English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cleaning station U ایستگاه ضدعفونی مواد ش م ر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wallow course U خندق مخصوص ضدعفونی خودروهایی که به مواد ش م ر الوده شده اند
primary U وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
imethod U روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relateral tell U مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
dial up U استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
string U یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
aeronautical station U ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
transponder U تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
ptomaine U مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
transudate U مواد فرانشت شده مواد مترشحه
durable material U مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
fumigating U ضدعفونی کردن
disinfector U ماده ضدعفونی
fumigate U ضدعفونی کردن
sterilizer U ضدعفونی کننده
disinfect U ضدعفونی کردن
antiseptic U گندزدا ضدعفونی
antiseptics U گندزدا ضدعفونی
fumigates U ضدعفونی کردن
disinfecting U ضدعفونی کردن
aseptic U ضدعفونی شده
disinfectant U ضدعفونی کننده
fumigated U ضدعفونی کردن
disinfects U ضدعفونی کردن
disinfected U ضدعفونی کردن
disinfector U ماده ضدعفونی کننده
wallow course U خندق ضدعفونی خودروها
dye-stuff U ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
mercurochrome U داروی ضدعفونی قرمز رنگ
all weather air station U ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
magnaflux U نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
enzyme U مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzymes U مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
fumigant U ماده فراری که بعنوان ضدعفونی برای دفع افات بکارمیرود
supertropical bleach U نوعی ماده ضدعفونی فوق العاده قوی مخصوص مناطق حاره
lotion U محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
lotions U محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
slated items U مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
sited U ایستگاه
stand U ایستگاه
sites U ایستگاه
stations U ایستگاه
station U ایستگاه
stationed U ایستگاه
site U ایستگاه
Where is the station? U ایستگاه کجاست؟
stationmasters U رئیس ایستگاه
stationmaster U رئیس ایستگاه
station master U رئیس ایستگاه
railway station U ایستگاه قطار
forward station U ایستگاه جلو
cabstand U ایستگاه درشکه
base end station U ایستگاه عقب
ambulance station U ایستگاه امبولانس
REQUEST STOP U ایستگاه درخواستی
tide station U ایستگاه جزر و مد
air way station U ایستگاه کنترل
broadcast station U ایستگاه فرستنده
broadcasting station U ایستگاه رادیو
master station U ایستگاه اصلی
bus bay U ایستگاه اتوبوس
bus terminal U ایستگاه اتوبوس
space stations U ایستگاه فضایی
space station U ایستگاه فضایی
wayside U ایستگاه فرعی
wireless station U ایستگاه بی سیم
power station U ایستگاه مولدنیرو
power stations U ایستگاه مولدنیرو
tracking station U ایستگاه ردیابی
client U ایستگاه پردازشگر
tracking stations U ایستگاه ردیابی
clients U ایستگاه پردازشگر
terminus U ایستگاه نهایی
terminuses U ایستگاه نهایی
workstations U ایستگاه کاری
workstation U ایستگاه کاری
climatological station U ایستگاه هواشناسی
coast station U ایستگاه ساحلی
weather stations U ایستگاه هواشناسی
traverse station U ایستگاه پیمایش
exposure station U ایستگاه هوایی
enquiry station U ایستگاه پرس و جو
weather station U ایستگاه هواشناسی
upper terminal U ایستگاه کوهستانی
control cubicle U ایستگاه فرمان
control station U ایستگاه کنترل
height of site U ارتفاع ایستگاه
police station U ایستگاه پلیس
stops U ایستگاه نقطه
ground position U ایستگاه زمینی
relay station U ایستگاه واسطه
reading station U ایستگاه خواندن
relay station U ایستگاه رله
master station U شاه ایستگاه
bus stop U ایستگاه اتوبوس
bus stops U ایستگاه اتوبوس
orienting station U ایستگاه توجیه
substation U خرده ایستگاه
substation U ایستگاه فرعی
known datum point U ایستگاه معلوم
remote station U ایستگاه دوردست
stopping U ایستگاه نقطه
station house U ایستگاه کلانتری
fuelling station U ایستگاه سوختگیری
stand U بساط ایستگاه
loading station U ایستگاه بارگیری
slave station U ایستگاه فرعی
stop U ایستگاه نقطه
police stations U ایستگاه پلیس
stopped U ایستگاه نقطه
