بارگیری
load factor
U
ضریب بارگیری
load lines
U
علایم بارگیری
loading facilities
U
وسایل بارگیری
loading diagram
U
دیاگرام بارگیری
loading chart
U
جدول بارگیری
pallets
U
کفه بارگیری
loading bucket
U
سطل بارگیری
loading apron
U
نوار بارگیری
stevedoring charges
U
هزینههای بارگیری وباراندازی
actual obligated space
U
محل یا جا در بارگیری دریایی
loading
U
بارگیری مهمات درهواپیما
cargo port
U
دریچه بارگیری ناو
loading chart
U
طرح بارگیری هواپیما
horizontal loading
U
بارگیری افقی کشتیها
loading list
U
لیست بارگیری خودرو
loading plan
U
طرح بارگیری خودرو
shiping agent
U
کارگزار بارگیری کشتی
initial program load
U
بارگیری برنامه اغازی
tactical loading
U
بارگیری رزمی یا جنگی
loading space
U
فضای قابل بارگیری
bulk load method
U
روش بارگیری با بارقوال
bulk loading
U
بارگیری مخزن به طور یک جا
cargo plan
U
طرح بارگیری ناو
embarkation table
U
جدول قابلیت بارگیری
charging side
U
محل بارگیری کوره
commercial loading
U
بارگیری کالای تجارتی
commodity loading
U
بارگیری کالاهای مختلف
stevedores
U
متصدی بارگیری و تخلیه
ingot charging crane
U
جراثقال بارگیری شمش
charge and discharge
U
محل بارگیری و باراندازی
stevedore
U
متصدی بارگیری و تخلیه
bulk load method
U
روش استفاده از بارگیری قوال
base loading
U
بارگیری انجام شده در پایگاه
stevedore
U
متصدی بارگیری و حمل و نقل
lay day
U
ایام بارگیری و باراندازی کشتی
drayage
U
هزینه بارگیری وبار اندازی
stevedore
U
متصدی یانافر بارگیری وباراندازی
laydays
U
ایام بارگیری و باراندازی کشتی
lay day
U
روز بارگیری وباراندازی کشتی
lift on
U
بارگیری کشتی توسط جرثقیل
roll on roll off
U
روش بارگیری مستقیم ناو
p&d
U
delivery and up pick بارگیری و تحویل
stevedores
U
متصدی بارگیری و حمل و نقل
free in and out
U
بدون هزینه تخلیه و بارگیری
railway end
U
پل سکوی بارگیری راه اهن
fio
U
بدون هزینه تخلیه و بارگیری
loading ramp
U
راهروی شیب دار بارگیری
stevedores
U
متصدی یانافر بارگیری وباراندازی
despatch money
U
جایزه بارگیری یا تخلیه سریع
palletetisation
U
درکفه بارگیری قرار دادن
lighterage
U
هزینه بارگیری وباراندازی ازکشتی
mutilation table
U
جدول راهنمای بارگیری خودروها
reloadable control storage
U
انباره با کنترل بارگیری مجدد
embarkation order
U
ترتیب سوار شدن یا بارگیری
accessorial services
U
خدمات بارگیری و تخلیه بار
capacity load
U
حداکثر فرفیت بارگیری ناو
shiping agent
U
حق العمل کار بارگیری کشتی
bridge plate
U
پل بین سکوی بارگیری وخودرو
The ship is loading.
U
کشتی درحال بارگیری است
maximum load rating
U
قابلیت بارگیری نامی حداکثر
despatch money
U
پاداش جهت بارگیری یاتخلیه سریع
dispatch money
U
جایزه یا انعام بارگیری یاتخلیه سریع
portcall
U
درخواست حمل وسایل به بندربرای بارگیری
drayage
U
چهارچرخه یاگاری مخصوص بارگیری وباراندازی
mutilation table
U
جدول بارگیری پیش بینی شده
gap filler
U
یکان پوشاننده شکافها یارخنههای بین یکانها
prestowage plan
U
طرح پیش بینی باربندی و بارگیری وسایل
actual placement
U
قرار دادن بار در محل تخلیه و بارگیری
portcapacity
U
فرفیت بندر از نظر بارگیری یاتخلیه بار
lighterage
U
هزینه بارگیری و باراندازی از کشتی توسط دوبه
entrucking table
U
جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
ipl
U
Load Program Initail بارگیری اغازی برنامه
block stowage loading
U
بارگیری وسایل هم مقصد دریک قسمت از وسیله ترابری
embarkation team
U
تیم یا قسمت مخصوص کمک به سوار شدن یا بارگیری
load line
U
خط دورکشتی که وقتی کشتی کاملا بارگیری شداب تا انجا میرسد
turnaround cycle
U
مدت زمان بارگیری و رفت وبرگشت خودرو یا هواپیما یاکشتی
stowage plan
U
طرح بارگیری ناو یا هواپیمایا چیدن بارها در هواپیما یاناو
station time
U
زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
long shoreman
U
گماشته بارگیری و بار خالی کنی در بندریا ماهی گیری در کرانه
primage
U
اضافه کرایهای که به خاطر مراقبت در بارگیری و تخلیه به ناخدای کشتی داده میشود
demurrage
U
بیکار و معطل نگهداشتن کشتی بیش از مدتی که جهت بارگیری یا تخلیه یا طی مسافت مبداء به مقصد لازم است
embarkation officer
U
افسر مسئول بارگیری یا سوارشدن افسر نافر سوار شدن ستون
deck cargo
U
بار روی عرشه کشتی بارگیری برروی عرشه
embarkation
U
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
over shipment
U
ارسال بار بیش از حد فرفیت کشتی بارگیری بیش از حد
transfer processing
U
امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
ammunition loading line
U
صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
tasking
U
سازمان بندی برای عملیات واگذار کردن ماموریت به یکانها واگذاری ماموریت تعیین ماموریت
redesignate
U
اسم گذاری مجدد یکانها یاتغییر دادن شماره یکانها
force augmentation
U
تقویت یکان اضافه کردن به نیروی یکان
parting shot
U
تیر سلام برای بدرقه یکانها یامهمانان
parting shots
U
تیر سلام برای بدرقه یکانها یامهمانان
disciplinary control board
U
کمیسیون 5 نفری یکانها کمیسیون 5 نفری شورای انضباطی یکان
apron
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
lighterage
U
هزینه دوبه هزینه بارگیری و تخلیه کشتی توسط دوبه
aprons
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
emergency complement
U
جدول تعدیل نیروی انسانی برای تکمیل یکانها
emergency establishment
U
تعدیل و تقسیم سربازان بین یکانها برای موارد اضطراری
carload shipment
U
حمل بار مطابق با فرفیت بارگیری خودرو یا کشتی ارسال باربه اندازه فرفیت حمل بار
detachments
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
unit categories
U
انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
combat cargo officer
U
افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
rallying points
U
محل تجمع برای تجدید قوا محل جمع اوری یکانها یا خودروها
rallying point
U
محل تجمع برای تجدید قوا محل جمع اوری یکانها یا خودروها
enroute personnel
U
افراد پیوسته به یکان حین حرکت برای عملیات
separation zone
U
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
contact party
U
گروهی که برای کسب اطلاعات از یک یکان به جلو اعزام میشود
reaction time
U
زمان اماده شدن یکان برای عکس العمل به دستورات
constituting
U
تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constitute
U
تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constitutes
U
تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constituted
U
تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com