Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 40 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
to cast in one lot with others
U
بادیگران سهیم شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chime in
U
بادیگران هم اهنگ شدن
to p with others in something
U
درچیزی بادیگران شریک شدن
to d. with others
U
بادیگران تقسیم یاسهم کردن
incommunicably
U
چنانکه نتوان بادیگران در میان گذاشت
to keep oneself to oneself
U
ازامیزش بادیگران خود داری کردن
allottee
U
سهیم
privy
U
سهیم
sharer
U
سهیم
participator
U
سهیم
partake
U
سهیم شدن
contributing structures
U
ساختارهای سهیم
revenue sharing
U
سهیم در درامد
take part
U
سهیم شدن
take part
U
سهیم بودن
partakes
U
سهیم شدن
partakes
U
سهیم بودن در
partaken
U
سهیم بودن در
partaking
U
سهیم بودن در
partaking
U
سهیم شدن
partake
U
سهیم بودن در
partaken
U
سهیم شدن
interests
U
سهیم کردن
participant
U
انباز سهیم
participants
U
انباز سهیم
interest
U
سهیم کردن
profit-sharing
U
سهیم کردن کارگر در سودکارخانه
to be psyched for somebody
[American E]
U
در شادی کسی سهیم شدن
to be glad for somebody's sake
U
در شادی کسی سهیم شدن
profit sharing
U
سهیم کردن کارگر در سودکارخانه
participated
U
سهیم شدن در مشارکت کردن
participates
U
شرکت کردن سهیم شدن
participates
U
سهیم شدن در مشارکت کردن
participate
U
سهیم شدن در مشارکت کردن
participate
U
شرکت کردن سهیم شدن
copartner
U
سهیم وشریک در تجارت وغیره
courtesy runner
U
بازیگر سهیم در بازیهای غیررسمی
participated
U
شرکت کردن سهیم شدن
to be pleased for somebody
U
در شادی کسی سهیم شدن
nominal partner
U
شریکی که درسود و زیان شرکت سهیم نیست و فقط از اسمش استفاده میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com