English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
inside sarma U انواع کنده رو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
unit categories U انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
adopted types U انواع تجهیزات مورد قبول انواع تجهیزات قبول شده
species U انواع
categories of maintenance U انواع نگهداری
forms of currency U انواع پول
categories U انواع اماد
sparrows U انواع گنجشگ
sparrow U انواع گنجشگ
cannabis U انواع شاهدانه
truss types U انواع خرپا
mountain ash U انواع تیس
fish U انواع ماهیان
betony U انواع بتونقیه
Adelie Penguin U از انواع پنگوئن
fished U انواع ماهیان
rear waistlock and forward inside leg tr U انواع درو
fishes U انواع ماهیان
skink U انواع سوسمارهای شن زی
string beans U انواع لوبیا سبز
string bean U انواع لوبیا سبز
roble U انواع درختان کاج
osteopathy U انواع امراض استخوانی
metasequoia U انواع درختان برگریزکاج
multifarious U دارای انواع مختلف
squid U انواع سرپاوران 01بازویی
washers U انواع واشر فلزی
washer U انواع واشر فلزی
squids U انواع سرپاوران 01بازویی
bulhead U انواع ماهیان سربزرگ
sprints U انواع مسابقههای سرعت
sprinted U انواع مسابقههای سرعت
sprint U انواع مسابقههای سرعت
fak U انواع هزینه حمل
wild parsley U انواع هویج وحشی
amaryllis U انواع تیرهء نرگسیان
widgeon U انواع اردکهای ابی
granadilla U انواع گل ساعت گرمسیری
wigeon U انواع اردکهای ابی
constrictor U انواع مارهای >بوا<
potato U انواع سیب زمینی
potatoes U انواع سیب زمینی
rock pitons U انواع میخهای سنگ نوردی
bacteriologist U متخصص شناسایی انواع باکتریها
glue sniffing U بو کردن برخی از انواع چسب
pompon U انواع گل داودی منگوله نما
sailfish U انواع شمشیرماهیان دندان دار
nettles U انواع گزنه تیغی گزنده
eventing U انواع مسابقه اسب سواری
iceland poppy U انواع خشخاش مزروعی چندساله
lygus bug U انواع حشرات کوچک مکنده
loon U انواع پنگوئنهای ماهیخوار و غواص
loggerhead U انواع مرغان مگس خوار
jurel U انواع ماهیان خارداردم چنگالی
adobe type manager U مدیر انواع فونت ادوبی
king snake U انواع مارهای جنس Lampropeltis
silverfish U انواع ماهیان نقره فام
nettle U انواع گزنه تیغی گزنده
walleyed U انواع مختلف اردک ماهی
spruce U انواع کاج میلاد صنوبر
spruces U انواع کاج میلاد صنوبر
silkweed U انواع جلبکهای لیفی نرم
walleye U انواع مختلف اردک ماهی
witloof U انواع کاسنی مخصوص سالاد
wolverine U انواع پستانداران گوشتخوار دله
bluebells U انواع گل استکانی ابی رنگ
goldenrod <adj.> <noun> U یکی از انواع رنگ زرد
bluebell U انواع گل استکانی ابی رنگ
dugout dewelling U کنده
chunks U کنده
chunk U کنده
block U کنده
blocked U کنده
blocs U کنده
bloc U کنده
anvil stock U کنده
bilboes U کنده
clogged U : کنده
graven U کنده
pulled U کنده
stub U کنده
stubbed U کنده
clogs U : کنده
stubs U کنده
clog U : کنده
stubbing U کنده
blocks U کنده
block aead U سر کنده
logs U کنده
chump U کنده
timber U کنده
chumps U کنده
log U کنده
stock U کنده
knockstone U کنده
stocked U کنده
benzine U انواع مواد نفتی قابل اشتعال
ticks U انواع ساس وکنه وغریب گز وغیره
wren U انواع چکاوک اوازخوان شبیه سسک
digital equipment corporation U سازنده انواع سیستمهای مینی کامپیوتر
wrens U انواع چکاوک اوازخوان شبیه سسک
heptose U انواع قندهای ایزومریک بفرمول 7O41H7C
herbal U مجموعه یاکلکسیون انواع گیاهان گیاهی
