Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 119 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
offensiveness
U
اهانت امیزی بدی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
syncrasy
U
هم امیزی
confluences
U
هم امیزی
confluence
U
هم امیزی
merges
U
در هم امیزی
merge
U
در هم امیزی
pigmentation
U
رنگ امیزی
oppressiveness
U
ستم امیزی
miraculousness
U
اعجاز امیزی
polychromy
U
رنگ امیزی
colouration
U
رنگ امیزی
riskiness
U
مخاطره امیزی
sententiousness
U
نصیحت امیزی
coloration
U
رنگ امیزی
sociability
U
مردم امیزی
colouring
U
رنگ امیزی
coloring
U
رنگ امیزی
fret
U
رنگ امیزی کردن
colornig power
U
قدرت رنگ امیزی
color codig
U
رنگ امیزی با علامت
bovarism
U
در هم امیزی خیال و واقعیت
binocular fusion
U
در هم امیزی دید دو چشمی
frets
U
رنگ امیزی کردن
binaural fusion
U
در هم امیزی شنود دو گوش
boot topping
U
رنگ امیزی خط ابخور
flicker fusion frequency
U
بسامد در هم امیزی سوسوها
color wheel
U
گردونه رنگ امیزی
manhelper
U
چوب رنگ امیزی
to blend colours
U
زنگ امیزی کردن
pallet knife
U
ماله رنگ امیزی
instructiveness
U
تعلیم امیزی بودن
lay in
U
رنگ امیزی کردن
bepaint
U
رنگ امیزی کردن
limn
U
رنگ امیزی کردن
manhelper
U
دستک رنگ امیزی
piquancy
U
گوشه داری طعنه امیزی
bring off
U
به نتیجه موفقیت امیزی رسیدن
ham
U
بطور اغراق امیزی عمل کردن
hyperbolize
U
بدرجه اغراق امیزی بزرگ کردن
garnishing
U
رنگ امیزی کردن برای استتار
by the holy poker
U
سوگند شوخی امیزی است چون به انروزهای غریب ومانندان
impertinency
U
اهانت
misprize
U
اهانت
contumely
U
اهانت
disdained
U
اهانت
contempt
U
اهانت
insolence
U
اهانت
scorn
U
اهانت
scorned
U
اهانت
disdain
U
اهانت
scorning
U
اهانت
disdaining
U
اهانت
impertinence
U
اهانت
disdains
U
اهانت
despite
U
اهانت
scorns
U
اهانت
palette
U
لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
palettes
U
لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
floutingly
U
ازروی اهانت
hubristic
U
اهانت امیز
humiliatory
U
اهانت امیز
scorns
U
اهانت کردن
to badmouth
U
اهانت زدن
baffled
U
پریشانی اهانت
baffling
U
پریشانی اهانت
scorning
U
اهانت کردن
baffle
U
پریشانی اهانت
treat with insolence
U
اهانت کردن به
scorn
U
اهانت کردن
scorned
U
اهانت کردن
offense
U
اهانت توهین
contempt og court
U
اهانت به دادگاه
flouting
U
اهانت کردن
flouts
U
اهانت کردن
scornful
U
اهانت امیز
contemptuous
U
اهانت امیز
disdainful
U
اهانت اور
asperse
U
اهانت وارداوردن
sniffy
U
اهانت امیز
baffles
U
پریشانی اهانت
offenses
U
اهانت توهین
offence
U
اهانت توهین
flouted
U
اهانت کردن
contumelious
U
اهانت کننده
flout
U
اهانت کردن
disdianful
U
اهانت امیز
disrespect
U
بی حرمتی اهانت
chiaroscuro
U
نوعی نقاشی که فقط با سیاه روشن وبدون رنگ امیزی انجام میشود
offensives
U
اهانت امیز تهاجمی
sniffish
U
بطور اهانت امیز
hubristic
U
مغرورانه اهانت کننده
offensive
U
اهانت امیز تهاجمی
No offence!
U
قصد اهانت ندارم!
offensively
U
بطور اهانت امیز
No harm meant!
U
قصد اهانت ندارم!
injuriously
U
بطور اهانت امیز
contempt
[criminal offence]
U
اهانت به دادگاه
[جرم جنایی]
contempt of court
U
اهانت به دادگاه
[جرم جنایی]
Things can't remain this way.
<idiom>
U
این اهانت است !
[اصطلاح روزمره]
That's a bit much!
<idiom>
U
این اهانت است !
[اصطلاح روزمره]
scoff
U
اهانت وارد اوردن تمسخر کردن
scoffing
U
اهانت وارد اوردن تمسخر کردن
scoffed
U
اهانت وارد اوردن تمسخر کردن
contumeliously
U
ازروی اهانت یابی حرمتی مغرورانه
scoffs
U
اهانت وارد اوردن تمسخر کردن
smear word
U
عنوان یا لقب اهانت امیز تهمت
to look at somebody with contempt
U
به کسی با اهانت
[تحقیر آمیز]
نگاه کردن
inviolability
U
مصون بودن فرستاده دیپلماتیک ازهر نوع تعدی و اهانت
fuchsine
U
رنگ قرمز مایل به ابی که برای رنگ امیزی پشم وابریشم وچرم بکا رمیرود
fuchsin
U
رنگ قرمز مایل به ابی که برای رنگ امیزی پشم وابریشم وچرم بکا رمیرود
contempt
U
در CLممکن است این جرم به وسیله جریمه یا زندان یا هردو کیفر داده شود اهانت
flout
U
استهزاء کردن اهانت یا بی احترامی کردن مسخره
purging a contempt of court
U
جریمه اهانت به دادگاه غرامت توهین به دادگاه
flouted
U
استهزاء کردن اهانت یا بی احترامی کردن مسخره
flouting
U
استهزاء کردن اهانت یا بی احترامی کردن مسخره
flouts
U
استهزاء کردن اهانت یا بی احترامی کردن مسخره
humiliates
U
تحقیر کردن اهانت کردن به
humiliate
U
تحقیر کردن اهانت کردن به
humiliated
U
تحقیر کردن اهانت کردن به
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com