Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
he is the owner of this house
U
او صاحب این خانه است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
manor house
U
خانه ارباب یا صاحب تیول
manor houses
U
خانه ارباب یا صاحب تیول
housemother
U
زن صاحب خانه
housemothers
U
زن صاحب خانه
i own that house
U
من صاحب ان خانه هستم
jointer
U
صاحب شیره کش خانه صاحب مشروب فروشی
mansion house
U
خانه صاحب تیول
to wear out one;
U
از زیاد ماندن درجایی مزاحم صاحب خانه شدن
homeowner
U
صاحب خانه
homeowners
U
صاحب خانه
Other Matches
lady help
U
زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole
U
کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy
U
خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house
U
تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house
U
خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
toft
U
عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
honeycomb
U
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
homebody
U
ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
our neighbour door
U
کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
honeycombs
U
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
tricotine
U
پارچه زبر لباسی خانه خانه
hound's tooth check
U
طرح خانه خانه مورب پارچه
houndstooth check
U
طرح خانه خانه مورب پارچه
Honey comb design
U
طرح خانه زنبوری
[یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
cellular
U
لانه زنبوری خانه خانه
bagnio
U
فاحشه خانه جنده خانه
garde manger
U
سرد خانه اشپز خانه
weigh house
U
قپاندار خانه ترازودار خانه
i do not know your house
U
خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cell
U
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cells
U
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
formula
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
range
U
یک خانه یا تعدادی خانه
ranged
U
یک خانه یا تعدادی خانه
honey comb
U
خانه خانه کردن
ranges
U
یک خانه یا تعدادی خانه
the house is in my possession
U
خانه در تصرف من است خانه در دست من است
lord
U
صاحب
padrone
U
صاحب
ownerless
U
بی صاحب
mastered
U
صاحب
owner
U
صاحب
owners
U
صاحب
master
U
صاحب
masters
U
صاحب
lords
U
صاحب
assayer
U
صاحب عیار
landlady
U
زن صاحب ملک
landladies
U
زن صاحب ملک
landowners
U
صاحب ملک
landowner
U
صاحب ملک
concessioner
U
صاحب امتیاز
building owner
U
صاحب کار
grantee
U
صاحب امتیاز
masters
U
ارباب صاحب
concessionaire
U
صاحب امتیاز
mastered
U
ارباب صاحب
concessionary
U
صاحب امتیاز
master
U
ارباب صاحب
free ball
U
توپ بی صاحب
feudatory
U
صاحب تیول
feudary
U
صاحب تیول
shareholders
U
صاحب سهم
shareholder
U
صاحب سهم
restaurateurs
U
صاحب رستوران
restaurateur
U
صاحب رستوران
stockholder
U
صاحب سهم
stockholders
U
صاحب سهم
inviolable
U
صاحب حرمت
office-holder
U
صاحب مقام
nursery man
U
صاحب قلمستان
office-holders
U
صاحب مقام
clear-sighted
U
صاحب نظر
printers
U
صاحب چاپخانه
printer
U
صاحب چاپخانه
Distinguished . Titled.
U
صاحب عنوان
industrialists
U
صاحب صنعت
in power
U
صاحب مقام
officiary
U
صاحب منصب
master of the time
U
صاحب الزمان
permit holder
U
صاحب جواز
manufaturer
U
صاحب کارخانه
waif
U
مال بی صاحب
restauranteur
U
صاحب رستوران
seignior
U
صاحب تیول
sharecropper
U
صاحب نسق
shipowner
U
صاحب کشتی
official
U
صاحب منصب
signatory
U
صاحب امضا
innkeeper
U
صاحب مسافرخانه
officers
U
صاحب منصب
officer
U
صاحب منصب
of consequence
U
صاحب شان
owner of a property
U
صاحب ملک
notary public
U
صاحب محضر
no man's land
U
سرزمین بی صاحب
signatories
U
صاحب امضا
innkeepers
