Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
logged
U
اهسته وکند شده در حرکت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
slow motion picture
U
تصویر با حرکت اهسته
fudges
U
فریفتن اهسته حرکت کردن
fudging
U
فریفتن اهسته حرکت کردن
fudged
U
فریفتن اهسته حرکت کردن
fudge
U
فریفتن اهسته حرکت کردن
plods
U
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plodding
U
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plod
U
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plodded
U
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
paces
U
باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
paced
U
باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
pace
U
باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
sluggard
U
تنبل وکند
sodden
U
گیج وکند ذهن
asses
U
ادم نادان وکند ذهن
ass
U
ادم نادان وکند ذهن
stewing
U
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewed
U
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stews
U
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stew
U
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
tap
U
ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapped
U
ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapping
U
ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
counter clockwise
U
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
compound motion
U
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
plodder
U
اهسته رو
ritardando
U
اهسته تر
slower
U
اهسته
lightly
U
اهسته
languidly
U
اهسته
slowed
U
اهسته
silently
U
اهسته
slow footed
U
اهسته
tardo
U
اهسته
quietly
U
اهسته
slow down
U
اهسته
slowly
U
اهسته
largo a
U
اهسته
fabian
U
اهسته رو
indistinct
U
اهسته
low low
U
اهسته اهسته
below ones breath
U
اهسته
at a slow pace
U
اهسته
limper
U
اهسته رو
lento a
U
اهسته
gradual
U
اهسته
cattish
U
اهسته رو
low
U
اهسته
catlike
U
اهسته رو
slows
U
اهسته
slow
U
اهسته
slowest
U
اهسته
lentamente
U
اهسته
slowing
U
اهسته
sluggish
U
بطی اهسته رو
slackens
U
اهسته کردن
largo
U
اهسته و مفصل
slackening
U
اهسته کردن
slackened
U
اهسته کردن
slow paced
U
اهسته خرام
slow paced
U
اهسته گام
goose step
U
قدم اهسته
andante
U
نسبتا اهسته
jog trot
U
کاریکنواخت و اهسته
dogtrot
U
یورتمه اهسته
slow and steady
U
اهسته وپیوسته
dead slow
U
خیلی اهسته
slow ahead
U
اهسته به جلو
slacken
U
اهسته کردن
susurration
U
سخن اهسته
dink
U
ضربه اهسته
jiggle
U
تکان اهسته
simmering
U
اهسته جوشیدن
simmers
U
اهسته جوشیدن
tip
U
ضربت اهسته
tipping
U
ضربت اهسته
low
U
پایین اهسته
percuss
U
اهسته زدن به
jogs
U
اهسته دویدن
jog
U
اهسته دویدن
jogged
U
اهسته دویدن
piaffer
U
یورتمه اهسته
pianissimo
U
بسیار اهسته
simmered
U
اهسته جوشیدن
jiggled
U
تکان اهسته
jiggles
U
تکان اهسته
jiggling
U
تکان اهسته
lockstep
U
قدم اهسته
lagging
U
اهسته کند
mealy-mouthed
U
اهسته حرف زن
mealy mouthed
U
اهسته حرف زن
simmer
U
اهسته جوشیدن
languid
U
بی حال اهسته
jogging
U
اهسته دویدن
soften
U
اهسته ترکردن
slid
U
اهسته رفتن
trudge
U
قدم اهسته
trudged
U
قدم اهسته
to slack up
U
کم کم اهسته کردن
to wear away
U
اهسته راندن
tapped
U
اهسته زدن
rallenttando
U
بتدریج اهسته تر
tap
U
اهسته زدن
trudges
U
قدم اهسته
trickle charge
U
پر کردن اهسته
trudging
U
قدم اهسته
dab
U
اهسته زدن
dabbed
U
اهسته زدن
dabs
U
اهسته زدن
tapping
U
اهسته زدن
softens
U
اهسته ترکردن
softened
U
اهسته ترکردن
to burn down or low
U
اهسته ترسوختن
to burn down ar low
U
اهسته ترسوختن
goose-step
U
قدم اهسته
goose-stepped
U
قدم اهسته
goose-stepping
U
قدم اهسته
goose-steps
U
قدم اهسته
crawl
U
اهسته خزیدن
crawled
U
اهسته خزیدن
crawls
U
اهسته خزیدن
ruffling
U
صدای طبل اهسته
decant
U
اهسته خالی کردن
slow
U
اهسته کردن یاشدن
slowed
U
اهسته کردن یاشدن
jogger
U
کسیکه اهسته می دود
fox trot
U
یورتمه اهسته اسب
ruffle
U
صدای طبل اهسته
decanted
U
اهسته خالی کردن
joggers
U
کسیکه اهسته می دود
ruffles
U
صدای طبل اهسته
decanting
U
اهسته خالی کردن
decants
U
اهسته خالی کردن
feather
U
اهسته زدن گوی
coddled
U
اهسته جوشاندن یا پختن
whispery
U
اهسته صحبت کننده
creeper
U
گوی غلطان و اهسته
creepers
U
گوی غلطان و اهسته
coddling
U
اهسته جوشاندن یا پختن
ooze
U
اهسته جریان یافتن
tapping
U
ضربت اهسته شیر
tapped
U
ضربت اهسته شیر
tap
U
ضربت اهسته شیر
oozing
U
اهسته جریان یافتن
oozes
U
اهسته جریان یافتن
heavy footed
U
اهسته وسنگین درحرکت
oozed
U
اهسته جریان یافتن
clammy
U
سرد ومرطوب اهسته رو
indistinct noise
U
صدای اهسته و نامعلوم
slows
U
اهسته کردن یاشدن
elutriate
U
اهسته خالی کردن
slowing
U
اهسته کردن یاشدن
slowest
U
اهسته کردن یاشدن
slower
U
اهسته کردن یاشدن
doggo
U
اهسته ناپدید شونده
coddles
U
اهسته جوشاندن یا پختن
jiggled
U
اهسته تکان دادن
gentlest
U
اهسته ملایم کردن
jiggling
U
اهسته تکان دادن
decelerates
U
کندکردن اهسته کردن
jiggles
U
اهسته تکان دادن
slow burning conductor
U
سیم اهسته سوز
jiggle
U
اهسته تکان دادن
to speak under one's breath
U
اهسته سخن گفتن
decelerate
U
کندکردن اهسته کردن
steady on
U
اهسته به سمت هدف
gentler
U
اهسته ملایم کردن
gentle
U
اهسته ملایم کردن
coddle
U
اهسته جوشاندن یا پختن
drifts
U
مقصود جریان اهسته
drifting
U
مقصود جریان اهسته
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com