English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
incipient U اولیه مرحله ابتدایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
assembler U اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
rudiment U اولیه ابتدایی
initiator U چاشنی اولیه خرج ابتدایی
germ layer U یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
gastrula U مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
prophase U مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
puerperium U مرحله بین زایمان واعاده زهدان بحال اولیه خود
phased array U ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
analytical engine U ماشین محاسب مکانیکی که توسط Babbage Charles ایجاد شد که اصول اولیه کامپیوترهای دیجیتالی چند منظوره ابتدایی را پیاده کرد
sequenced ejection U سیستم پرتاب مرحله به مرحله
creep U مرحله به مرحله جلو رفتن
creeps U مرحله به مرحله جلو رفتن
sophistication U نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
Ideal City U [شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
boost phase U مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
basic communication U گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
leapfrog U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogs U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
basic data U دادههای اولیه عناصر اولیه
restoration U احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
basic issue list U اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
dogmatic marxism U مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
inflight phase U مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
phasing U مرحله بندی مرحله بندی عملیات
combat phase U مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phased attack U تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
primitive U ابتدایی
infantile U ابتدایی
initials U ابتدایی
basic U ابتدایی
initial U ابتدایی
rudimentary U ابتدایی
preliminaries U ابتدایی
fundamental U ابتدایی
primo U ابتدایی
preliminary U ابتدایی
basics U ابتدایی
elementarily U ابتدایی
original U ابتدایی
radicals U ابتدایی
radical U ابتدایی
initialed U ابتدایی
primary U ابتدایی
initialled U ابتدایی
originals U ابتدایی
elementary U ابتدایی
initialing U ابتدایی
initialling U ابتدایی
lower courts U محاکم ابتدایی
prime impression U دعوی ابتدایی
grammar school U مدرسه ابتدایی
primitivization U ابتدایی شدن
grammar schools U مدرسه ابتدایی
basic requisition number U درخواست ابتدایی
grade school U مدرسه ابتدایی
basic training U تعلیمات ابتدایی
protopathic sensitivity U حساسیت ابتدایی
abecedarian U مبتدی ابتدایی
primary U ابتدایی مقدماتی
primitive society U جامعه ابتدایی
prime color U رنگ ابتدایی
primary education U اموزش ابتدایی
elementary education U اموزش ابتدایی
primers U باستانی ابتدایی
initial pressure U فشار ابتدایی
primary position U موضع ابتدایی
elementary function U تابع ابتدایی
elementary diagram U نمودار ابتدایی
primer U باستانی ابتدایی
graphics U شکل ابتدایی
elementary gate U دریچه ابتدایی
prep U مدرسه ابتدایی دبستان
native U قالب اولی یا ابتدایی
natives U قالب اولی یا ابتدایی
initial fire request U درخواست ابتدایی اتش
infrastructure U ساختار یا سرویس ابتدایی
primitive cell U سلول واحد ابتدایی
high velocity U با سرعت ابتدایی زیاد
muzzle velocity U سرعت ابتدایی توپ
early German history U تاریخ ابتدایی آلمان
incipincy U وضع مقدماتی ابتدایی
initial velocity U سرعت ابتدایی توپ
low-tech U دارای فنآوری ابتدایی
prototaxic mode U شیوه ادراکی ابتدایی
incipience U وضع مقدماتی ابتدایی
primary U اولین یا ابتدایی یا بسیار مهم
comparative ve U اشتباه نسبی سرعت ابتدایی
microprocessor U طرح قط عات ابتدایی در CPU
developed muzzle velocity U سرعت ابتدایی و حقیقی توپ
triploblastic U دارای سه غشاء سلولی ابتدایی
twopenny U کتاب اول ابتدایی بچه ها
microprocessors U طرح قط عات ابتدایی در CPU
basics U حالت ابتدایی یا ساده شروع هر چیزی
basic U حالت ابتدایی یا ساده شروع هر چیزی
skeletal code U برنامه ناکامل با کدگذاری در ساختار ابتدایی
supercharge U خرجی که حداکثر سرعت ابتدایی با ان بدست می اید
grader U جاده صاف کن شاگرد مدرسه ابتدایی یامتوسطه
preprocess U اجرای سازمان ابتدایی و پردازش ساده داده
framework U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
frameworks U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
step U مرحله
phases U مرحله
grades U مرحله
processes U مرحله
phased U مرحله
stepping U مرحله
grade U مرحله
phase U مرحله
phased attack U تک مرحله به مرحله
rung U مرحله
stage U مرحله
instar U مرحله
stroked U مرحله
strokes U مرحله
stroking U مرحله
scenes U مرحله
stroke U مرحله
creeping attack U تک مرحله به مرحله
process U مرحله
stages U مرحله
scene U مرحله
cpu U گروهی از مدارها که توابع ابتدایی کامپیوتر را انجام می دهند
escapement U تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر
maps U رسم یا نشان دادن روش ابتدایی صفحه کلید
microprogram U مجموعه کامل ریز دستورات ابتدایی آماده در CPU
map U رسم یا نشان دادن روش ابتدایی صفحه کلید
stages U درجه مرحله
power stroke U مرحله قدرت
processes U مرحله جریان
phases U مرحله عملیات
phallic stage U مرحله التی
point U مرحله قله
drivers U مرحله تحریک
point U جهت مرحله
driver U مرحله تحریک
phase U مرحله عملیات
stage U درجه مرحله
process U مرحله جریان
phased U مرحله عملیات
primordium U مرحله نخست
output stage U مرحله خروجی
period U نوبت مرحله
initiation sequence U مرحله اغازی
induction stroke U مرحله تنفس
an anxious time U مرحله پر اضطراب
genital phase U مرحله تناسلی
developmental stage U مرحله پیشرفت
developmental stage U مرحله تکوینی
nth U در مرحله چند
home stretch U مرحله نهایی
differential stage U مرحله تفاضلی
training cycle U مرحله اموزش
termination stage U مرحله پایانی
termination phase U مرحله پایانی
buffer stage U مرحله میانگیر
job step U مرحله برنامه
induction stroke U مرحله مکش
execute phase U مرحله اجرا
exhaust stroke U مرحله اگزوز
periods U نوبت مرحله
in the first instance U در مرحله اول
in the egg U در مرحله نخستین
imprimis U در مرحله نخست
intake stroke U مرحله تنفس
intake stroke U مرحله مکش
inextremis U در اخرین مرحله
speed stage U مرحله سرعت
speed level U مرحله سرعت
fission process U مرحله انشقاق
fetch phase U مرحله واکشی
exhaust stroke U مرحله تخلیه
larval stage U مرحله کرمی
oral stage U مرحله دهانی
milestones U مرحله برجسته
modulator U مرحله تحمیل گر
step U مرحله رتبه
recovery phase U مرحله رونق
recovery phase U مرحله شکوفائی
assault phase U مرحله هجوم
step U مرحله پایه
stepping U مرحله پایه
stepping U مرحله رتبه
anal stage U مرحله مقعدی
oedipal stage U مرحله ادیپی
one step operation U عمل تک مرحله
grade U مرحله گراد
grades U مرحله گراد
propagation sequence U مرحله انتشار
milestone U مرحله برجسته
latency U مرحله پنهانی
solidifying process U مرحله انجماد
macro stage U مرحله کلان
staping U مرحله بندی
primitive U تابع ابتدایی که برای تولید تابعهای پیچیده تر به کار می رود. 2-
executes U دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
gastraea U رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دوقشر سلول تشکیل یافته
execute U دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
self- U سیستمی که معمولاگ در هنگام شروع بررسیهای ابتدایی را انجام میدهد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com