English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
She has everything a woman can wish for. U اوتمام چیزهایی را که یک زن ممکن است آرزوکند دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ambiguous U آنچه دو معنای ممکن دارد
bistable U که در موقعیت ممکن روشن و خاموش دارد
three state logic U دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد
likes and dislikes U چیزهایی که شخص میل داردو چیزهایی که شخص ازانهابیزاراست
perpetuting testtimony U تاسیسی که به وسیله ان شهادتی که ممکن است بعدا" به ان استناد لازم شود و در عین حال ممکن است بعدا" ممکن الحصول نباشد حفظ میشود
hand out <idiom> U از چیزهایی مشابه به هم دادن
number [of something] U تعداد [عده] [چیزهایی]
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
braiding U چیزهایی که از قیطان یا نواردرست میشود
scalar U متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
burn up <idiom> U کاملا سوختن (معمولا برای چیزهایی غیرازساختمان)
identity of indiscernibles U یکی بودن چیزهایی که نتوان بین شان فرق گذاشت
to shoot one's mouth off <idiom> U چیزهایی را بگویند که به مردم نباید گفت [مثال چقدر پول درمی آورد ماهانه]
to speak [things indicating something] U بیان کردن [رفتاری یا چیزهایی که منظوری را بیان کنند]
Tune in tomorrow when we'll be exploring what things to look for in a bike computer. U کانالتان را فردا [به این برنامه] تنظیم کنید وقتی که ما بررسی می کنیم به چه چیزهایی درکامپیوتر دوچرخه توجه کنیم.
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
. The car is gathering momentum. U اتوموبیل دارد دور بر می دارد
pop up window U پنجرهای که در هر لحظه قابل نمایش روی صفحه است در بالای تمام چیزهایی که روی صفحه هستند
Walls have ears <idiom> U دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
labor theory of value U براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
practicable <adj.> U ممکن
possible [doable, feasible] <adj.> U ممکن
manageable <adj.> U ممکن
makeable <adj.> U ممکن
possible U ممکن
makable [spv. makeable] <adj.> U ممکن
feasible <adj.> U ممکن
feasible U ممکن
contrivable <adj.> U ممکن
achievable <adj.> U ممکن
thinkable U ممکن
doable <adj.> U ممکن
executable <adj.> U ممکن
conceivable U ممکن
posses U ممکن
posse U ممکن
workable <adj.> U ممکن
makable <adj.> U ممکن
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
to be posible U ممکن بودن
impossible U غیر ممکن
warning U توجه به خط ر ممکن
mayhap U ممکن است
available U ممکن الحصول
probable error U خطای ممکن
warnings U توجه به خط ر ممکن
multilevel U با مقادیر ممکن
possible capacity U گنجایش ممکن
as far as possible U هر چه ممکن است
possibilities U چیز ممکن شق
possibility U چیز ممکن شق
ternary U با سه حالت ممکن
perchance U ممکن است
perhaps U ممکن است
unfeasible <adj.> U غیر ممکن
inexecutable <adj.> U غیر ممکن
impracticable <adj.> U غیر ممکن
interactive U را ممکن میکند
i may go U ممکن است بروم
pron to U با حداکثر سرعت ممکن
as much as possible U هر قدر ممکن است
probable error U خطای ممکن [ریاضی]
an impossible act U کار غیر ممکن
legs U مسیر ممکن در یک تابع
leg U مسیر ممکن در یک تابع
feasible solutions U راه حلهای ممکن
minimise U کوچک کردن تا حد ممکن
may U ممکن است میتوان
nemo tenetur ad impossible U غیر ممکن وادارکرد
to the nth degree <idiom> U بالاترین وجه ممکن
enclave economices U اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears U دیوار موش دارد موش گوش دارد
Can you help me? ممکن است کمکم کنید؟
perhaps you have seen it U ممکن است انرادیده باشید
ultimate strength U حاصلضرب بیشترین بار ممکن
may i go yes you may U ایا ممکن است من بروم
Excuse me. May I get by? ببخشید. ممکن است رد شوم؟
ramp weight U حداکثر وزن ممکن هواپیما
he may come late U ممکن است دیر بیاید
Could you bring me ... ? ممکن است ... برایم بیاورید؟
it is not p to climb it U نمیتوان از ان بالارفت بالارفتن از ان ممکن نیست
phoneme U که ممکن است کلمهای را ایجاد کند
Could you put us up for the night ? U ممکن است شب را اینجا منزل کنیم ؟
May I have my bill, please? U ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
May I have a blanket? U ممکن است یک پتو برایم بیاورید؟
May I have an iron? U ممکن است یک اتو برایم بیاورید؟
May I have an ashtray? U ممکن است یک زیرسیگاری برایم بیاورید؟
Can you lend me ... آیا ممکن است ... را به من امانت بدهید؟
WI'll you give the car a wash (wash – down) please. U ممکن است لطفا" اتوموبیل رابشوئید
By hook or by crook. somehow. U هر جوری شده ( بهر طریق ممکن )
Can you tell me where ... is? آیا ممکن است به من بگویید ... کجاست؟
mesh U هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال
boolean operation U یکی از دو مقدار ممکن درست یا نادرست
contingencies U چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد
meshes U هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال
contingency U چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد
meshing U هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال
ccd U که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند
May I park there? U ممکن است اینجا پارک کنم؟
Can you give me the key, please? U لطفا ممکن است کلید را به من بدهید؟
you have perhaps seen it U ممکن است انرا دیده باشید
Can you give me an estimate? U ممکن است یک برآورد هزینه به من بدهید؟
Can you help me with my luggage? U ممکن است بارم را حمل کنید؟
bifurcation U سیستمی که در آن فقط دو نتیجه ممکن است
Would you wait for me, please? U ممکن است لطفا منتظرم باشید؟
Can you send a breakdown lorry, please? U آیا ممکن است لطفا یک جرثقیل بفرستید؟
Could we have a plate please? U ممکن است لطفا یک بشقاب برایمان بیاورید؟
Can you serve me immediately? U آیا ممکن است غذایم را فورا بیاورید؟
Can you send a mechanic, please? U آیا ممکن است لطفا یک یک مکانیک بفرستید؟
Can you help me with my luggage? U ممکن است اسباب و اثاثیه ام را حمل کنید؟
Could we have a table outside? U آیا ممکن است میز ما بیرون باشد؟
Would you mind filling in this registration form? U آیا ممکن است این فرم را پر کنید؟
give a catch U زدن ضربهای که ممکن است بل گرفته شود
i speak under correction U انچه می گویم ممکن است درست نباشد
May I have some soap? U ممکن است چند تا صابون برایم بیاورید؟
Could you drive more slowly, please? U ممکن است لطفا کمی آهسته تر برانید؟
Can you get it repaired? U آیا ممکن است آن را بدهید تعمیر کنند؟
May I have some ...? آیا ممکن است مقداری ... برایم بیاورید؟
May I have some ...? آیا ممکن است کمی ... برایم بیاورید؟
Could we have a table in the corner? U آیا ممکن است میز ما در گوشه باشد؟
full rubber U حرکت هریک از این سطوح تااخرین حد ممکن
Will you tell me when to get off? U ممکن است به من بگویید چه موقع پیاده شوم؟
May I change this? U آیا ممکن است این را عوض کنم؟
May I have a bath towel? U ممکن است یک حوله حمام برایم بیاورید؟
May I have a word with you? U ممکن است دو کلمه حرف با شما بزنم ؟
capacity U انجام دادن هر مقدار کار که ممکن است
optimize U کار کردن چیزی با حداکثر کارایی ممکن
an accessible place U جایی که راه یافتن بدان ممکن است
Could we have a fork please? U ممکن است لطفا یک چنگال برایمان بیاورید؟
capacities U انجام دادن هر مقدار کار که ممکن است
Would you post this for me, please? U ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
Could you help me carry my luggage? U ممکن است در حمل اسباب و اثاثیه ام به من کمک کنید؟
Could we have a table on the terrace? U آیا ممکن است میز ما روی تراس باشد؟
Can I have some more ...? آیا ممکن است کمی دیگر ... برایم بیاورید؟
May I trouble you to pass the salt please. U ممکن است بی زحمت حرف نزنی ( درمقام طعنه )
Will you have our luggage sent up? U آیا ممکن است اسباب و اثاثیه من را بالا بفرستید؟
May I have some hangers? U ممکن است چند تا چوب لباسی برایم بیاورید؟
May I have some toiletpaper? U ممکن است چند تا کاغذ توالت برایم بیاورید؟
tabling U لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
tables U لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
Could you put an extra bed in the room? U آیا ممکن است یک تخت اضافه در اتاق بگذارید؟
tabled U لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
table U لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
concentrator U گرهای که دسترسی را از یک یا چند ایستگاه به شبکه ممکن می سازد
Could you put a cot in the room? U آیا ممکن است یک تختخواب بچه در اتاق بگذارید؟
Would you change the lamp please? U آیا ممکن است لطفا لامپ را عوض کنید؟
May I have the drink list, please? U ممکن است لطفا صورت نوشیدنیها را برایم بیاورید؟
May I have the menu, please? U ممکن است لطفا صورت غذا را برایم بیاورید؟
branchpoint U نقط های در برنامه که در آن ممکن است جهش رخ دهد
Could we have a napkin please? U ممکن است لطفا یک دستمال سفره برایمان بیاورید؟
Could you check the tyre pressure? U آیا ممکن است باد تایر را کنترل کنید؟
Could we have a table by the window? U آیا ممکن است میز ما کنار پنجره باشد؟
Would you change the tyre please? U آیا ممکن است لطفا لاستیک را عوض کنید؟
Could we have some matches please? U ممکن است لطفا چند تا کبریت برایمان بیاورید؟
Would you call the head waiter, please? U لطفا ممکن است مسئول سرپیشخدمت را صدا کنید؟
path U مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
paths U مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
Could you move the table a little bit ? U ممکن است این میز راقدری تکان بدهی ؟
back level U نمونه اولیه محصول که ممکن است توابعی را پشتیبانی نکند
maximised U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
prohibitive tax U مالیات گزافی که صدور یاورود کالا را غیر ممکن می سازد
But his body was eventually recovered. U اما ممکن بود او [مرد] فقط مرده بازیافته شود.
rated through put U ماکزیمم توان عملیاتی ممکن برای یک دستگاه داده پردازی
maximize U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximized U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximizing U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximises U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximizes U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
Could we have a table in the non-smoking section? U آیا ممکن است میز ما در قسمت غیر سیگاری ها باشد؟
Could we have a plate for the child? U آیا ممکن است بشقابی برای بچه مان به ما بدهید؟
maximising U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
truth table U روش بیان تابع منط ق به عنوان خروجی یک مجموعه ورودیهای ممکن
channeled U اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
supervening impossibility of performance U غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
frustrations U غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
channels U اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
symbolic U برنامه رفع اشکال که نمایش نشانهای متغیرها و محل ها را هم ممکن می سازد
symbolically U برنامه رفع اشکال که نمایش نشانهای متغیرها و محل ها را هم ممکن می سازد
limit load U بیشترین باری که ممکن است در حالتی بر یک جزء یا قطعه وارد شود
sedan U اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
Can you show me on the map where I am? U آیا ممکن است به من روی نقشه نشان بدهید که کجا هستم؟
channeling U اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
frustration U غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
defensive computing U روش برنامه سازی که همه نوع خطای ممکن را در نظر می گیرد
sedans U اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
dense binary code U کدی که تمام حالتهای ممکن الگوی دودوئی در ان بکار برده میشود
channel U اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
channelled U اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
petitioning creditor U بستانکاری که به دادگاه اعلام میکند که ممکن است مدیون ورشکسته باشد
users U یکی از دو حالت ممکن برا ی اجرا برنامه چندرسانهای ولی عدم تغییر آن
switch U نقط های در برنامه کامپیوتری که کنترل از آن به یکی از چند انتخاب ممکن می رود
irrationlism U اصول عقایدکسانی که رسیدن به مرحله یقین را از طریق اشراق والهام ممکن می دانستند
switched U نقط های در برنامه کامپیوتری که کنترل از آن به یکی از چند انتخاب ممکن می رود
diplexer U وسیلهای که استفاده از یک انتن را بصورت همزمان یامجزا توسط دو فرستنده ممکن میسازد
switches U نقط های در برنامه کامپیوتری که کنترل از آن به یکی از چند انتخاب ممکن می رود
relief hole U سوراخی در ورقههای فلزی که تلاقی دو خم را بدون تاب برداشتن صفحه ممکن میسازد
user U یکی از دو حالت ممکن برا ی اجرا برنامه چندرسانهای ولی عدم تغییر آن
The culpable action may be done wilfully or by negligence. U عمل قابل مجازات ممکن است آگاهانه یا با سهل انگاری انجام شود.
hazards U طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است
absorptive terrace U این تراس معمولا به منظورنگهداری و پخش اب دربیشترین سطح ممکن طرح وساخته میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com