twayblade U انواع ثعلب دارای برگ زوجی
swizzle U انواع مشروبات الکلی محتوی یخ وشکر
sienna U انواع خاکهای قهوهای مایل به زرد
tick U انواع ساس وکنه وغریب گز وغیره
maple syrup U شربتی که از تغلیظ انواع افراتهیه میشود
ticked U انواع ساس وکنه وغریب گز وغیره
leafhopper U انواع حشرات ازراسته نیم بالان
in intaglio U بشکل کنده
entry block U کنده مدخل
olympic lift U کنده یک چاک
ingraving U کنده کاری
leg lift and side roll U کنده سرانبون
deblocking U کنده شکنی
deblock U شکستن کنده
control block U کنده کنترل
leg pickup U کنده کشی
logrolling U کنده غلتانی
hulled U پوست کنده
near leg pickup and turnover U نوعی کنده رو
plummer block U کنده محور
graving U کنده کاری
wooden anvil stock U کنده چوب
glyptics U کنده کاری
unstuck U کنده شده
rear crotch and near arm U نوعی کنده رو
near leg and craddle U کنده گوسفندانداز
plummer block U کنده شفت
husked U پوست کنده
in plain english U پوست کنده
picked U پوست کنده
dugouts U کنده شده
trunks U کنده درخت
stumping U کنده درخت
dugout U کنده شده
peeled U پوست کنده
aboveboard U پوست کنده
engraver U کنده کار
engravers U کنده کار
logs U کنده چوب
grits U جوپوست کنده
log U کنده چوب
stumps U کنده درخت
block length U درازای کنده
stumped U کنده درخت
building block U کنده ساخت
building block U بنا کنده
carver U کنده کار
building blocks U کنده ساخت
building blocks U بنا کنده
blockette U کنده کوچک
block size U اندازه کنده
frankly U رک وپوست کنده
block mark U نشان کنده
trunk U کنده درخت
stumpy U پر از کنده درخت
stump U کنده درخت
outbreed U جفت گیری کردن انواع مختلف جانوران
rushing U بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
rushed U بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
rush U بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
roundworm U انواع کرم های گرد انگل روده
transistors U ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
transistor U ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
acanthocephala U انواع کرمهای قلاب دار رودهء انسان
snowbush U انواع گیاهان سفید گلبرگ چای جرسی
glede U انواع پرندگان یامرغان شکاری مخصوصازغن یا چالاقان
New and used cars are sold here . U انواع اتوموبیل های نو وکهنه بفروش می رسد
shiner U انواع ماهیان کوچک ونقره فام امریکایی
shelled almond U بادام پوست کنده
carve U کنده کاری کردن
plains U ساده پوست کنده
carved U کنده کاری کردن
block U کنده مانع ورادع
carves U کنده کاری کردن
carvings U کنده کاری کردن
blocked U کنده مانع ورادع
blocks U کنده مانع ورادع
record blocking U کنده یی کردن مدارک
stubby U پراز کنده درخت
ptisan U گندم پوست کنده
I had a very hard time ot it. U دراینکار پوستم کنده شد
plainest U ساده پوست کنده
Bluntly. Without mincing words. U صاف وپوست کنده
rock hewn U از کوه کنده شده
loggets U کنده کوچک دیرک
plain U ساده پوست کنده
talk turkey <idiom> U رک و پوست کنده گفتن
trunks U الوار کنده چوب
olympic lift and cross face U کنده حصیر مال
dug in U سنگر کنده شده
intagliated U کنده کاری شده
chalcogrophy U کنده کاری روی مس
cutting chisel U اسکنه کنده کاری
chalcographer U کنده کاری روی مس
logged U از کنده پاک شده
break ground U لنگر از زمین کنده شد
quarried U ازکان کنده شده
make no bones about something <idiom> U رک و پوست کنده گفتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com