English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
futurism U اینده گرایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
future perfect U شامل زمان اینده نقلی که در انگلیس بصورت have willو have shall ساخته میشودونشانه خاتمه عمل درزمان اینده میباشد
hydrotropism U اب گرایی یا هیدروتربیسم رطوبت گرایی
in the time to come U اینده
following on U از پی اینده
forthcomming U اینده
to be U اینده
forthcoming U اینده
toward U اینده
approaching U اینده
comer U اینده
at a laterd U در اینده
lavenir U اینده
future U اینده
coming U اینده
next U اینده
incoming U اینده
futurity U اینده
aftertime U اینده
prospective U مربوط به اینده
the next world U جهان اینده
the next world U عالم اینده
futuristic U مربوط به اینده
odd comeshortly U اینده نزدیک
the f. winter U زمستان اینده
emergent U بیرون اینده
the future U جهان اینده
the a season U موسم اینده
prospectively U با عطف به اینده
prospectiveness U وابستگی به اینده
proximo U درماه اینده
proximo U ماه اینده
paulo postfuture U اینده نزدیک
upcoming U زود اینده
providential U اینده نگر
prospectuses U اینده نامه
prospectus U اینده نامه
futures U قراردادهای اینده
looking U بنظر اینده
sup.latest or last U دیر اینده
the a season U فعل اینده
prospect of the future U دورنمای اینده
nrxt monday U دوشنبه اینده
nether world U جهان اینده
prospect U اینده نگری
katabatic U پائین اینده
intercurrent U در میان اینده
erelong U در اینده نزدیک
even tual U درنتیجه اینده
f. tense U زمان اینده
futurity U اتفاقات اینده
futurity U نسل اینده
futures contract U قرارداد اینده
prospected U اینده نگری
offing U در اینده نزدیک
catabatic U پایین اینده
prospects U اینده نگری
prospecting U اینده نگری
by next mail U باپست اینده
oncoming U پیشامد کننده اینده
tardier U دیر اینده کند
emergence U ناگه اینده اورژانس
tardiest U دیر اینده کند
otherworldiness U وابستگی بجهان اینده
perfect foresight U اینده نگری کامل
emergencies U ناگه اینده اورژانس
tardy U دیر اینده کند
post date U تاریخ اینده گذاشتن
emergency U ناگه اینده اورژانس
prescient U عالم به غیب یا اینده
proximo U مربوط بماه اینده
the rising generation U دوره جوانان اینده
scouted U ارزیابی حریف اینده
scouts U ارزیابی حریف اینده
prospectiveness U چشم داشت به اینده
without prejudice U بدون تاثیر به اینده
provident U صرفه جو اینده نگر
long range U مربوط به اینده دور
future U بعد اینده اتیه
the ensving twelve months U دوازده ماه اینده
scout U ارزیابی حریف اینده
latest U تازه گذشته اینده
hold over U برای اینده نگاه داشتن
hunching U فن احساس وقوع امری در اینده
intermediate U درمیان اینده مداخله کننده
hunches U فن احساس وقوع امری در اینده
hunch U فن احساس وقوع امری در اینده
hunched U فن احساس وقوع امری در اینده
exdividend U بدون سود اینده سهام
forward sales U فروش کالاجهت تحویل در اینده
on the th prox U در روز چهارم ماه اینده
providence U صرفه جویی اینده نگری
hidden momentum of population growth U سبب گستردگی والدین اینده میشود
the law is prospective U اثر قانون مربوط به اینده است
future attacks U حملههای اینده را پیش بینی نکردند
current liabilities U بدهیهایی که باید در اینده نزدیک پرداخت شوند
augural U تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
nominates U تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
nominate U تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
nominating U تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
executory contract U قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
tenor U بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
tenors U بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
disqualifications U اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از بازی اینده
exclusion U اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از دوبازی اینده
disqualification U اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از بازی اینده
futures U قرارداد معامله سهام یا کالا بمنظور تحویل در اینده
bill time draft U برات و سفته قابل پرداخت درتاریخ معین در اینده
demand factors U پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
prolepsis U فرض قبلی صحبت از اینده چنانچه گویی گذشته است
experimental free handicap U دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
leftism U چپ گرایی
sensualism U حس گرایی
ambivalence U دو سو گرایی
skepticism U شک گرایی
hydrotropic U اب گرایی
revanchism U کین گرایی
monarchical U شاه گرایی
introversion U درون گرایی
intuitionalism U شهود گرایی
cynicism U کلبی گرایی
irredentism U الحاق گرایی
islamism U اسلام گرایی
minimalism U کمینه گرایی
historicity U تاریخ گرایی
consumerism U مصرف گرایی
inflationism U تورم گرایی
cynism [rare] [cynicism] U کلبی گرایی
machiavellianism U ماکیاول گرایی
heliotropism U افتاب گرایی
magnotropism U مغناطیس گرایی
masculinism U نرینه گرایی
intellectualism U عقل گرایی
functionalism U کارکرد گرایی
instrumentalism U وسیله گرایی
illusionism U وهم گرایی
ideality U اندیشه گرایی
institutionalism U بنیاد گرایی
intuitionism U شهود گرایی
pragnanz U طرح گرایی
somatotonia U فعالیت گرایی
sophism U سفسطه گرایی
spiritism U روح گرایی
stereotapis U جمد گرایی
subjectivism U درون گرایی
subjectivism U ذهن گرایی
subjectivism U ذهنی گرایی
syndicalism U اتحادیه گرایی
synthetism U تالیف گرایی
solipsism U نفس گرایی
separatism U جدا گرایی
pneumotropism U ریه گرایی
phototropism U نور گرایی
phenomenalism U پدیده گرایی
relativism U نسبیت گرایی
rightism U راست گرایی
sectionalism U استان گرایی
self determinism U نفس گرایی
semitism U سامی گرایی
probabilism U احتمال گرایی
theatricalism U تماشاخانه گرایی
transformism U دگرگونی گرایی
verism U حقیقت گرایی
necrophilia U مرده گرایی
nationallism U ملت گرایی
moralization U اخلاق گرایی
viscerotonia U لذت گرایی
vitalism U حیات گرایی
westernization U غرب گرایی
monopolism U انحصار گرایی
mentalism U ذهن گرایی
negativism U منفی گرایی
verbalism U لفظ گرایی
transformism U تحول گرایی
tritheism U سه یزدان گرایی
unitarianism U توحید گرایی
universalism U عام گرایی
objectivism U عین گرایی
objectivism U برون گرایی
utilitarianism U سودمند گرایی
utopianism U ارمان گرایی
nominalism U اسم گرایی
mendelism U مندل گرایی
tribalism U ایل گرایی
positivism U اثبات گرایی
militarism U جنگ گرایی
traditionalism U سنت گرایی
sectarianism U فرقه گرایی
individualism U فرد گرایی
absolutism U مطلق گرایی
introspection U درون گرایی
feudalism U تیول گرایی
animism U جان گرایی
structuralism U ساخت گرایی
defeatism U شکست گرایی
capitalism U سرمایه گرایی
tribalism U قبیله گرایی
extremism U افراط گرایی
perfectionism U کمال گرایی
homosexuality U همجنس گرایی
spiritualism U روح گرایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com