Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
heater battery
U
باتری گرم کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
self-
U
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
invisible
U
مداری که تامین کننده منبع جریان متناوب است از باتری DC
Other Matches
NiCad
U
نوعی باتری قابل شارژ در laptop که با باتری Nimh جایگزین شده است
to jump-start an engine
U
موتوری را با کابل باتری به باتری روشن کردن
booster cable
[jumper cable]
U
کابل باتری به باتری
[اتومبیل رانی ]
NiMH
U
نوعی باتری قابل شارژ در laptop که امکان شارژ شدن بهتر از باتری Nicad دارد. شارژ آن سریع تر است و نگران حافظه نیست
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
b battery
U
باتری ب
battery
U
باتری
h.t. battery
U
باتری ب
filament battery
U
باتری ا
h.b. battery
U
باتری ا
c battey
U
باتری سی
battery copper
U
مس باتری
battery charger
U
باتری پر کن
heater battery
U
باتری ا
battery charging rectifier
U
باتری پر کن
battery water
U
اب باتری
storage cell
U
باتری
charger
U
باتری پر کن
chargers
U
باتری پر کن
batteries
U
باتری
automobile battery
U
باتری اتومبیل
battery case
U
جعبه باتری
battery cell
U
پیل باتری
cell cover
U
درپوش باتری
battery box
U
جعبه باتری
stand by battery
U
باتری یدکی
secondary cell
U
پیل باتری
secondary battery
U
باتری بارشدنی
secondary battery
U
پیل باتری
battery carrier
U
شاسی باتری
standby battery
U
باتری اضطراری
polarization
U
پلاریزاسیون باتری
b. eliminator
U
جانشین باتری ب
voltaic battery
U
باتری ولتایی
storage cell
U
پیل باتری
battery acid
U
اسید باتری
battery ammeter
U
امپرسنج باتری
storage battery
U
باتری بارشدنی
storage battery
U
باتری انبارهای
starting battery
U
باتری استارت
battery capacity
U
فرفیت باتری
battery charging cable
U
کابل باتری پر کن
battery charging plug
U
دو شاخه باتری پر کن
battery liquid
U
مایع باتری
battery liquid
U
الکترولیت باتری
battery terminal
U
قطب باتری
battery mounting
U
پایه باتری
battery oven
U
کوره باتری
battery paint
U
رنگ باتری
battery plate
U
صفحه باتری
battery polarization
U
قطبش باتری
battery receiver
U
رادیو باتری
battery solution
U
محلول باتری
battery turntable
U
میز باتری
battery vise
U
گیره باتری
battery voltage
U
ولتاژ باتری
burning rack
U
قاب باتری
battery jar
U
فرف باتری
isolator for battery plate
U
لایی باتری
battery isolator
U
لایی باتری
battery charging rheostat
U
رئوستای باتری پر کن
batterty cover
U
سرپوش باتری
battery cradle
U
کلاف باتری
battery current
U
برق باتری
battery discharger
U
باتری خالی کن
discharger for battery
U
باتری خالی کن
battery electrolyte
U
الکترولیت باتری
solution of battery
U
الکترولیت باتری
battery filler
U
سرنگ باتری
battery syringe
U
سرنگ باتری
battery hold down
U
میانگیردار باتری
hold down for batteryseparator
U
میانگیردار باتری
battery insulator
U
عایق باتری
battery insulator
U
میانگیر باتری
battery electrode
U
الکترود باتری
rechargeable battery
U
باتری بارشدنی
battery carbon
U
زغال باتری
gelatine battery
U
باتری ژلاتینی
acummulator battery
U
باتری بارشدنی
gravity battery
U
باتری وزنی
plante cell
U
باتری پلانته
gelatine battery
U
باتری خشک
nickel iron battery
U
باتری ادیسن
pillar post of battery
U
ستون باتری
sediment
U
درد باتری
dry battery
U
باتری خشک
sediments
U
درد باتری
lighting battery
U
باتری روشنایی
air cell a battery
U
باتری رادیو
edison
U
باتری ادیسن
floating battery
U
باتری ذخیره
grid of a battery
U
شبکه باتری
dry storage battery
U
باتری ژلاتینی
impurities in battery
U
ناخالصیهای باتری
ignition battery
U
باتری استارت
alkaline battery
U
باتری قلیایی
battery connector
U
رابط پیل باتری
cell connector
U
رابط پیل باتری
plante battery plate
U
صفحه باتری پلانته
carbon battery plate
U
صفحه باتری کربنی
ampere hour efficiency of storage batter
U
بازده باتری انبارهای
cell tester
