English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
loading station U ایستگاه بارگیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
preload loading U بارگیری اولیه یا بارگیری قبل از بارگیری اصلی
unit loading U بارگیری کردن یکانها برای حمل و نقل بارگیری یکان
wet storage U بارگیری روی عرشه کشتی درروی دریا بارگیری دریایی
back haul U بارگیری در بازگشت از یک ماموریت بارگیری دوسره باربرگشت
endurance loading U بارگیری با حداکثر فرفیت بارگیری کامل
embarkation order U دستورالعمل بارگیری یا سوارشدن دستور بارگیری
combat loading U بارگیری رزمی هواپیما بارگیری جنگی
primary U وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
imethod U روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relateral tell U مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
dial up U استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
string U یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
aeronautical station U ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
transponder U تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
all weather air station U ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
casualty staging unit U یکان بارگیری بیماران وزخمیها درهواپیما یکان بارگیری بیماران
staging unit U یکان خدمات بارگیری یکان بارگیری
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
loading bridge U پل بارگیری
well deck U پل بارگیری
shipping U بارگیری
charging U بارگیری
material handling bridge U پل بارگیری
burdening U بارگیری
loading U بارگیری
stowage U بارگیری
load U بارگیری مهمات
plimsol mark U علایم بارگیری
embarkation table U جدول بارگیری
loading U فرفیت بارگیری
loads U بارگیری کردن
loads U بارگیری مهمات
load U فرفیت بارگیری
point of loading U نقطه بارگیری
commercial loading U بارگیری تجارتی
ammunition loading line U خط بارگیری مهمات
load U بارگیری کردن
loads U فرفیت بارگیری
well deck U عرشه بارگیری
roll on/roll off U بارگیری- تخلیه
carburizing pot U فرف بارگیری
cargo net U تور بارگیری
accumulator charge U بارگیری اکومولاتور
bulk loading U بارگیری در مخازن
charging berth U اسکله بارگیری
charging wharf U اسکله بارگیری
charging car U واگن بارگیری
stowage U بارگیری و باراندازی
deadweight U تناژ بارگیری
quays U سکوی بارگیری
quay U سکوی بارگیری
pallets U کفه بارگیری
pallet U کفه بارگیری
charging crane U جرثقیل بارگیری
download U بارگیری پایین
embarkation area U محوطه بارگیری
bucket charging U بارگیری با سطل
stow U بارگیری کردن
loading apron U نوار بارگیری
load lines U علایم بارگیری
load factor U ضریب بارگیری
line charging current U جریان بارگیری خط
line charging capacity U فرفیت بارگیری خط
loading facilities U وسایل بارگیری
pack saddle U زین بارگیری
apron U محوطه بارگیری
Loading and unloading. U بارگیری وتخلیه
aprons U محوطه بارگیری
loading bucket U سطل بارگیری
loading chart U جدول بارگیری
loading diagram U دیاگرام بارگیری
on berth U ناوحاضربه بارگیری
loading time U زمان بارگیری
loading table U جدول بارگیری
loading site U محل بارگیری
loading site U سکوی بارگیری
roll-on/roll-off U بارگیری- تخلیه
loading scale U مقیاس بارگیری
loading rack U سکوی بارگیری
loading point U نقطه بارگیری
pallete U کفه بارگیری
stowed U بارگیری کردن
frequency loading U بارگیری فرکانسی
pre loading U بارگیری اولیه
plimsol mark U مارک بارگیری
stowing U بارگیری کردن
stows U بارگیری کردن
laden U بارگیری شده
pick up and delivery U بارگیری و تحویل
magnetic loading U بارگیری مغناطیسی
commodity loading U بارگیری کالاهای مختلف
stevedore U متصدی بارگیری و تخلیه
stevedoring charges U هزینههای بارگیری وباراندازی
loading plan U طرح بارگیری خودرو
loading list U لیست بارگیری خودرو
charge and discharge U محل بارگیری و باراندازی
loading chart U طرح بارگیری هواپیما
commercial loading U بارگیری کالای تجارتی
charging side U محل بارگیری کوره
bulk loading U بارگیری مخزن به طور یک جا
bulk load method U روش بارگیری با بارقوال
shiping agent U کارگزار بارگیری کشتی
stevedore U بارگیری وباراندازی کردن
cargo plan U طرح بارگیری ناو
cargo port U دریچه بارگیری ناو
loading space U فضای قابل بارگیری
loading U بارگیری مهمات درهواپیما
actual obligated space U محل یا جا در بارگیری دریایی
tactical loading U بارگیری رزمی یا جنگی
horizontal loading U بارگیری افقی کشتیها
ingot charging crane U جراثقال بارگیری شمش
initial program load U بارگیری برنامه اغازی
embarkation table U جدول قابلیت بارگیری
stevedores U بارگیری وباراندازی کردن
stevedores U متصدی بارگیری و تخلیه
staging unit U یکان بارگیری کننده
embarkation order U ترتیب سوار شدن یا بارگیری
free in and out U بدون هزینه تخلیه و بارگیری
p&d U delivery and up pick بارگیری و تحویل
port U شراب شیرین بارگیری کردن
lading U بارگیری عمل بار کردن
stevedores U متصدی بارگیری و حمل و نقل
palletetisation U درکفه بارگیری قرار دادن
shiping agent U حق العمل کار بارگیری کشتی
The ship is loading. U کشتی درحال بارگیری است
bulk load method U روش استفاده از بارگیری قوال
mutilation table U جدول راهنمای بارگیری خودروها
maximum load rating U قابلیت بارگیری نامی حداکثر
roll on roll off U روش بارگیری مستقیم ناو
bridge plate U پل بین سکوی بارگیری وخودرو
capacity load U حداکثر فرفیت بارگیری ناو
base loading U بارگیری انجام شده در پایگاه
lay day U روز بارگیری وباراندازی کشتی
accessorial services U خدمات بارگیری و تخلیه بار
stevedore U متصدی یانافر بارگیری وباراندازی
reloadable control storage U انباره با کنترل بارگیری مجدد
laydays U ایام بارگیری و باراندازی کشتی
lighterage U هزینه بارگیری وباراندازی ازکشتی
railway end U پل سکوی بارگیری راه اهن
lay day U ایام بارگیری و باراندازی کشتی
stevedore U متصدی بارگیری و حمل و نقل
stevedores U متصدی یانافر بارگیری وباراندازی
loading ramp U راهروی شیب دار بارگیری
despatch money U جایزه بارگیری یا تخلیه سریع
drayage U هزینه بارگیری وبار اندازی
lift on U بارگیری کشتی توسط جرثقیل
fio U بدون هزینه تخلیه و بارگیری
mutilation table U جدول بارگیری پیش بینی شده
pickup zone U منطقه بارگیری و بار کردن وسایل
portcall U درخواست حمل وسایل به بندربرای بارگیری
drayage U چهارچرخه یاگاری مخصوص بارگیری وباراندازی
loading U بارگیری کردن سوارشدن به خودرو یاهواپیما
dispatch money U جایزه یا انعام بارگیری یاتخلیه سریع
despatch money U پاداش جهت بارگیری یاتخلیه سریع
lighterage U هزینه بارگیری و باراندازی از کشتی توسط دوبه
prestowage plan U طرح پیش بینی باربندی و بارگیری وسایل
ipl U Load Program Initail بارگیری اغازی برنامه
portcapacity U فرفیت بندر از نظر بارگیری یاتخلیه بار
actual placement U قرار دادن بار در محل تخلیه و بارگیری
embarkation element U یکان مخصوص کمک به بارگیری یا سوار شدن
entrucking table U جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
sited U ایستگاه
stand U ایستگاه
sites U ایستگاه
station U ایستگاه
site U ایستگاه
stationed U ایستگاه
stations U ایستگاه
constructive placement U تعیین محل برای بارگیری یاتخلیه مناسب کشتیها
embarkation team U تیم یا قسمت مخصوص کمک به سوار شدن یا بارگیری
block stowage loading U بارگیری وسایل هم مقصد دریک قسمت از وسیله ترابری
railway station U ایستگاه قطار
police station U ایستگاه پلیس
height of site U ارتفاع ایستگاه
workstations U ایستگاه کاری
stand U بساط ایستگاه
forward station U ایستگاه جلو
terminus U ایستگاه نهایی
fuelling station U ایستگاه سوختگیری
police stations U ایستگاه پلیس
ground position U ایستگاه زمینی
exposure station U ایستگاه هوایی
bus stops U ایستگاه اتوبوس
bus stop U ایستگاه اتوبوس
Where is the station? U ایستگاه کجاست؟
stops U ایستگاه نقطه
master station U شاه ایستگاه
master station U ایستگاه اصلی
stopping U ایستگاه نقطه
stopped U ایستگاه نقطه
known datum point U ایستگاه معلوم
space platform U ایستگاه فضایی
orienting station U ایستگاه توجیه
REQUEST STOP U ایستگاه درخواستی
stop U ایستگاه نقطه
broadcasting station U ایستگاه رادیو
space stations U ایستگاه فضایی
relay station U ایستگاه رله
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com