English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
kodak U بادوربین کداک عکس برداشتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
kodak U کداک
cameramen U ادمیکه بادوربین کارمیکند
cameraman U ادمیکه بادوربین کارمیکند
transcribing U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribes U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribed U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribe U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
lifts U برداشتن
removes U برداشتن
includes U در برداشتن
remove U از جا برداشتن
flaw U مو برداشتن
pick up U برداشتن
pickup U برداشتن
lifted U برداشتن
lifting U برداشتن
removes U از جا برداشتن
to pull off U برداشتن
to pick up U برداشتن
to mop up U برداشتن
moistening U نم برداشتن
include U در برداشتن
to take up U برداشتن
take up U برداشتن
sublate U برداشتن
take U برداشتن
takes U برداشتن
removing U از جا برداشتن
removing U برداشتن
to run away with U برداشتن
glom U برداشتن
flaws U مو برداشتن
deleting U برداشتن
deletes U برداشتن
ingether U برداشتن
remove U برداشتن
countertrace U برداشتن از
delete U برداشتن
ingather U برداشتن
lift U برداشتن
deleted U برداشتن
unmasking U نقاب برداشتن از
unmasks U نقاب برداشتن از
to fly to arms U سلاح برداشتن
to d. the cloth U رومیزی را برداشتن
to carry arms U سلاح برداشتن
emarginate U برداشتن حاشیه از
snap up U تند برداشتن
to receive a wound U زخم برداشتن
unmasked U نقاب برداشتن از
break step U غلط پا برداشتن
to break step U غلط پا برداشتن
step U قدم برداشتن
step U گام برداشتن
stepping U قدم برداشتن
stepping U گام برداشتن
make a copy of U رونوشت برداشتن
to have one's p taken U عکس برداشتن
unmask U نقاب برداشتن از
transcribe U رونوشت برداشتن
demountable U قابل برداشتن
transcribed U رونوشت برداشتن
ingether U خرمن برداشتن
surmounting U ازمیان برداشتن
decodes U برداشتن رمز
decoded U برداشتن رمز
surmounts U ازمیان برداشتن
picturize U فیلم برداشتن از
decode U برداشتن رمز
twists U تاب برداشتن
off take rudder U سکان برداشتن
twisting U تاب برداشتن
heaved U خیز برداشتن
flaw U ترک برداشتن
flaws U ترک برداشتن
dequeue U برداشتن اقلام یک صف
transcribes U رونوشت برداشتن
transcribing U رونوشت برداشتن
heave U خیز برداشتن
shuffle off U به عجله برداشتن
run away with U برداشتن و در رفتن
remove slag U سرباره را برداشتن
give up U دست برداشتن از
feet U پاچنگال برداشتن
surmount U ازمیان برداشتن
twist U تاب برداشتن
removing U برداشتن مهر
To co away with . To remove. To eliminate . U ازمیان برداشتن
cease U دست برداشتن
list U سیاهه برداشتن
gait U گام برداشتن
polled U نمونه برداشتن
spoon U با قاشق برداشتن
spooned U با قاشق برداشتن
spooning U با قاشق برداشتن
spoons U با قاشق برداشتن
poll U نمونه برداشتن
removes U برداشتن مهر
remove U برداشتن مهر
maps U نقشه برداشتن از
map U نقشه برداشتن از
clearance U برداشتن مانع
machines U براده برداشتن
machined U براده برداشتن
machine U براده برداشتن
to come at a bound <idiom> U خیز برداشتن
eliding U ازاخر برداشتن
to take off U برداشتن بردن
unveiling U حجاب برداشتن
unveils U حجاب برداشتن
surmounted U ازمیان برداشتن
polls U نمونه برداشتن
to sweep away U ازمیان برداشتن
resign U دست برداشتن
elide U ازاخر برداشتن
