Perdic | ایزوتوپ پرتو افشان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 185 (4 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	radioisotope U	ایزوتوپ پرتو افشان

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	radioactive U	پرتو افشان تابش دار
	radioisotope U	ایزوتوپ
	isotopes U	ایزوتوپ
	isotope U	ایزوتوپ
	isotopes U	جسم ایزوتوپ
	isotope separation U	جداسازی ایزوتوپ
	radioisotope U	رادیو ایزوتوپ
	radioisotope U	ایزوتوپ پرتوزا
	stable isotope U	ایزوتوپ پایدار
	isotope U	جسم ایزوتوپ
	isotope enrichment U	تقویت ایزوتوپ
	izod impact strength U	استحکام ضربه ایزوتوپ
	kinetic isotope effect U	اثر سینتیکی ایزوتوپ
	infrared ray U	اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
	actinouranium U	ایزوتوپ اورانیوم بوزن اتمی 532
	spray U	افشان
	sprayed U	افشان
	curved design U	افشان
	multicore U	افشان
	sprays U	افشان
	fog nozzle U	مه افشان
	spraying U	افشان
	benign scarlet fever U	گل افشان
	multicore cable U	کابل افشان
	sower U	تخم افشان
	sowing machine U	بذر افشان
	multi conductor cable U	کابل افشان
	winnowwing fan U	باد افشان
	injector U	نفت افشان
	seeder U	بذر افشان
	irradiant U	نور افشان
	panicle U	ارایش افشان
	pollinator U	گرده افشان
	beehive shaped charge U	خرج افشان
	polliniferous U	گرده افشان
	pollinizer U	گرده افشان
	braided wire U	سیم افشان
	corn dril U	تخم افشان
	corn drill U	بذر افشان
	relucent U	نور افشان
	shrapnel U	گلوله افشان
	atomisers U	سوخت افشان
	atomizer U	سوخت افشان
	atomizers U	سوخت افشان
	puffball U	سماروق گرده افشان
	puffballs U	سماروق گرده افشان
	pollenizer U	درخت نر گرده افشان
	pollenizer U	درخت گرده افشان
	plaster charge U	خرج انفجاری افشان
	luculent U	نور افشان واضح
	canisters U	محفظه گلوله افشان
	canister U	محفظه گلوله افشان
	fragmentation U	ضد نفر گلوله افشان
	self fruitful U	بخود بخودگرده افشان
	winnow U	باد افشان کردن
	fluidize U	باد افشان ساختن
	beehives U	گلوله افشان شراپنل
	beehive U	گلوله افشان شراپنل
	paniculate U	خوشهای دارای گلهای افشان
	seedsman U	بذر افشان تخم گیاه فروش
	aegis U	پرتو
	rayon U	پرتو
	straight line U	پرتو
	ray U	پرتو
	beamless U	بی پرتو
	radiation U	پرتو
	reaction U	پرتو
	reactions U	پرتو
	radioactive U	پرتو زا
	beam U	پرتو
	rontgen rays U	پرتو X
	shaft U	پرتو
	shafts U	پرتو
	rayless U	بی پرتو
	beams U	پرتو
	radiancy U	پرتو
	radiance U	پرتو
	irradiative U	پرتو افکن
	x rays U	پرتو ایکس
	x radiation U	پرتو ایکس
	image ray U	پرتو تصویر
	illuminating beam U	پرتو نور
	illuminating beam U	پرتو روشنایی
	gamma ray U	پرتو گاما
	gamma radiation U	پرتو گاما
	rontgen rays U	پرتو مجهول
	roentgen ray U	پرتو ایکس
	luminesce U	پرتو افکندن
	silvery rays U	پرتو سیمین
	radar beam U	پرتو رادار
	posivite ray U	پرتو مثبت
	light ray U	پرتو نور
	light beam U	پرتو نور
	sun beam U	پرتو افتاب
	roentgen ray U	پرتو رونتگن
	radiotherapy U	پرتو درمانی
	ionic ray U	پرتو یونی
	illuminate U	پرتو افکندن
	X-ray U	پرتو ایکس
	X-ray U	پرتو رونتگن
	X-rayed U	پرتو ایکس
	X-rayed U	پرتو رونتگن
	X-raying U	پرتو ایکس
	gleaming U	پرتو انی
	X-raying U	پرتو رونتگن
	projector U	پرتو افکن
	projectors U	پرتو افکن
	radiology U	پرتو شناسی
	radiating U	پرتو افکندن
	sunbeam U	پرتو افتاب
	sunbeams U	پرتو افتاب
	illuminates U	پرتو افکندن
	illuminating U	پرتو افکندن
	gleam U	پرتو انی
	gleamed U	پرتو انی
	gleams U	پرتو انی
	radiate U	پرتو افکندن
	radiated U	پرتو افکندن
	radiates U	پرتو افکندن
	cosmic rays U	پرتو کیهانی
	irradiation U	پرتو افکنی
	actiniform U	پرتو مانند
	eradiation U	پرتو افکنی
	eradiate U	پرتو افکندن
