Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
alert station
U
ایستگاه اماده باش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ready reserve
U
ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
ground readiness
U
اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
primary
U
وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
imethod
U
روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relateral tell
U
مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
dial up
U
استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
string
U
یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
aeronautical station
U
ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
transponder
U
تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
supercritical
U
حالت اماده به انفجار ماده اتمی ترکیب اماده به انفجاراتمی
air station
U
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
on guard
U
اماده توپگیری اماده برای توگیری
all weather air station
U
ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
ramp alert
U
اماده باش در سکوی در جا زدن اماده باش 51 دقیقهای
winterize
U
اماده برای زمستان شدن خود را برای مقابله باسرمای زمستان اماده کردن
warning order
U
دستور اماده باش اعلام اماده باش
laager
U
هلی کوپتر در حال اماده باش جلو هلی کوپتر اماده
declinating station
U
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
survey station
U
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
alert force
U
نیروهای اماده باش نیروهای اماده
eagle flight
U
نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
stand
U
ایستگاه
stations
U
ایستگاه
sited
U
ایستگاه
site
U
ایستگاه
sites
U
ایستگاه
stationed
U
ایستگاه
station
U
ایستگاه
station time
U
زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
tracking station
U
ایستگاه ردیابی
orienting station
U
ایستگاه توجیه
wireless station
U
ایستگاه بی سیم
master station
U
ایستگاه اصلی
upper terminal
U
ایستگاه کوهستانی
stand
U
بساط ایستگاه
ambulance station
U
ایستگاه امبولانس
bus bay
U
ایستگاه اتوبوس
bus terminal
U
ایستگاه اتوبوس
police station
U
ایستگاه پلیس
remote station
U
ایستگاه دوردست
relay station
U
ایستگاه واسطه
relay station
U
ایستگاه رله
cabstand
U
ایستگاه درشکه
bus stop
U
ایستگاه اتوبوس
bus stops
U
ایستگاه اتوبوس
reading station
U
ایستگاه خواندن
slave station
U
ایستگاه فرعی
space platform
U
ایستگاه فضایی
broadcasting station
U
ایستگاه رادیو
base end station
U
ایستگاه عقب
traverse station
U
ایستگاه پیمایش
broadcast station
U
ایستگاه فرستنده
tide station
U
ایستگاه جزر و مد
substation
U
خرده ایستگاه
substation
U
ایستگاه فرعی
police stations
U
ایستگاه پلیس
station house
U
ایستگاه کلانتری
known datum point
U
ایستگاه معلوم
workstation
U
ایستگاه کاری
terminuses
U
ایستگاه نهایی
fuelling station
U
ایستگاه سوختگیری
weather station
U
ایستگاه هواشناسی
ground position
U
ایستگاه زمینی
height of site
U
ارتفاع ایستگاه
control station
U
ایستگاه کنترل
terminus
U
ایستگاه نهایی
forward station
U
ایستگاه جلو
workstations
U
ایستگاه کاری
power station
U
ایستگاه مولدنیرو
power stations
U
ایستگاه مولدنیرو
client
U
ایستگاه پردازشگر
clients
U
ایستگاه پردازشگر
stop
U
ایستگاه نقطه
stopped
U
ایستگاه نقطه
stopping
U
ایستگاه نقطه
exposure station
U
ایستگاه هوایی
stops
U
ایستگاه نقطه
enquiry station
U
ایستگاه پرس و جو
weather stations
U
ایستگاه هواشناسی
control cubicle
U
ایستگاه فرمان
coast station
U
ایستگاه ساحلی
loading station
U
ایستگاه بارگیری
Where is the station?
U
ایستگاه کجاست؟
railway station
U
ایستگاه قطار
stationmasters
U
رئیس ایستگاه
station master
U
رئیس ایستگاه
master station
U
شاه ایستگاه
air way station
U
ایستگاه کنترل
stationmaster
U
رئیس ایستگاه
tracking stations
U
ایستگاه ردیابی
space station
U
ایستگاه فضایی
space stations
U
ایستگاه فضایی
wayside
U
ایستگاه فرعی
REQUEST STOP
U
ایستگاه درخواستی
climatological station
U
ایستگاه هواشناسی
air alert warning
U
اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
courier transfer station
U
ایستگاه تعویض پیک
meteorological datum plane
U
ایستگاه مبنای هواسنجی
exposure station
U
ایستگاه عکاسی هوایی
pumping station
U
ایستگاه تلمبه زنی
firehouse
U
ایستگاه اتش نشانی
professional workstation
U
ایستگاه کار حرفهای
net control
U
ایستگاه کنترل شبکه
high power radio station
U
ایستگاه رادیویی بزرگ
rain gauge station
U
ایستگاه باران سنجی
pr etrol filling station
U
ایستگاه پمپ بنزین
cleaning station
U
ایستگاه ضدعفونی مواد ش م ر
clearing station
U
ایستگاه تخلیه بیماران
radio call sign
U
معرف ایستگاه رادیویی
railway station
U
ایستگاه راه اهن
stopped
U
متوقف کردن ایستگاه
How many stops are there to ... ?