elides U ازاخر برداشتن
unveiled U حجاب برداشتن
unveil U حجاب برداشتن
to take the photograph of U عکس برداشتن از
unhood U سرپوش برداشتن از
warp U تاب برداشتن
uncap U سر پوش برداشتن از
warped U تاب برداشتن
cracks U شکاف برداشتن
desist U دست برداشتن
warps U تاب برداشتن
crack U شکاف برداشتن
uncap U کلاه از سر برداشتن
elided U ازاخر برداشتن
work in U مشکلات را از میان برداشتن
leave alone <idiom> U دست از سر کسی برداشتن
ingather U انباشتن خرمن برداشتن
decontrol U دست از کنترل برداشتن
disburden U بار از دوش برداشتن
to take notes of U یاد داشت برداشتن از
defusing U فیوز بمب را برداشتن
defuses U فیوز بمب را برداشتن
defuse U فیوز بمب را برداشتن
yerk U هل دادن شکاف برداشتن
untread U بعقب گام برداشتن
to run away with U برداشتن ودر رفتن
to get anything out of the way U کاری را ازمیان برداشتن
to whisk away or off U تند بردن برداشتن
to sel a person a pup U کلاه کسیرا برداشتن
to have two strings to one bow U با یک دست دو هندوانه برداشتن
to lift one's hand U دست به سوگند برداشتن
remove the seal from U مهر چیزی را برداشتن
To pluck ones eyebrows. U زیر ابرو برداشتن
defused U فیوز بمب را برداشتن
multiplicate U چندین نسخه برداشتن از
overcrop U زیاد حاصل برداشتن از
racing of generator U دور برداشتن مولد
racing of motor U دور برداشتن موتور
to lift up one's hand U دست بدعا برداشتن
curl U تاب برداشتن فردادن
paces U شیوه گام برداشتن
fractures U مو برداشتن قطعات و وسایل
fracturing U مو برداشتن قطعات و وسایل
paced U شیوه گام برداشتن
withdraws U عقب کشیدن برداشتن
pace U شیوه گام برداشتن
withdraw U عقب کشیدن برداشتن
cracks U شکاف برداشتن ترکیدن
crack U شکاف برداشتن ترکیدن
fracture U مو برداشتن قطعات و وسایل
fractured U مو برداشتن قطعات و وسایل
curls U تاب برداشتن فردادن
curled U تاب برداشتن فردادن
revving U تند گشتن دور برداشتن
photograph U عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
to rob peter to pay paul U از ریش برداشتن و بسیل گذاشتن
to relieve one of a load U باراز دوش کسی برداشتن
to raise the v U توری یانقاب ازروی برداشتن
unburdens U بار از دوش کسی برداشتن
unburdening U بار از دوش کسی برداشتن
unburden U بار از دوش کسی برداشتن
striding U گام های بلند برداشتن
to keep pace with any one U گام های برابرباکسی برداشتن
strides U گام های بلند برداشتن
to take a step forward U گامی سوی جلو برداشتن
revved U تند گشتن دور برداشتن
stride U گام های بلند برداشتن
spread oneself too thin <idiom> U با یک دست چند هندوانه برداشتن
To overstep the limits. To overreach oneself . To become impudent. U دور برداشتن ( جسور شدن )
pick up <idiom> U برداشتن چیزی ازروی زمین
buckles U تاب برداشتن یک قسمت ازساختمان
buckled U تاب برداشتن یک قسمت ازساختمان
open U برداشتن پوشش یا باز کردن در
vorlage U خیز برداشتن از ناحیه قوزک پا
revs U تند گشتن دور برداشتن
to throw off the mask U پرده از روی کار برداشتن
warps U منحرف کردن تاب برداشتن
turbary U حق برداشتن خاک از زمین غیر
warped U منحرف کردن تاب برداشتن
warp U منحرف کردن تاب برداشتن
opens U برداشتن پوشش یا باز کردن در
opened U برداشتن پوشش یا باز کردن در
buckle U تاب برداشتن یک قسمت ازساختمان
photographed U عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
weeding U برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com