Perdic | ایستگاه تلمبه زنی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	pumping station U	ایستگاه تلمبه زنی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	primary U	وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
	imethod U	روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
	relateral tell U	مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
	dial up U	استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
	string U	یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
	aeronautical station U	ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
	transponder U	تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
	air station U	ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
	all weather air station U	ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
	pumper U	تلمبه زن
	pumps U	تلمبه
	gun U	تلمبه
	pumpman U	تلمبه زن
	guns U	تلمبه
	antlia U	تلمبه
	water pump U	تلمبه اب
	pump U	تلمبه
	pumped U	تلمبه
	antliae U	تلمبه
	heat pump U	تلمبه گرمایی
	suction pump U	تلمبه مکنده
	suction pump U	تلمبه مکشی
	pumps U	صدای تلمبه
	force pump U	تلمبه فشاری
	pumps U	تلمبه زنی
	grease guns U	تلمبه ی گریسکاری
	grease gun U	تلمبه ی گریسکاری
	pump U	صدای تلمبه
	pumped U	صدای تلمبه
	pump U	تلمبه زنی
	pumped U	تلمبه زنی
	spray gun U	تلمبه سمپاش
	spary gun U	تلمبه تزریق
	pulsimeter U	تلمبه بخار
	bicycle pump U	تلمبه دوچرخه
	metal spray gun U	تلمبه فلزپاش
	lift pump U	تلمبه کششی
	helical pump U	تلمبه حلزونی
	petrol pump U	تلمبه بنزین
	gas pump U	تلمبه بنزین
	garden engine U	تلمبه اب پاش
	fule pump U	تلمبه سوخت
	diffusion pump U	تلمبه پخشی
	pulsometer U	تلمبه بخار
	pump barrel U	سیلندر تلمبه
	pump cistern U	مخزن تلمبه
	gun U	تلمبه دستی
	guns U	تلمبه دستی
	pumping ststion U	تلمبه خانه
	pumping ststion U	جایگاه تلمبه
	pumping station U	تلمبه خانه
	acid pump U	تلمبه اسید
	air pump U	تلمبه هوا
	pump house U	تلمبه خانه
	pump dale U	لوله تلمبه
	displacement pump U	تلمبه حجمی
	to pump up U	تلمبه زدن
	pumping U	تلمبه زنی
	declinating station U	ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
	circular casing pump U	تلمبه پا بده دایرهای
	rammed U	تلمبه کلوخ کوب
	pumped U	با تلمبه خالی کردن
	rams U	تلمبه کلوخ کوب
	blade U	پره تلمبه تیغ
	sprays U	دواپاشی تلمبه سم پاش
	centrifugal pump U	تلمبه مرکز گریز
	ram U	تلمبه کلوخ کوب
	metal spray gun U	تلمبه تزریق فلز
	pumps U	با تلمبه خالی کردن
	sump pump U	تلمبه لجن کشی
	one port radial pump U	تلمبه شعاعی یک پرهای
	to pump dry U	با تلمبه خشک انداختن
	suction U	مکش سوپاپ تلمبه
	spray U	دواپاشی تلمبه سم پاش
	sprayed U	دواپاشی تلمبه سم پاش
	double suction pump U	تلمبه با مکش دو طرفه
	pump U	با تلمبه خالی کردن
	fire engines U	تلمبه اتش خاموش کن
	hand lever operated grease gun U	تلمبه دستی گریس
	fire engine U	تلمبه اتش خاموش کن
	spraying U	دواپاشی تلمبه سم پاش
	radial flow pump U	تلمبه با جریان شعاعی
	caulking gun U	تلمبه بتونه زنی
	to pump up a tire U	تایری را با تلمبه باد کردن
	lift [of a pump] U	مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
	delivery [of a pump] U	مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
	delivery [of a pump] U	مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
	delivery [of a pump] U	مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
	capacity [of a pump] U	مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
	lift [of a pump] U	مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
	capacity [of a pump] U	مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
	lift [of a pump] U	مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
	capacity [of a pump] U	مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
	pump U	باتلمبه بادکردن تلمبه زدن
	discharge rate [of a pump] U	مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