	cathode rays U	پرتو کاتدی
	corpuscular ray U	پرتو ذرهای
	cosmic radiation U	پرتو کیهانی
	primary cosmic rays U	پرتو کیهانی
	cosmicray U	پرتو کیهانی
	double beam U	پرتو مضاعف
	electron beam U	پرتو الکترون
	canal rays U	پرتو کانالی
	fire light U	پرتو اتش
	beta radiation U	پرتو بتا
	an incident ray U	پرتو ساقط
	actinometry U	پرتو سنجی
	alpha rediation U	پرتو الفا
	anode rays U	پرتو اندی
	actinolagy U	پرتو شناس
	hard radiation U	تابش یا پرتو سخت
	The Physics of Radiation Protection U	فیزیک محافظت از پرتو
	to pour rays U	پرتو افکندن یا پاشیدن
	x ray analysis U	تحلیل پرتو ایکس
	x ray apparatua U	دستگاه پرتو ایکس
	x ray diffraction U	پراش پرتو ایکس
	x ray microdiffraction U	پراش پرتو ایکس
	projection U	تجسم پرتو افکنی
	x ray tube U	لامپ پرتو ایکس
	projections U	تجسم پرتو افکنی
	extraordinary ray U	پرتو غیر عادی
	Health physics U	فیزیک محافظت از پرتو
	hard x ray U	پرتو ایکس سخت
	beamy U	شاخ دار پر پرتو
	shafts U	تیرانداختن پرتو افکندن
	shaft U	تیرانداختن پرتو افکندن
	roentgen diffractometry U	بلورنگاری پرتو ایکس
	alpha radiation U	وقوع طبیعی پرتو
	soft x rays U	پرتو ایکس کم نفوذ
	x ray crystallography U	بلورنگاری پرتو ایکس
	cathod ray tube U	لوله پرتو کاتدی
	electron beam deflection system U	سیستم شکست پرتو الکترونی
	rontgenogram U	عکسی که با پرتو مجهول بردارند
	scattered design U	طرح افشان [طرحی مخلوط و پرکار از انواع نگاره ها که بسیار پر کار بوده و تمام فضاهای متن فرش را می پوشاند.]
	ultraviolet ray U	اشعه ماوراء بنفش پرتو فرابنفش
	rontgen U	نام فیزیکدان نامی المان که پرتو مجهول را پیدا کرد
	radialized U	دارای میله هایی که پرتووارمنشعب شده باشند مرتب بشکل پرتو
	lobes U	یکی از دو یا چهار جزء تشکیل دهنده پرتو رادار جهت یاب ازانتن مجهز به بازتابنده
	maser U	Radiation of Emission تقویت ماکروویو توسط پخش پرتو تحریک شده Stimulat the Amplificationby icrowave
	lobe U	یکی از دو یا چهار جزء تشکیل دهنده پرتو رادار جهت یاب ازانتن مجهز به بازتابنده
	polyisotopic U	دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
	Reihan U	ریحان [شهری در استان مرکزی و نزدیک اراک که به بافت طرح های هراتی و افشان یا زمینه قرمز شهرت داشته و اکثر فرش های آن بصورت تک پودی بافته می شوند.]
	collimate U	تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
	Kurdish rug U	فرش کردی [مناطق بافت به صورت پراکنده بوده و بافته های آن نیز تمایز خاصی از نظر نقشه با دیگر شهرها ندارند. در آن از لچک ترنج گرفته تا افشان و هراتی بافته می شود.]
	y plates U	صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
	Sarouk U	ساروق [حوزه بافت ساروق در استان مرکزی با شهرت جهانی در بافت فرش های پر تراکم با زمینه قرمز و حاشیه آبی، پرز بلند و طرح افشان بته ای و گل خشتی است.]
	lighted U	چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
	light U	چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
	lightest U	چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
	flower design U	طرح افشان گل [این طرح جلوه ای از طرح لچک ترنج شاه عباسی است با تعداد زیادی گل که در کل متن ترنج خاصی را جلوه گر می سازد.]
	Afshan [all-over pattern] U	طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
	khatayi U	طرح یا گل های ختائی [این نگاره در کنار گل های شاه عباسی در اکثر فرش های لچک ترنج و افشان بکار رفته و جلوه ای از گل های نیلوفر آبی را نشان می دهد. ریشه این طرح را به نقاشی های ساسانیان نسبت می دهند.]
	radiologists U	متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
	radiologist U	متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
	black body radiation U	تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه