English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to speak under one's breath U اهسته سخن گفتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stews U اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewing U اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stew U اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewed U اهسته جوشانیدن اهسته پختن
tap U ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapped U ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapping U ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
greet U درود گفتن تبریک گفتن
greeted U درود گفتن تبریک گفتن
greets U درود گفتن تبریک گفتن
to answer in the a U اری گفتن بله گفتن
sputters U تند ومغشوش سخن گفتن باخشم سخن گفتن
sputtered U تند ومغشوش سخن گفتن باخشم سخن گفتن
sputter U تند ومغشوش سخن گفتن باخشم سخن گفتن
slower U اهسته
slow footed U اهسته
fabian U اهسته رو
quietly U اهسته
cattish U اهسته رو
catlike U اهسته رو
below ones breath U اهسته
slowest U اهسته
slowed U اهسته
slow U اهسته
slows U اهسته
lightly U اهسته
languidly U اهسته
silently U اهسته
slowing U اهسته
slowly U اهسته
low U اهسته
gradual U اهسته
at a slow pace U اهسته
largo a U اهسته
lento a U اهسته
plodder U اهسته رو
indistinct U اهسته
ritardando U اهسته تر
low low U اهسته اهسته
slow down U اهسته
limper U اهسته رو
lentamente U اهسته
tardo U اهسته
slow paced U اهسته خرام
to slack up U کم کم اهسته کردن
trudging U قدم اهسته
trudges U قدم اهسته
trudged U قدم اهسته
tapping U اهسته زدن
trudge U قدم اهسته
slid U اهسته رفتن
rallenttando U بتدریج اهسته تر
largo U اهسته و مفصل
slow paced U اهسته گام
tapped U اهسته زدن
tap U اهسته زدن
jogged U اهسته دویدن
slow ahead U اهسته به جلو
slow and steady U اهسته وپیوسته
lagging U اهسته کند
jogging U اهسته دویدن
jogs U اهسته دویدن
low U پایین اهسته
dink U ضربه اهسته
dogtrot U یورتمه اهسته
susurration U سخن اهسته
lockstep U قدم اهسته
goose step U قدم اهسته
jog trot U کاریکنواخت و اهسته
goose-step U قدم اهسته
goose-steps U قدم اهسته
goose-stepping U قدم اهسته
piaffer U یورتمه اهسته
pianissimo U بسیار اهسته
to burn down ar low U اهسته ترسوختن
crawls U اهسته خزیدن
crawled U اهسته خزیدن
mealy mouthed U اهسته حرف زن
mealy-mouthed U اهسته حرف زن
dabs U اهسته زدن
dabbed U اهسته زدن
dab U اهسته زدن
crawl U اهسته خزیدن
to burn down or low U اهسته ترسوختن
goose-stepped U قدم اهسته
sluggish U بطی اهسته رو
tipping U ضربت اهسته
trickle charge U پر کردن اهسته
tip U ضربت اهسته
simmers U اهسته جوشیدن
simmering U اهسته جوشیدن
simmer U اهسته جوشیدن
jiggling U تکان اهسته
slackens U اهسته کردن
percuss U اهسته زدن به
andante U نسبتا اهسته
softens U اهسته ترکردن
dead slow U خیلی اهسته
softened U اهسته ترکردن
soften U اهسته ترکردن
languid U بی حال اهسته
slacken U اهسته کردن
slackened U اهسته کردن
jiggle U تکان اهسته
slackening U اهسته کردن
jog U اهسته دویدن
jiggled U تکان اهسته
jiggles U تکان اهسته
simmered U اهسته جوشیدن
to wear away U اهسته راندن
slow motion picture U تصویر با حرکت اهسته
gentlest U اهسته ملایم کردن
gentler U اهسته ملایم کردن
gentle U اهسته ملایم کردن
oozing U اهسته جریان یافتن
drifting U مقصود جریان اهسته
oozed U اهسته جریان یافتن
ooze U اهسته جریان یافتن
oozes U اهسته جریان یافتن
clammy U سرد ومرطوب اهسته رو
ruffles U صدای طبل اهسته
jiggled U اهسته تکان دادن
decelerates U کندکردن اهسته کردن
jiggle U اهسته تکان دادن
decelerated U کندکردن اهسته کردن
decelerate U کندکردن اهسته کردن
jiggles U اهسته تکان دادن
jiggling U اهسته تکان دادن
slow burning conductor U سیم اهسته سوز
steady on U اهسته به سمت هدف
decelerating U کندکردن اهسته کردن
drift U مقصود جریان اهسته
indistinct noise U صدای اهسته و نامعلوم
slowest U اهسته کردن یاشدن
decants U اهسته خالی کردن
creepers U گوی غلطان و اهسته
decanted U اهسته خالی کردن
decant U اهسته خالی کردن
doggo U اهسته ناپدید شونده
to tread light U اهسته لگد زدن
slower U اهسته کردن یاشدن
tapping U ضربت اهسته شیر
ruffle U صدای طبل اهسته
slowed U اهسته کردن یاشدن
tapped U ضربت اهسته شیر
ruffling U صدای طبل اهسته
tap U ضربت اهسته شیر
creeper U گوی غلطان و اهسته
slows U اهسته کردن یاشدن
slowing U اهسته کردن یاشدن
slow U اهسته کردن یاشدن
coddle U اهسته جوشاندن یا پختن
coddling U اهسته جوشاندن یا پختن
joggers U کسیکه اهسته می دود
elutriate U اهسته خالی کردن
drifts U مقصود جریان اهسته
feather U اهسته زدن گوی
coddled U اهسته جوشاندن یا پختن
whispery U اهسته صحبت کننده
fox trot U یورتمه اهسته اسب
coddles U اهسته جوشاندن یا پختن
drifted U مقصود جریان اهسته
heavy footed U اهسته وسنگین درحرکت
decanting U اهسته خالی کردن
jogger U کسیکه اهسته می دود
fudging U فریفتن اهسته حرکت کردن
fudged U فریفتن اهسته حرکت کردن
fudges U فریفتن اهسته حرکت کردن
blooper U پرتاب اهسته توپ به توپزن
fudge U فریفتن اهسته حرکت کردن
coos U اهسته بازمزمه ادا کردن
cooing U اهسته بازمزمه ادا کردن
cooed U اهسته بازمزمه ادا کردن
retard U عقب انداختن اهسته کردن
retarding U عقب انداختن اهسته کردن
retards U عقب انداختن اهسته کردن
coo U اهسته بازمزمه ادا کردن
logged U اهسته وکند شده در حرکت
pat U دست زدن اهسته قالب
flicking U ضربت اهسته و سبک با شلاق
patting U دست زدن اهسته قالب
patted U دست زدن اهسته قالب
flick U ضربت اهسته و سبک با شلاق
jogger U دونده با گامهای اهسته ومنظم
pats U دست زدن اهسته قالب
to pat upon something U اهسته دست بر چیزی زدن
flicked U ضربت اهسته و سبک با شلاق
joggers U دونده با گامهای اهسته ومنظم
flicks U ضربت اهسته و سبک با شلاق
spiller U موجی که اهسته ویکنواخت می شکند
drop shot U ضربه اهسته روی تور والیبال
entrain U اهسته دنبال کسی رفتن بقطار
plodded U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plods U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
mumbler U کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
plod U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
to p aperson on the back U اهسته دست به پشت کسی زدن
plodding U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
pianos U ارام بنوازید قطعه موسیقی اهسته وارام
still hunting U روش شکار با تعقیب اهسته بدون کمک سگ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com