English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
air cargo U بارهای محمول هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
airial U محمول هوایی
airial division U لشگر محمول هوایی
aerial field artillery U توپخانه محمول هوایی
air infantry U پیاده نظام محمول هوایی
air portable U قابل حمل به صورت محمول هوایی
pack artillery U توپخانه محمول با دواب توپخانه محمول توپخانه کوهستانی
one shot U یک بارهای
subject and predicate U موضوع و محمول
packs U محمول بادواب
pack U وسیله محمول
packs U وسیله محمول
pack U محمول بادواب
piggy back U توپ محمول
door bundle U بارهای دستی
amphibious pack U بارهای اب خاکی
moving loads U بارهای متحرک
aerogun U توپ محمول با هواپیما
cross loading U تقسیم بارهای هواپیما
floating rates U نرخهای بارهای دریایی
safe loads tables U جداول بارهای مجاز
unbalanced rolling masses U بارهای غلطان نامتعادل
motorized U یکان موتوریزه محمول موتوری
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
block storing U انبار کردن بارهای قوال
backpack U کوله پشتی مخصوص بارهای پرحجم
backpacks U کوله پشتی مخصوص بارهای پرحجم
words in contracts should U الفاظ عقود محمول است برمعانی عرفیه
nmos U مداری که ازجریان تولید شده بارهای منفی استفاده میکندOS
n channel mos U مداری که از جریان تولید شده بارهای منفی استفاده میکند
electrostatics U بخشی از علم فیزیک که درباره پدیدههای قوه جاذبه و دافعه بارهای الکتریکی گفتگومینماید
direct loading U مجموعه نیروهائیکه مستقیمابه ساختمان اثر میکند وشامل بارهای زنده و مرده میباشد
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
antiair warfare U جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief U افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
i stay U در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel U گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
air scoop U چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
flak U گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
fly through U عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
aviation pay U معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air pilots U خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air suprmacy U برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air superiority U برتری موقت هوایی رجحان هوایی
coulomb's law U نیروی بین دوبار الکتریکی یا مغناطیسی باحاصل ضرب بارهای انهانسبت مستقیم و با مربع فاصله انها از هم نسبت عکس دارد
groupage U ادغام نمودن بارهای مختلف جهت حمل ترکیب در حمل
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
notice to airmen U اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
aired U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
airs U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air branch U قسمت هوایی رسته هوایی
air material U ماتریل هوایی وسایل هوایی
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splashes U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splash U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
air scout U هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
call mission U درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
air photographic U شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
airlift command U فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
photogrammetry U علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
air defense commander U فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
airlift capacity U مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
air search attack unit U تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
emergency scramble U درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
prima facie evidence U مدرک محمول بر صحت مدرکی که در صورت تکذیب یا توضیح طرف برای روشن کردن قضیه کافی باشد مدرکی که در نظر اول و پیش از بررسی بیشتر قاطع به نظر می اید
channel airlift U سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
air survey photography U عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
combat airlift support U پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
trunkair route U مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
chalk number U شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
air defense action area U منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
chalk commander U فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
air position U موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
air defense readiness U وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
air distant support U پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
air alert warning U اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
heavy lift U حمل و نقل هوایی سنگین واحد حمل و نقل هوایی سنگین
air raid U تک هوایی
pneumatic U هوایی
airy U هوایی
linear distance U خط هوایی
air U هوایی
air lane U خط هوایی
acclimatization U هم هوایی
overhead U هوایی
airs U هوایی
stuffiness U بد هوایی
aerial line U خط هوایی
over-pass U پل هوایی
aired U هوایی
overhead conductor U خط هوایی
atmospheric U هوایی
AA U ضد هوایی
aerial U هوایی
aery U هوایی
air attack U تک هوایی
air strike U تک هوایی
air raids U تک هوایی
air built U هوایی
strike U تک هوایی
strikes U تک هوایی
aerials U هوایی
airborne U هوایی
flying bridge U پل هوایی
air drawn U هوایی
air head U سر پل هوایی
overpasses U پل هوایی
raiding U تک هوایی
aerobics U هوایی
raided U تک هوایی
raids U تک هوایی
overhead roadway U پل هوایی
overhead line U خط هوایی
aviation medicine U طب هوایی
aerobic U هوایی
airhead line U خط سر پل هوایی
overpass U پل هوایی
raid U تک هوایی
skyway U پل هوایی
anti aircraft U ضد هوایی
pneumatic drill مته هوایی
aeronautical mile U میل هوایی
all weather U همه هوایی
an air raid U حمله هوایی
aerial port U لنگرگاه هوایی
anti aircraft U پدافند هوایی
anti aircraft artillery U توپخانه ضد هوایی
anti aircraft defense U پدافند ضد هوایی
aerogramme U نامهء هوایی
antiaircraft U ضد حملات هوایی
aerogram U نامهء هوایی
airmobile U متحرک هوایی
air chief marshal U سپهبد هوایی
air way U مسیر هوایی
air capacitor U خازن هوایی
air burst U ترکش هوایی
air way station U خطوط هوایی
hard stand U بارانداز هوایی
overhead transmission line U خط انتقال هوایی
air strike U حمله هوایی
aircraft accident U سانحه هوایی
air attack U حمله هوایی
airdrop U بارریزی هوایی
air attache U وابسته هوایی
air ambulance U امبولانس هوایی
airfreight U باربری هوایی
combat air patrol U گشتی هوایی
group captain U سرهنگ هوایی
antiaircraft U اسلحه ضد هوایی
immediate mission U تک فوری هوایی
aerial delivery U پرتاب هوایی
aerial circuit آنتن هوایی
aerial burst U انفجار هوایی
aerial burst U ترکش هوایی
potshot U گلوله هوایی
skyrockets U موشک هوایی
skyrocketing U موشک هوایی
magnet gap U فاصله هوایی
skyrocketed U موشک هوایی
skyrocket U موشک هوایی
tactical air observer U دیدبان هوایی
lanes U خط سیر هوایی
lane U خط سیر هوایی
dolly U هدف کش هوایی
dollies U هدف کش هوایی
bird's eye U منظره هوایی
height hole U چاه هوایی
air consignment U محموله هوایی
marshal of the air force U ارتشبد هوایی
aerily U بطور هوایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com