	bore hole pump U	تلمبه توربینی چاه عمیق
	discharge rate [of a pump] U	مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
	pumps U	باتلمبه بادکردن تلمبه زدن
	pumped U	باتلمبه بادکردن تلمبه زدن
	discharge rate [of a pump] U	مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
	survey station U	ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
	limbers U	ناودانهای طرفین ته کشتی که از انجا اب به منبع تلمبه میرسد
	hydraulic ram U	تلمبه خودکاریکه در ان ستونی از اب فرو ریزد ونیروی ان ... دارد
	to fang a pump U	براه انداختن تلمبه بوسیله ریختن اندکی اب درتوی ان
	stirrup pump U	تلمبه قابل حمل اب پاشی برای اتش نشانی
	stationed U	ایستگاه
	station U	ایستگاه
	site U	ایستگاه
	sites U	ایستگاه
	stand U	ایستگاه
	sited U	ایستگاه
	stations U	ایستگاه
	wireless station U	ایستگاه بی سیم
	known datum point U	ایستگاه معلوم
	forward station U	ایستگاه جلو
	tracking station U	ایستگاه ردیابی
	railway station U	ایستگاه قطار
	ground position U	ایستگاه زمینی
	fuelling station U	ایستگاه سوختگیری
	Where is the station? U	ایستگاه کجاست؟
	REQUEST STOP U	ایستگاه درخواستی
	height of site U	ارتفاع ایستگاه
	tracking stations U	ایستگاه ردیابی
	substation U	ایستگاه فرعی
	station house U	ایستگاه کلانتری
	reading station U	ایستگاه خواندن
	space platform U	ایستگاه فضایی
	slave station U	ایستگاه فرعی
	remote station U	ایستگاه دوردست
	relay station U	ایستگاه رله
	relay station U	ایستگاه واسطه
	substation U	خرده ایستگاه
	loading station U	ایستگاه بارگیری
	master station U	شاه ایستگاه
	master station U	ایستگاه اصلی
	upper terminal U	ایستگاه کوهستانی
	orienting station U	ایستگاه توجیه
	traverse station U	ایستگاه پیمایش
	tide station U	ایستگاه جزر و مد
	exposure station U	ایستگاه هوایی
	station master U	رئیس ایستگاه
	weather station U	ایستگاه هواشناسی
	bus bay U	ایستگاه اتوبوس
	bus terminal U	ایستگاه اتوبوس
	cabstand U	ایستگاه درشکه
	terminuses U	ایستگاه نهایی
	terminus U	ایستگاه نهایی
	clients U	ایستگاه پردازشگر
	bus stops U	ایستگاه اتوبوس
	client U	ایستگاه پردازشگر
	stops U	ایستگاه نقطه
	broadcasting station U	ایستگاه رادیو
	broadcast station U	ایستگاه فرستنده
	stationmasters U	رئیس ایستگاه
	space stations U	ایستگاه فضایی
	space station U	ایستگاه فضایی
	air way station U	ایستگاه کنترل
	wayside U	ایستگاه فرعی
	ambulance station U	ایستگاه امبولانس
	base end station U	ایستگاه عقب
	bus stop U	ایستگاه اتوبوس
	weather stations U	ایستگاه هواشناسی
	police station U	ایستگاه پلیس
	stopping U	ایستگاه نقطه
	power stations U	ایستگاه مولدنیرو
	stationmaster U	رئیس ایستگاه
	control station U	ایستگاه کنترل
	control cubicle U	ایستگاه فرمان
	police stations U	ایستگاه پلیس
	enquiry station U	ایستگاه پرس و جو
	stop U	ایستگاه نقطه
	workstation U	ایستگاه کاری
	stopped U	ایستگاه نقطه
	power station U	ایستگاه مولدنیرو
	stand U	بساط ایستگاه
	workstations U	ایستگاه کاری
	climatological station U	ایستگاه هواشناسی
	coast station U	ایستگاه ساحلی
	How many stops are there to ... ?	چند ایستگاه تا ... هست؟
	remote station U	ایستگاه دور دست
	remote station U	ایستگاه راه دور
	lay by U	جایگاه ایست ایستگاه
	lay-by U	جایگاه ایست ایستگاه
	rawinsonde U	ایستگاه راوین سوند
	rain gauge station U	ایستگاه باران سنجی
	stations U	ایستگاه اتوبوس وغیره
	Where is the bus stop? U	ایستگاه اتوبوس کجاست؟
	triangulation station U	ایستگاه مثلث بندی
	weather station U	ایستگاه هوا شناسی
	trig point U	ایستگاه مثلث بندی
	weather stations U	ایستگاه هوا شناسی
	station house U	ایستگاه راه اهن
	station U	ایستگاه اتوبوس وغیره
	fire station U	ایستگاه اتش نشانی
	fire stations U	ایستگاه اتش نشانی
	way station U	ایستگاه رله مخابراتی
	railway station U	ایستگاه راه اهن
	radio call sign U	معرف ایستگاه رادیویی
	courier transfer station U	ایستگاه تعویض پیک
	professional workstation U	ایستگاه کار حرفهای