English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
that is not of the question U این خارج ازموضوع است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
beside the mark U خارج ازموضوع
neither here nor there U خارج ازموضوع
wide of the subject U از موضوع پرت خارج ازموضوع
Other Matches
digression U پرت شدگی ازموضوع
out of bounds U خارج از خط کناری یا پایان یا خط دروازه توپ خارج از میدان واترپولو توپ مرده
It was made known to all and sundry . U هر فلان فلان شده ای ازموضوع باخبر شده بود
hooked medallion U ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
non combatant U خارج از صف
outside U در خارج
abroad U خارج
per U خارج از
off side U خارج از خط
outsides U خارج
outsides U در خارج
aroint U خارج شو
out-of- U خارج از
non-combatant U خارج از صف
non-combatants U خارج از صف
off U خارج از
external U خارج
out of U خارج از
outside U خارج
out- U خارج
out U خارج
outside [of] <adv.> U خارج [از]
externally U از خارج
forth of U خارج از
outed U خارج
externals U خارج
out of tune U خارج
out [of] <adv.> U خارج [از]
outwith [Scotish E] <adv.> U خارج [از]
outbound U خارج ازمحدوده
over the side U خارج از ناو
extraneous U خارج از قلمروچیزی
alfresco U خارج از منزل
oversea U خارج از کشور
acentric U خارج از مرکز
abaxile U خارج از مرکز
irrelevant U خارج از موضوع
anieoro U از داخل به خارج
ouyby U خارج از دور از
issue U خارج شدن
quotient U خارج قسمت
outed U خارج از حدود
outed U خارج بیرون
out- U خارج از حدود
out- U خارج بیرون
blow out U به خارج دمیدن
issues U خارج شدن
issued U خارج شدن
begone U خارج شو عزیمت کن
quotients U خارج قسمت
popping U خارج شدن
to fall out U خارج شدن
The train ran off the rails. U قطار از خط خارج شد
To fall out. U از صف خارج شدن
out of U در خارج بواسطه
derails U از خط خارج کردن
derails U از خط خارج شدن
derailing U از خط خارج کردن
derailing U از خط خارج شدن
derailed U از خط خارج کردن
derailed U از خط خارج شدن
to pass off U خارج شدن
to rule out U خارج کردن
unship U خارج کردن
extra-marital U خارج از زناشویی
ejects U خارج کردن
ejecting U خارج کردن
ejected U خارج کردن
eject U خارج کردن
without U بطرف خارج
beside the question U خارج از موضوع
off season U خارج از فصل
outdoors U خارج از منزل
derail U از خط خارج کردن
derail U از خط خارج شدن
torts U خارج از قرارداد
tort U خارج از قرارداد
overseas U خارج ازکشور
phase out U خارج کردن
off duty U خارج از نگهبانی
off duty U خارج از خدمت
out-of- U در خارج بواسطه
abroad خارج از کشور
eccentrics U خارج از مرکز
eccentric U خارج از مرکز
off key خارج از مایه
submultiple U خارج قسمت
standaway U خارج از بدن
soto uke U دفاع از خارج
nonsense U خارج از منطق
outbound U مربوط به خارج
out U خارج از حدود
extra spectral U خارج طیفی
extra regular U خارج ازقاعده
inaccessible <adj.> U خارج از دسترس
extra professional U خارج حرفهای
emigration U مهاجرت به خارج
extra cosmical U خارج ازعالم
exterritorial U خارج الملکتی
expulse U خارج کردن
extramarital U خارج ازدواجی
from outside U از خارج [از شهر]
from out of town U از خارج [از شهر]
endarch U متشکل در خارج
emissive U خارج شونده
extracellular U خارج سلولی
extragalactic U خارج کهکشانی
off center U خارج از مرکز
exit U خارج شدن
exits U خارج شدن
foreign market U بازار خارج
ungracious U خارج از نزاکت
extraction U خارج کردن
not to the point U خارج از موضوع
fescennine U خارج ازاخلاق
out of question U خارج از موضوع
extravascular U خارج رگی
extrauterine U خارج رحمی
extraterritorial U خارج الارضی
extramundane U خارج دنیایی
extramarital U خارج از زناشویی
void U خارج شدن
from the outside U از خارج [از جایی]
out of proportion U خارج از اندازه
out U خارج بیرون
discharge U خارج کردن
discharges U خارج کردن
out of doors U خارج ازمنزل
outboard bearing U یاتاقان خارج
bring out U خارج کردن
out of line U خارج از خط جبهه
out of action U خارج ازنبرد
cross country U خارج از جاده
outbye U خارج از دور از
out of phase U خارج از فاز
inaccessible U خارج از دسترس
out of turn U خارج از نوبت
out of door U خارج ازمنزل
double out U 081 خارج
egress U خارج شدن
away U دوراز خارج
outsides U به سمت خارج
outside U به سمت خارج
belch U بازور خارج شدن
disarms U از ضامن خارج کردن
disarmed U از ضامن خارج کردن
outcaste U شخص خارج ازمذهب
outbound cargo U بار خارج از کشور
indelicate language U سخن خارج از نزاکت
quotient U خارج قسمت [ریاضی]
to put out of court U از دستور خارج کردن
rations U خارج قسمت سهمیه
inbound traffic U مسیر خارج از کشور
laymen U خارج از حرفه یا فن خاصی
rationed U خارج قسمت سهمیه
ration U خارج قسمت سهمیه
outre U خارج از حدود معمولی
disarm U از ضامن خارج کردن
thrower in U پرتابگر خارج از زمین
transfinite U خارج ازاعداد محدود
derailment U از خط خارج شدن ترن
tabling U از دستور خارج کردن
immusical U خارج ازقواعد موسیقی
unplayable U توپ خارج ازدسترس
lay on the table U از دستور خارج کردن
lie on the table U از دستور خارج شدن
table U از دستور خارج کردن
misifit U لباس خارج از اندازه
step out U از محلی خارج شدن
tabled U از دستور خارج کردن
unavailable energy U نیروی خارج از دسترس
derailments U از خط خارج شدن ترن
bow out U باتعظیم خارج شدن
outrange U خارج ازتیررس بودن
belched U بازور خارج شدن
belches U بازور خارج شدن
belching U بازور خارج شدن
greshams law U را از جریان خارج میکند
tables U از دستور خارج کردن
anomalous U خارج از رسم بیمورد
expectorate U ازشش خارج کردن
expellant U خارج کننده دافع
expellent U خارج کننده دافع
outward U بطرف خارج بیرونی
outwork U سفارش به خارج از شرکت
extern U فاهری واقع در خارج
external operation U عملیات خارج از مملکت
out of action U از نبرد خارج شده
exoenzyme U انزیم خارج سلولی
abaton U [محل خارج از دسترس]
ablate U بریدن و خارج کردن
endarchy U امتداد از مرکز به خارج
eversion U پیچش کف پا به طرف خارج
phase out U به ترتیب خارج کردن
defenestration U پرتاب به خارج پنجره
outworker U کارگر خارج ازخانه
exfiltration U خارج کردن از میدان
on side U در داخل خط خارج نشده
off centre load U بار خارج از مرکز
outwards U بطرف خارج بیرونی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com