space platform U ایستگاه فضایی
fire station U ایستگاه اتش نشانی
stationed U ایستگاه اتوبوس وغیره
remote station U ایستگاه راه دور
courier transfer station U ایستگاه تعویض پیک
weather stations U ایستگاه هوا شناسی
way station U ایستگاه رله مخابراتی
stations U ایستگاه اتوبوس وغیره
meteorological datum plane U ایستگاه مبنای هواسنجی
net control U ایستگاه کنترل شبکه
station U ایستگاه اتوبوس وغیره
alert station U ایستگاه اعلام خطر
weather station U ایستگاه هوا شناسی
fire stations U ایستگاه اتش نشانی
broadcasting station U ایستگاه رادیویی فرستنده
stop U متوقف کردن ایستگاه
pumping station U ایستگاه تلمبه زنی
alert station U ایستگاه اماده باش
astronomic station U ایستگاه دیدبانی نجومی
rain gauge station U ایستگاه باران سنجی
base line end station U ایستگاه انتهایی خط مبنا
stopped U متوقف کردن ایستگاه
Where is the bus stop? U ایستگاه اتوبوس کجاست؟
stopping U متوقف کردن ایستگاه
clearing station U ایستگاه تخلیه بیماران
remote station U ایستگاه دور دست
rawinsonde U ایستگاه راوین سوند
lay by U جایگاه ایست ایستگاه
lay-by U جایگاه ایست ایستگاه
lay-bys U جایگاه ایست ایستگاه
pr etrol filling station U ایستگاه پمپ بنزین
professional workstation U ایستگاه کار حرفهای
stops U متوقف کردن ایستگاه
radio call sign U معرف ایستگاه رادیویی
trig point U ایستگاه مثلث بندی
triangulation station U ایستگاه مثلث بندی
station house U ایستگاه راه اهن
How many stops are there to ... ? چند ایستگاه تا ... هست؟
exposure station U ایستگاه عکاسی هوایی
railway station U ایستگاه راه اهن
high power radio station U ایستگاه رادیویی بزرگ
firehouse U ایستگاه اتش نشانی
foreign military sales U فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
high frequency radio station U ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
To the railway station U به طرف ایستگاه راه آهن
relayed U ایستگاه واسطه مخابراتی رله
platform U سکوی ایستگاه راه آهن
relays U ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
transit station U ایستگاه عبوری راه اهن
service station U ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
floating mark U نقاط ایستگاه برجسته بینی
service stations U ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
Where's the railway station? U ایستگاه راه آهن کجاست؟
relayed U ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
Is the next station ... ? آیا ایستگاه بعدی ... است؟
Where is the nearest underground station? U نزدیکترین ایستگاه مترو کجاست؟
International Space Station [ISS] U ایستگاه فضایی بین المللی
radio range station U ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
relays U ایستگاه واسطه مخابراتی رله
relay U ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
relay U ایستگاه واسطه مخابراتی رله
forward air control post U ایستگاه کنترل هوایی جلو
track [American E] U سکوی ایستگاه راه آهن
client based application U برنامه کاربردی ایستگاه پردازشگر
station log U دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
How far is the bus stop ? U تا ایستگاه اتوبوس چقدرراه است ؟
station bar U رستوران ایستگاه راه آهن
central railway station U ایستگاه مرکزی راه اهن
consolidating station U ایستگاه تکمیل کننده بار
We rushed ( hurried ) back to the train station. U با عجله بر گشتیم ایستگاه قطار
uplink U خط ارسال از ایستگاه زمینی به ماهواره
serivce station U ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
depots U ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
depot U ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
screening elevation U زاویه تراز مانع ایستگاه رادار
secondary U وضعیت موقت ایستگاه دریافت داده
stuck beacon U ایستگاه مرتباگ فریمهای اخطار می فرستد
outstation U ایستگاه خارج از شهر ایستگاههای حومه
in the centre near the railway station U در مرکز شهر نزدیک ایستگاه قطار
to pull out U از واگن خانه یا ایستگاه بیرون امدن
station U وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
Drop me off in front of the train station! U من را جلوی ایستگاه راه آهن پیاده کنید!
stationed U وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
way station U ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
stations U وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
I want to get off at St. Paul's. من می خواهم ایستگاه سانت پالس پیاده شوم.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com