English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 105 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Where do you want to go this time of night ? U این وقت شب کجا می خواهی بروی ؟
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Take it or leave it. U می خواهی بخواه نمی خواهی نخواه !
to fall down U بروی درافتادن
theatricalize U بروی صحنه اوردن
to eat the leek U بروی مبارک خودنیاوردن
the men were locked out U در را بروی کارگران بستند
crosses U قلم کشیدن بروی
crosser U قلم کشیدن بروی
You are most welcome . U قدمتان بروی چشم
crossest U قلم کشیدن بروی
cross U قلم کشیدن بروی
To drow ( pull ) a gun on some one . U بروی کسی اسلحه کشیدن
epigynous U واقع بروی تخمدان برمادگی
I forbid you to go . Heaven help you if you go ! U اگر رفتی نرفتی ! ( مبا دا بروی )
Dont let on that you know. U بروی خودت نیاور که موضوع رامیدانی
chest roll U چرخیدن ژیمناست از حالت ایستاده بروی سینه
He closed the door against the peace agreement. U تمام درها را بروی موافقتنامه صلح بست
zonate U واقع بروی یک خط مانند بعضی ازهاگهای چندتایی
sisyphus U سیسیفوس که محکوم به غلتاندن سنگی بروی کوه بود
neoclassical economics U در این اقتصاد تمرکز بیشتر بروی تقاضای مصرف کننده وروشهای ریاضی است
toxicomania U سم خواهی
sapphism U همجنس خواهی
hebephilia U نوجوان خواهی
zealotry U هوا خواهی
nosophilia U بیماری خواهی
ephebophilia U جوان خواهی
electron affinity U الکترون خواهی
thanatomania U مرگ خواهی
homoerotism U همجنس خواهی
thou shalt go U خواهی رفت
Why dont you leave me alone? U از جان من چه می خواهی ؟
progressivism U ترقی خواهی
progressiveness U ترقی خواهی
oestrus U گشن خواهی
thou wilt go U خواهی رفت
illy U ازروی بد خواهی
will to power U قدرت خواهی
uranism U همجنس خواهی
coprophilia U مدفوع خواهی
blackmailed U باج خواهی
blackmail U باج خواهی
inversions U همجنس خواهی
inversion U همجنس خواهی
benevolence U نیک خواهی
benevolence U خیر خواهی
zeal U خیر خواهی
willy-nilly U خواهی نخواهی
estrus U گشن خواهی
blackmailing U باج خواهی
amende honorable U پوزش خواهی
amativeness U خاطر خواهی
zoophily U حیوان خواهی
zoophilia U حیوان خواهی
willy nilly U خواهی نخواهی
homosexuality U همجنس خواهی
blackmails U باج خواهی
Do you want some more food ? U بازهم غذا می خواهی ؟
Pick, what you like [want] ! U هر کدام را می خواهی بردار!
urning U در همجنس خواهی مردان
to offer an apology U عذر خواهی کردن
Why do you want to know ? dont be nosy. U می خواهی چه؟کنی بدانی ؟
tribadism U همجنس خواهی فاعلی
What the hell do you want? U چه زهر ماری می خواهی ؟
sapphism U همجنس خواهی زنان
appealable U قابل پژوهش خواهی
apologise U عذر خواهی کردن
abundancy motive U انگیزه فزون خواهی
polled U نظر خواهی کردن
polls U نظر خواهی کردن
apologized U عذر خواهی کردن
apologizes U عذر خواهی کردن
supercilious U از روی خود خواهی
liberalism U اصول ازادی خواهی
apologize U عذر خواهی کردن
apologising U عذر خواهی کردن
hypersexuality U فزون خواهی جنسی
royalistic U مبنی برسلطنت خواهی
public spiritedness U خیر خواهی مردم
poll U نظر خواهی کردن
apologizing U عذر خواهی کردن
apologises U عذر خواهی کردن
crystal growth affinity U رشد خواهی بلور
overt homosexuality U همجنس خواهی اشکار
apologised U عذر خواهی کردن
latent homosexuality U همجنس خواهی نهفته
She is hopping mad . U چرا می خواهی لجت را سر من در آوری ؟
generosity U خیر خواهی گشاده دستی
to play at U خواهی نخواهی اقدام کردن
faute de mieux U همجنس خواهی ناشی ازمحرومیت
Having hardly arrived you want to. . . U هنوز از راه نرسیدی می خواهی ...
Do you want to have your fortune told? U می خواهی برایت فال بگیرم ؟
panels U نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
panel U نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
You seem to expect something for good measure ! U مثل اینکه حالاناز شست هم می خواهی !
When in Rome, do as the Romans do! <proverb> U خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو.
public spirit U خیر خواهی برای مردم میهن پرستی
If you want to sell your car , I am your man . U اگر می خواهی اتوموبیلت را بفروش من مرد خریدم
You wI'll benefit by this book . U از خواندن این کتاب فایده خواهی برد
public spiritedly U ازلحاظ خیر خواهی مردم میهن پرستانه
radicalism U روش فکری مبنی بر اصلاح طلبی و تحول خواهی
If you dont study hard ( hard enough ) , you cant go to a higher class. U اگرخوب درس نخوانی درهمین کلاس خواهی ماند
nothing serves to but apology U هیچ چیز جز عذر خواهی بدردنمیخوردیا سودمند نیست
invitation U وعده خواهی وعده گیری
invitations U وعده خواهی وعده گیری
constant dripping wears away the stone <proverb> U اگر که خواهی شوی خوشنویس، بنویس و بنویس و بنویس
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com