U
صاحب مسافرخانه
shop keeper
U
صاحب دکان
slaveholder
U
صاحب برده
licence owner
U
صاحب امتیاز
unowned
U
بی صاحب بیمالک
lessor
U
صاحب ملک
landholder
U
صاحب ملک
beneficent
U
صاحب کرم
land lady
U
زن صاحب ملک
manufacturer
U
صاحب کارخانه
manufacturers
U
صاحب کارخانه
resolute
U
صاحب عزم
monopolist
U
صاحب انحصار
liege
U
صاحب تیول
planter
U
صاحب مزرعه
planters
U
صاحب مزرعه
lairds
U
صاحب زمین
laird
U
صاحب زمین
stock holder
U
صاحب سهم
man of place
U
صاحب مقام
titlist
U
صاحب سندمالکیت
man of place
U
صاحب منصب
in the saddle
U
صاحب اختیار
industrialist
U
صاحب صنعت
straying
U
جانور بی صاحب
sovereign
U
صاحب سیادت
benefactors
U
صاحب خیر
benefactor
U
صاحب خیر
strays
U
جانور بی صاحب
stray
U
جانور بی صاحب
licensee
U
صاحب جواز
licensees
U
صاحب جواز
titled
U
صاحب لقب
employers
U
صاحب کار
sovereigns
U
صاحب سیادت
employer
U
صاحب کار
peering
U
صاحب لقب اشرافی
croupiers
U
کمک صاحب بانک
owns
U
صاحب چیزی بودن
owned
U
صاحب چیزی بودن
peered
U
صاحب لقب اشرافی
peer
U
صاحب لقب اشرافی
wharfinger
U
صاحب لنگرگاه یابارانداز
challenge round
U
مبارزه با صاحب عنوان
chartered companies
U
شرکتهای صاحب الامتیاز
holding company
U
شرکت صاحب سهم
licensee
U
صاحب جواز یا امتیاز
publican
U
بیگانه صاحب میخانه
own
U
صاحب چیزی بودن
to come into a property
U
مالی را صاحب شدن
res nullius
U
مال بلا صاحب
prosecuting attorney
U
صاحب منصب پارکه
pooh bah
U
صاحب چندین مقام
placeman
U
صاحب منصب اداری
martyologist
U
صاحب تذکره شهدا
housemother
U
زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
housemothers
U
زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
owner's risk
U
ریسک صاحب کالا
publicans
U
بیگانه صاحب میخانه
lord paramount
U
صاحب تیول عمده
signatories
U
صاحب امضاء امضایی
innholder
U
صاحب مهمانخانه یا مسافرخانه
infeoff
U
صاحب ملک کردن
staff
U
افسران صاحب منصبان
in the saddle
U
یراق صاحب مقام
boniface
U
صاحب مهمانخانه ورستوران
at owner's risks
U
به هزینه صاحب مال
yachtsman
U
صاحب کشتی تفریحی
yachtsmen
U
صاحب کشتی تفریحی
owning
U
صاحب چیزی بودن
endowed
U
صاحب مال و مکنت
newspaperman
U
صاحب وگرداننده روزنامه
newspapermen
U
صاحب وگرداننده روزنامه
staffs
U
افسران صاحب منصبان
staffed
U
افسران صاحب منصبان
signatory
U
صاحب امضاء امضایی
to have something
U
صاحب چیزی بودن
office-holders
U
صاحب منصب دولت
title-holder
U
صاحب سند مالکیت
office-holder
U
صاحب منصب دولت
polygraph
U
صاحب تالیفات بسیار
croupier
U
کمک صاحب بانک
title-holders
U
صاحب سند مالکیت
to have something at one's disposal
U
صاحب چیزی بودن
licensees
U
صاحب جواز یا امتیاز
polygraphs
U
صاحب تالیفات بسیار
cotton spinner
U
صاحب کارخانه نخ ریسی
estray
U
جانوراواره وبی صاحب
proprietors
U
صاحب حق طبق کتاب
proprietor
U
صاحب حق طبق کتاب
batons
U
عصا یا چوپ صاحب منصبان
play the ball
U
با دریبل صاحب توپ شدن
portreeve
U
صاحب منصبی که پایین ترازشهرداراست
nursery man
U
درخت کار صاحب تلمبار
baton
U
عصا یا چوپ صاحب منصبان
barton
U
حیاط رعیتی صاحب ملک
atentee
U
صاحب اختراع ثبت شده
barkeep
U
باده فروش صاحب میکده
patentee
U
صاحب اختراع ثبت شدن
barkeeper
U
باده فروش صاحب میکده
proprietorship
U
صاحب ملک یامغازه بودن
evangelist
U
صاحب انجیل مژده رسان
equites
U
سواره نظام صاحب امتیاز
stockholders
U
صاحب موجودی ذخیره نگهدار
confidnetial relationship with client
U
حفظ اسرار صاحب کار
waif
U
بچه بی صاحب ادم دربدر
evangelists
U
صاحب انجیل مژده رسان
patentee
U
صاحب اختراع ثبت شده
gastrologist
U
صاحب سر رشته درپختن وخوردن
licensee
U
صاحب جواز دارنده پروانه
licensees
U
صاحب جواز دارنده پروانه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com