چند ایستگاه تا ... هست؟
lay by
U
جایگاه ایست ایستگاه
fire stations
U
ایستگاه اتش نشانی
fire station
U
ایستگاه اتش نشانی
lay-bys
U
جایگاه ایست ایستگاه
stop
U
متوقف کردن ایستگاه
weather stations
U
ایستگاه هوا شناسی
weather station
U
ایستگاه هوا شناسی
stops
U
متوقف کردن ایستگاه
stopping
U
متوقف کردن ایستگاه
lay-by
U
جایگاه ایست ایستگاه
Where is the bus stop?
U
ایستگاه اتوبوس کجاست؟
astronomic station
U
ایستگاه دیدبانی نجومی
stations
U
ایستگاه اتوبوس وغیره
base line end station
U
ایستگاه انتهایی خط مبنا
broadcasting station
U
ایستگاه رادیویی فرستنده
station house
U
ایستگاه راه اهن
remote station
U
ایستگاه راه دور
remote station
U
ایستگاه دور دست
rawinsonde
U
ایستگاه راوین سوند
stationed
U
ایستگاه اتوبوس وغیره
station
U
ایستگاه اتوبوس وغیره
way station
U
ایستگاه رله مخابراتی
alert station
U
ایستگاه اعلام خطر
trig point
U
ایستگاه مثلث بندی
triangulation station
U
ایستگاه مثلث بندی
central railway station
U
ایستگاه مرکزی راه اهن
client based application
U
برنامه کاربردی ایستگاه پردازشگر
relay
U
ایستگاه واسطه مخابراتی رله
consolidating station
U
ایستگاه تکمیل کننده بار
relays
U
ایستگاه واسطه مخابراتی رله
relayed
U
ایستگاه واسطه مخابراتی رله
relay
U
ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
relayed
U
ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
relays
U
ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
serivce station
U
ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
station log
U
دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
transit station
U
ایستگاه عبوری راه اهن
To the railway station
U
به طرف ایستگاه راه آهن
uplink
U
خط ارسال از ایستگاه زمینی به ماهواره
Where is the nearest underground station?
U
نزدیکترین ایستگاه مترو کجاست؟
We rushed ( hurried ) back to the train station.
U
با عجله بر گشتیم ایستگاه قطار
How far is the bus stop ?
U
تا ایستگاه اتوبوس چقدرراه است ؟
Is the next station ... ?
آیا ایستگاه بعدی ... است؟
Where's the railway station?
U
ایستگاه راه آهن کجاست؟
floating mark
U
نقاط ایستگاه برجسته بینی
forward air control post
U
ایستگاه کنترل هوایی جلو
high frequency radio station
U
ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
International Space Station
[ISS]
U
ایستگاه فضایی بین المللی
platform
U
سکوی ایستگاه راه آهن
service stations
U
ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
service station
U
ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
track
[American E]
U
سکوی ایستگاه راه آهن
station bar
U
رستوران ایستگاه راه آهن
radio range station
U
ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
screening elevation
U
زاویه تراز مانع ایستگاه رادار
secondary
U
وضعیت موقت ایستگاه دریافت داده
depots
U
ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
depot
U
ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
in the centre near the railway station
U
در مرکز شهر نزدیک ایستگاه قطار
stuck beacon
U
ایستگاه مرتباگ فریمهای اخطار می فرستد
to pull out
U
از واگن خانه یا ایستگاه بیرون امدن
outstation
U
ایستگاه خارج از شهر ایستگاههای حومه
radials
U
شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
radial
U
شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
Drop me off in front of the train station!
U
من را جلوی ایستگاه راه آهن پیاده کنید!
stations
U
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
stationed
U
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
station
U
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
The bus stop is no distance at all .
U
ایستگاه اتوبوس فاصله زیادی با اینجا ندارد
homing station
U
ایستگاه ردیاب دستگاههای هدایت مسیر هواپیما
I want to leave the car in the railway station
U
من میخواهم اتومبیل را در ایستگاه قطار تحویل بدهم.
way station
U
ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
Take me to the main railway station!
U
مرا به ایستگاه اصلی راه آهن برسانید.
reference station
U
ایستگاه مبداء سنجش جذر ومد دریایی
I want to get off at St. Paul's.
من می خواهم ایستگاه سانت پالس پیاده شوم.
in the saddle
U
اماده
in store
U
اماده
in kelter
U
اماده
ablest
U
اماده
in gear
U
اماده
in full fig
U
اماده
abler
U
اماده
provided
U
اماده
in form
U
اماده
accoutrements
U
اماده
ready made
U
اماده
accoutred
U
اماده
yoi
U
اماده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com