U
ولت سنج باتری
cementation
U
سیمانی شدن باتری
plate press
U
پرس صفحه باتری
plate puller
U
انبر صفحه باتری
plunge battery
U
باتری با الکترد شناور
overfilling of battery
U
سرشار کردن باتری
battery still
U
دیگ تقطیر باتری
battery steamer
U
کوره باتری بخاری
local action
U
تخلیه موضعی باتری
discharge
U
خالی کردن باتری
batteries
U
که یک باتری پشتیبان دارد
battery jar spacer
U
لایی فرف باتری
battery
U
که یک باتری پشتیبان دارد
battery hydrometer
U
چگالی سنج باتری
idle voltage of battery
U
ولتاژ هرز باتری
nickel iron battery
U
باتری نیکل-اهن
hardened battery plate
U
صفحه باتری سخت
group of battery plates
U
دسته صفحات باتری
battery resistance
U
مقدار مقاومت باتری
overdischarge of battery
U
تخلیه فرساینده باتری
lead acid battery
U
باتری سرب- اسید
twenty four hour charge rate
U
امپر مجاز باتری
shedding of battery plate
U
ریزش صفحه باتری
separator
U
میان گیر باتری
back
U
که یک باتری پشتیبان دارد
thin plate battery
U
باتری صفحه نازک
area of battery plate
U
سطح صفحه باتری
faure plate
U
صفحه باتری خمیری
reversed battery plate
U
صفحه باتری معکوس
cutout relay
U
رله باتری پرکن
dry storage battery
U
باتری انبارهای خشک
to charge the battery
U
باتری را بار کردن
train lighting battery
U
باتری روشنایی ترن
backs
U
که یک باتری پشتیبان دارد
closed circuit battery
U
باتری با مدار بسته
universal receiver
U
رادیو برق و باتری
pasted plate
U
صفحه باتری خمیری
porosity of battery plate
U
تخلخل صفحه باتری
total discharge
U
تخلیه الکتریکی عمیق
[در باتری]
glass separator
U
میان گیر شیشهای باتری
The battery is discharged (emptied).
U
باتری خالی شده است.
forming of battery plates
U
اماده سازی صفحات باتری
cranking capacity of battery
U
فرفیت راه اندازی باتری
replenished
U
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenish
U
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
low tension battery
U
باتری فشار ضعیف رادیو
The battery is dead.
باتری خالی شده است.
replenishing
U
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenishes
U
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
power pack
U
باتری
[مهندسی برق یا الکترونیک]
The battery is dead.
باتری تمام شده است.
accumulator
U
باتری
[مهندسی برق یا الکترونیک]
The engine runs by a battery.
U
این موتور با باتری کار می کند.
cathodes
U
ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
cathode
U
ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
batteries
U
استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
battery
U
استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
luggable
U
کامپیوتر شخصی قابل حمل که باتری اش معمولا تمام نمیشود.
dry cell battery
U
باتری ای که قابل شارژ مجدد نیست مقایسه شودباRechergeable Battery
The capacity of a battery is typically expressed in milliamp-hours.
U
ظرفیت باتری به طور معمول در میلی آمپر در ساعت بیان می شود.
to jump-start someone's car
U
کمک برای روشن کردن
[خودروی کسی را با باتری مستقلی یا ماشین دیگری]
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
suspends
U
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
suspending
U
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
suspend
U
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
retrain
U
ایجاد مجدد اتصال با کیفیت باتری وقتی که کیفیت خط خیلی بد باشد
charge
U
ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
charges
U
ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
meter power supply
U
امکان ای در ویندوز که میزان توان باتری را در laptop نشان میدهد و نیز می گوید آیا از طریق بالا اجرا میشود یا منبع اصلی الکتریسیته
refreshes
U
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshed
U
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refresh
U
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com